Translate

Wednesday, February 5, 2014

گذرنامه شاهنشاهی و اسلامی

گذرنامه­های کنونی ايرانی دارای جلدی زرشکی رنگ با آرم جمهوری اسلامی و نام کشور ايران هستند. گذرنامه ايرانی در زمان محمدرضاشاه پهلوی رنگی روشن‌تر با آرم شير و خورشيد داشت.


به نوشته روزنامه اطلاعات پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۵۷ يعنی تنها ۹ ماه پيش از انقلاب، مسافرت برای ايرانی‌ها به همه کشورهای اروپایی به جز کشورهای اروپای شرقی و سوييس و اتريش، بدون نیاز به داشتن ويزا بود. ولی مسافران ایرانی برای سفر به تمام کشورهای آمریکای شمالی و مرکزی و جنوبی حتمن بايد ويزا می‌گرفتند. از ميان کشورهای آفريقايی، ایرانیان تنها برای سفر به اتيوپی، مراکش و تونس نياز به ويزا نداشتند. کشورهای تايلند، سنگاپور، فيليپين، هند، اندونزی، هنگ‌کنگ و ژاپن هم از مسافران ايرانی ويزا نمی‌خواستند. اما برای سفر به کره جنوبی، چين، ويتنام و استراليا، ايرانیان بايد ويزا می‌داشتند.
اردشير زاهدی، وزير خارجه ايران در زمان محمدرضاشاه پهلوی و آخرين سفير شاه در آمريکا می‌گويد که او در دوران مسئولیتش در وزارت خارجه، برای مسافرت بدون ويزای ايرانيان برای به کشورهای اروپايی مذاکره داشته است. وقتی من افتخار خدمت برای شاهنشاه در وزارت‌خارجه را داشتم، معتقد بودم که بايد با دنيای آزاد رابطه داشته باشيم. اعليحضرت شرافتمندانه از من پشتيبانی کرد و کار لغو روادید رسید به جایی که تقريبن با تمام کشورها روابط سياسی داشتيم و بسیاری کشورهای اروپایی از ايرانیان ويزا نمی‌خواستند. پاسپورت ايرانی خودش يک ويزا برای همه‌جا بود. رنگ و قيافه آن مورد احترام بود. حالا من نبايد بگويم ولی هرجا می‌رفتی، خوش‌آمد می‌گفتند. به نظرم اين کار لازم بود. خودم تلاش کردم و برای مملکت ما لازم بود. ايرانیان هم به من می‌گفتند هرجا که می‌روند، همه خوشحال­اند و از اين کار ممنون بودند. او
در توضيح اين که لغو ويزا برای سفر ايرانی‌ها به اروپا و بعضی ديگر از کشورها چگونه امکانپذير شد، می‌گويد تنها راه اين مساله توافق دوجانبه بود. هرجا ما اين آزادی را داشتيم، کشورهای ديگر هم داشتند.

اکبر هاشمی رفسنجانی، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در خردادماه سال جاری در جمع اعضای ستاد انتخاباتی خود برای انتخابات رياست‌جمهوری سال ۹۲ گفت که ايران چه قبل و چه بعد از انقلاب افتخاراتی داشت که کتمان‌شدنی نيست و ايران کشوری عزيز بود. من خودم با ماشين همه کشورهای اروپايی را گشته و رانندگی کرده ام. از اين کشور به آن کشور که می‌خواستم بروم فقط پاسپورتم را نشان می‌دادم. اما حالا ايران به جايی رسيده که مردم می‌ترسند همسر خودشان را با خود به سفر خارجی ببرند چون به آنها بی‌احترامی می‌شود.

