صف طویلی که این روزها مردم در دو طرف مراکز توزیع سبد
کالای دولتی برای دریافت یک کیسه چند کیلوئی برنج، چند دانه مرغ، دو بطری روغن و . . . بستند، عمق
فاجعهای را که دولت ماموتینژاد تحت حمایت رهبر و فرماندهان سپاه و شورای نگهبان
در ایران بوجود آوردند به نمایش گذاشت. این فاجعه در سالگرد انقلابی به نمایش در
آمد که بزرگترین خیانتها را به آرمانهای واقعی آن رواداشتند.
میلیونها مردم
ایران معطل چند دانه مرغ و پنج کیلو برنج رایگاناند و میلیاردها دلار پول غارتشده
همین مردم در جیب امثال محمد خاوری، علینقی خاموشی، بابک زنجانی، ناصر صراف و صدها
نمونه از آنهاییست که همگی در پناه سپاه پاسداران و بیت رهبریاند. یکصد میلیارد
دلار پول نفت مملکت با سیاست اتمی و نظامی و به اصطلاح راهبردی رهبر در بانکهای
خارجی توقیف است. مقدرات یک مملکت 70 میلیونی را یک جوجه طلبه جاهطلب و تازه به
قدقد افتاده به نام آقامجتبی بدست گرفته و ابوی معظم از سیاستهای وی در هدایت
امورداخلی مملکت ستایش میکند! این فاجعه هنوز کامل نیست و به همین دلیل، سیاست
راهبردی جمعیتی رهبر جمهوری اسلامی، ایرانی 200 میلیونی و بلکه 250 میلیونی است!
وقتی یک نفر از تعداد فرزندان یک خانواده تا مسائل اتمی کشور تصمیم گیرنده میشود،
حاصلش همین نمایش دردآوری است که این روزها شاهدیم؛ این تازه گوشهای از فاجعه
است. لایقترین و دستپاک ترین مدیران سه دهه گذشته را به دستور آقا و آقازاده
زندانی و حصر خانگی کردهاند با این توهم خامنهای که هر انقلابی ریزش و رویش دارد
و نسل انقلاب ریزش کرده، غافل از آن که نسل بابک زنجانی و مداحان فاسد و مسلح به
چماق و سلاح کمری و محمدعلی رامین ها و آقامجتبی و . . رویش کردهاست. اگر سنگ روی
سنگ بند بود، با دیدن همین فقر و نیازی که این روزها در ایران به نمایش خیابانی درآمده،
میباید تمام این دارودسته به زندان منتقل میشدند و آنان که در زنداناند آزاد میشدند
تا به مدیریت مملکت در کنار کابینه حسن روحانی کمک کنند. اگر سنگ روی سنگ بند بود،
پرونده انتخابات 88 را به دادگاهی واقعن ملی میدادند تا کودتاچیان آن انتخابات
تقلبی که عاملین و مجرمین وضع کنونی مملکتاند به پشت میز محاکمه فراخوانده شوند.
طراحان توزیع پول نقد به عنوان یارانه نقدی که به تورم و گرانی در مملکت دامن زدند،
زمینهسازان تحریمهای جهانی، مبتکران تشکیل بانکهایی که مثل قارچ در دوران ماموتینژاد
از زمین روییدند، فریبکارانی که میخواستند نفت را به سر سفره مردم بیآورند،
دروغگویانی که به نام مردم در تریبون نماز جمعهها خطبه میخوانند، فرماندهان بسیج
و سپاه که دم از بسیج دهها میلیونی میزنند و . . اینان همه باید به دادگاه ملی
سپرده میشدند. آن گله فراکسیون آدمکشان و مردم فروشانی باید تسلیم دادگاه میشدند
که به نام نماینده همین مردم غارتشده در مجلس نشستهاند و حالا طرح تحقیق و تفحص
سبدکالای دولتی را در مجلس تهیه کردهاند. اگر مجلس، مجلس بود تحقیق و تفحص واقعی
را از آنجا آغاز میکرد که این فقر و فلاکت حاصل کدام سیاستهای داخلی و خارجی 8
سال گذشته است؟ نه آن که تحقیق و تفحص کند که برنجش هندی است یا غیرهندی و چرا به
عدهای داده نشده است؛ که این سئوال آخر خود اعتراف به گستردهتر بودن صف غارتشدگان
است. این گله نمایندگان نیز خود متهمین حامی 8 سال فاجعه آفرینی دوران ماموتینژاد
هستند. دولت از بیم همین مجموعه متهمینی که به آنها اشاره شد و در روزگاری که طراح
اقتصادی مظلوم دوران جنگ با عراق آن بهزاد نبوی در گوشه زندان است، به جای طرح کوپنکالا،
طرح سبدکالا را اجرا کرد تا نگویند کوپنیسم یعنی کمونیسم. لابد در سالگرد انقلاب
57 و در جمعبندی دههفجری که برآیندی از حداقل دو دهه زجر میلیونها مردمی است که
این روزها در خیابان به نمایش آورده شدهاند، مقام معظم و فرزانه رهبری و فرمانده
کل قوا در ستایش دستآوردهای دوران خود سخنرانی خواهند کرد.
پیک نت پانزدهم بهمن نود و دو
پیک نت پانزدهم بهمن نود و دو