محمدرضا نقدی، رييس سازمان بسيج مستضعفين در آبان‌ماه ۱۳۸۹ گفته بود ايرانيان به هر جای دنيا که سفر می‌کنند، فقط کافی است پاسپورت خود را نشان دهند تا ببينند مردم دنيا چقدر به آنها عشق و علاقه دارند.
علی‌اکبر اميدمهر، ديپلمات سابق جمهوری اسلامی و سرپرست سابق دفتر نمايندگی ايران در افغانستان، هند و پاکستان که در سال ۱۳۷۵ به اروپا پناهنده شد، در توضيح اينکه چه تفاوتی بين پاسپورت ايرانی قبل و بعد از انقلاب وجود داشته می‌گويد ایران در زمان شاه با ۵۶ کشور قرارداد لغو رواديد سفر با گذرنامه عادی داشت. با صد و سی کشور هم قرارداد لغو رواديد سياسی و خدمت داشتيم؛ ديپلمات‌ها بدون ويزا می‌توانستند به کشورها سفر کنند.
مجموعه‌ای از اتفاقات و رفتار جمهوری اسلامی موجب از بین رفتن ارزش و اعتبار گذرنامه ايرانی شد. انقلاب ۵۷ و برنامه صدور انقلاب و رخدادهايی مثل گروگان‌گيری سفارت آمريکا و انفجار در تاسيسات فرانسوی‌ها و آمريکايی‌ها در بيروت و کشف گذرنامه‌های ايرانی نزد عاملين انفجار از سال ۱۳۵۹ به بعد، اعتبار گذرنامه ايرانی را به يک‌باره به حد صفر نزديک کرد. فرق بين زمان شاه و زمان بعد از انقلاب اين بود که در زمان شاه دولت مقتدری در منطقه بود. روابط خوبی با کشورهای غربی و شرق داشت و يک موازنه مثبتی هم بين اتحاد جماهير شوروی و غرب داشت. ايران احترام بين‌المللی داشت و پول ايران ارزش داشت. ولی بعد از انقلاب، رفتار بين‌المللی رژيم جمهوری اسلامی هم در منطقه و هم در دنيا، عدم رعايت قوانين بين‌المللی باعث شد که رژيم جمهوری اسلامی ايران به صدور تروريسم متهم شود و همه اين مسايل موجب شد ارزش پاسپورت ايران پايين بيايد.

گروگان‌گيری سفارت آمريکا
محسن ميلانی، استاد علوم سياسی در دانشگاه فلوريدای جنوبی که در زمينه بحران گروگان‌گيری و شکل‌گيری انقلاب اسلامی تحقيق کرده، درباره اهميت گروگان‌گيری در تاريخ جمهوری اسلامی می‌گويد:« بعد از آن که خمينی گروگان‌گيری و حمله به سفارت آمريکا را تاييد کرد، در يک سخنرانی گفت اين انقلاب دوم ايران است و شايد از انقلاب اول ايران مهم‌تر باشد. دليلش هم خيلی روشن است. با گروگان‌گيری جهت انقلاب ايران تغيير کرد. نه فقط دولت موقت بازرگان مجبور شد استعفا کند، چون آقای بازرگان که مخالف گروگان‌گيری بود و به درستی می‌گفت که اين کار از لحاظ قوانين بين‌المللی صحيح نيست، متوجه شد کوچکترين قدرتی در ايران ندارد. بعد از آن که دانشجويان پيرو خط امام سفارت آمريکا را گرفتند، مدارکی را که از آنجا بدست آورده بودند را برای تضعیف مخالفين بکار بردند تا بعضی از آنها را مجبور کنند که از ايران فرار کنند. در حقيقت طرفداران خمينی از حادثه گروگان‌گيری استفاده کردند تا بتوانند يک حکومت جديد اسلامی در ايران ایجاد کنند. درست در دوران گروگان‌گيری بود که قانون اساسی جديد تصويب و به رفراندوم گذاشته شد تا ولايت فقيه بعنوان پايه و اساس نظام جديد معرفی شود. در همان دوران نیز صدام به ايران حمله کرد و نه فقط سياست خارجی ايران عوض شد، بلکه آن حادثه سياست داخلی ايران را هم تغییرداد. از لحاظ بين‌المللی تا قبل از آن که گروگان‌گيری رخ دهد، وجهه بين‌المللی ايران چندان بد نبود. يک انقلابی شده بود و برای خيلی از کشورهای غربی جالب بود که انقلاب عظيمی در کشوری رخ داده. اما زمانی که تلويزيون‌های غربی نشان دادند که عده‌ای ايرانی از ديوار سفارت آمريکا بالا رفته و چشم‌های گروگان‌های آمريکايی را بسته و به آنها بی‌ادبی کردند، وجهه جمهوری اسلامی کاملن از بین رفت و خيلی‌ها در غرب به اين نتيجه رسيدند که تندروها انقلاب ايران را بدست گرفتند.

جان ليمبرت، ديپلمات آمريکايی و از ديپلمات‌های اسیر در واقعه گروگان‌گيری سال ۱۳۵۸درباره تجربه شخصی­اش از گروگان‌گرفته شدن، چنین می‌گويد. من هيچ نظر بدی نسبت به ايران و مردم ايران نداشتم. قبل تا پیش از آن اتفاق من ۷ سال در ايران زندگی کرده بودم. آن رویداد یک مساله سياسی بود و من از نظر شخصی برخورد منفی در ايران با کسی نداشتم. دانشجويان پيرو خط امام سفارت آمريکا را لانه جاسوسی ناميدند و نخستين تحريم‌های اقتصادی آمريکا عليه ايران در همين زمان وضع شد. تصرف سفارت آمريکا و گروگان‌گرفتن کارکنان آن برای ۴۴۴ روز باعث پيدايش سال‌ها دشمنی آمريکا عليه ايران، قطع تمام روابط و مصادره ميليونها دلار اموال ايران در خارج از کشور و طرد ايران از جوامع غربی شد. ما در دولت آمريکا حاضر بوديم با دستگاه جديد ايران به هر شکلی که باشد در صورتی که آنها بخواهند همکاری کنيم. مخصوصن مقداری قراردادهای نظامی داشتيم، فکر کرديم روابط طوری که قبلن بوده ادامه نخواهد داشت؛ اما گروگان‌گيری تقريبن همه فرصت‌ها را از بين برد و بعد از آن اتفاق دیگر امکان همکاری وجود نداشت. در آن زمان ما معمولن ويزای ۴ ساله و برای مسافرت متعدد به ايرانی‌ها می‌داديم چون پاسپورت ايرانی اعتبار زيادی داشت. ايرانی‌هايی که با ويزای تحصيلی به آمريکا می‌آمدند و توريست‌های ايرانی به اقتصاد ما کمک می‌کردند.

مهاجرت ايرانی‌ها‌
 وقوع انقلاب اسلامی و جنگ هشت ساله ايران و عراق موجب مهاجرت تعداد زيادی از ايرانی‌ها به خارج از کشور شد. در آن زمان تعداد زيادی به صورت قانونی يا غيرقانونی از طريق زمينی و يا هوايی ايران را ترک کردند.
بعضی از جامعه‌شناسان مهاجرت ايرانی‌ها پس از انقلاب اسلامی از ايران را رویدادی بی‌نظير در تاريخ معاصر ايران دانسته‌اند. نادر وهابی، جامعه شناس، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل مهاجرت در پاريس درباره آنچه آهنگ مهاجرت ايرانی‌ها بعد از انقلاب اسلامی به خارج از کشور می‌خواند، چنین می‌گويد. خود انقلاب نمی‌توانست اين فضای منفی را ايجاد کند. اولين آهنگی که دافعه نسبت به انقلاب و جمهوری اسلامی با آن شروع می‌شود، گروگان‌گيری در سفارت آمريکا در تهران و به دنبال آن سقوط دولت بازرگان است. تا اينجا آهنگ مهاجرت خيلی محدود بود. از شهريورماه سال ۵۷ بخشی از مقام‌های رژيم قبلی ايران را ترک کردند. گزارشی را که از سازمان‌های پناهندگان گرفتم اين موضوع را تاييد می‌کرد. از وقتی که دولت بازرگان سقوط می‌کند، بخشی از مقام‌های جبهه ملی ايران را ترک می‌کنند. بزرگترين سرکوب سياسی تاريخ معاصر ايران در فاصله سال شصت تا مرگ خمينی انجام گرفت. بالاترين موج مهاجرت را نیز در آن سال‌ها داريم؛ ضمن آن که هیچ آمار دقیقی از تعداد مهاجران ايرانی مقیم خارج از کشور در دست نیست. اگر در جامعه‌ای آهنگ چرخش نخبگان از پايين به بالا و برابری شانس در اين جامعه برای تحصيل­کرده‌ها و نخبگان وجود نداشته باشد، اين جامعه يا در معرض انقلاب سياسی است يا انقلاب اجتماعی يا بخشی از اين جامعه مهاجرت می‌کنند. چيزی که در ايران می‌بينيم.

مقايسه دوران خاتمی و احمدی‌نژاد
به اعتقاد بعضی از تحليلگران محمد خاتمی، با سياست تنش‌زدايی و بکارگيری لحن ملايم و سازگار با ادبيات بين‌المللی چهره بهتری از ايران نزد افکار عمومی جهان نشان داد. با اين‌حال سياست خارجی دولت احمدی‌نژاد نقطه مقابل سياست خارجی دولت خاتمی بود حسين عليزاده‌، ديپلمات مستعفی ساکن نروژ در مقايسه وضعيت پاسپورت ايرانی و صدور ويزا برای ايرانيان در دوران خاتمی و احمدی‌نژاد چنین می‌گويد. در دوران خاتمی وجهه بين‌المللی ايران تاحدودی ترميم شد. در دوران احمدی‌نژاد سياست خارجی ايران بسيار وضعيت وخيمی پيدا کرد. کشورهايی مثل قرقيزستان و ترکمنستان و کشورهای آسيای ميانه که با ايران قانون لغو رواديد امضا کرده بودند، الزام گرفتن ويزا را دوباره برقرار کردند. ولی در دوران خاتمی به‌دليل آن که وجهه بين‌المللی ايران تا حدی ترميم شده بود، يکی از ابتکارهای خوب اين بود که به هر تبعه ايرانی گذرنامه می‌دادند، به اين ترتيب هم ورود آنها به ايران تسهيل می‌شد و هم سرمايه و علم و دانش خود را وارد می‌کردند.

علی‌اکبر اميدمهر، ديپلمات سابق جمهوری اسلامی نیز چنین می‌گويد. در زمان احمدی‌نژاد به خاطر اصرار و تکرار او در انکار هولوکاست، برخورد با همسايه‌ها، شرکت در معادلات عراق و افغانستان و سوريه و دخالت در کشورهای همسايه و دور زدن تحريم‌ها، ارزش پاسپورت ايرانی پايين آمده بود.

وضعيت کنونی
بر اساس طبقه‌بندی شرکت هنلی و شرکا در سال ۲۰۱۳ ميلادی، پاسپورت ايران از ميان پاسپورت ۹۳ کشور جهان از نظر اعتبار در رتبه ۸۶ قرار دارد. پاکستان، سومالی، عراق و افغانستان در انتهای اين جدول هستند. هنلی و شرکا يک شرکت بين‌المللی است که در زمينه اقامت و شهروندی فعاليت می‌کند. اين شرکت سالانه گزارش‌هايی درباره اعتبار پاسپورت کشورهای مختلف جهان تهيه و منتشر می‌کند که به عنوان معياری برای ميزان اعتبار اين کشورها در دنيا شناخته می‌شود.
عمار ملکی، دانشجوی دکترا و پژوهشگر علوم سياسی در دانشگاه تيلبرگ هلند که از ۵ سال پيش با ويزای تحصيلی ايران را ترک کرده، درباره مشکلات گرفتن ويزای تحصيلی به راديو فردا می‌گويد:« گاهی که مشکلات سياسی پيش می‌آيد مثلا بحث تحريم‌ها شديدتر می‌شد و روی بعضی رشته‌ها حساس می‌شدند گاهی حتی ويزای دانشجويی داده نمی‌شد. من اين مشکل را نداشتم. ۵ سال پيش از ايران آمدم بيرون اما نکته‌ای که ديدم ويزای تحصيلی برای آمريکا بود. دانشجويانی که به آمريکا می‌روند بخاطر روابط خصمانه سياسی ايران و آمريکا، به دانشجويان ايرانی ويزای يک‌بار ورود می‌دهند. آنها تا پايان تحصيل نمی‌توانند از آمريکا خارج شوند و مثلا به ديدن خانواده‌هايشان در ايران بروند و ممکن است گاه اين روند تا ده سال هم طول بکشد. من خودم برای شرکت در يک کارگاه علمی که نهاد معتبری در حوزه دانشگاهی خودم برگزار می‌کند اقدام کردم و در رقابت سختی  که بود، پذيرفته شدم. قرار است اين کارگاه در ماه آينده در مصر برگزار شود و من از ۶ ماه پيش هر تلاشی برای گرفتن ويزای مصر کردم، موفق نشدم.
اما مشکلات دانشجويان ايرانی در خارج از کشور به همين‌جا ختم نمی‌شود. به گفته عمار ملکی، دانشجوی دکترا و پژوهشگر علوم سياسی در دانشگاه تيلبرگ هلند، دانشجويان زيادی در اروپا در حال تحصيل هستند که بعد از اتمام تحصيلاتشان ممکن است ويزای آنها تمديد نشود و مجبور به بازگشت به ايران شوند.

وعده حسن روحانی 
 حسن روحانی، رييس‌جمهوری اسلامی ايران اوايل خردادماه سال جاری درشبکه بين‌المللی جام‌جم در گفت‌وگو با ايرانيان خارج از کشور قول داد افتخارات ايران، ميراث فرهنگی ايران و فرهنگ ايرانی را برمی‌گرداند و گفت که قول می‌دهد احترام و ريسپکت را به پاسپورت ايرانی برگرداند.  او همچنين گفت بايد حد تخاصم با آمريکا را پايين آورد و دست‌کم آن را از تخاصم به تنش رساند. او در خردادماه در برنامه‌ای در شبکه بين‌المللی جام‌جم گفت برنامه دولتش اين است که انزوا را از بين برده و به عبارت ديگر برنامه‌اش تعامل سازنده با جهان است و نه تقابل.
حسين عليزاده، ديپلمات مستعفی می‌گويد اعتبار پاسپورت ايرانی با ارزش پول در ارتباط مستقيم است و بايد ديد حسن روحانی تا چه حد می‌تواند ارزش ريال را در سطح بين‌المللی بالا ببرد. و می‌افزايد.‌ اگر اين اتفاق بيفتد که مسلتزم بسياری مقدمات مانند رفع تحريم‌ها و راه افتادن اقتصاد کشور است شايد بتوان اميد داشت گذرنامه ايرانی اعتباری پيدا کند. اگر بخواهم برای آن ظرف زمانی در نظر بگيرم، با فرض اينکه اقتصاد به جريان بيفتد، بعد از هشت سال و با اتمام دوره آقای روحانی شايد اندکی ارزش گذرنامه ايرانی بازگشته باشد.
ايران و گروه ۵ بعلاوه يک سوم آذرماه سال جاری در ژنو به توافقی موقت در زمينه هسته‌ای رسيدند. مدت زمان اجرای اين توافق‌نامه موقت که از سی دی‌ماه اجرايی شده، شش ماه تعيين شده است.
محسن ميلانی، استاد علوم سياسی در دانشگاه فلوريدای جنوبی با اشاره به توافق هسته‌ای ايران و گروه پنج بعلاوه يک می‌گويد با اين توافق وجهه بين‌المللی ايران هنوز به دوران پيش از انقلاب برنمی‌گردد اما حسن روحانی می‌تواند آن را تاحدی بهبود ببخشد. ضرر بزرگی که بعد از گروگان‌گيری به وجهه جمهوری اسلامی آمد، در دوران احمدی‌نژاد بود. همه آن صحبت‌هايی که او در رابطه با هولوکاست و اسراييل کرد، ضربه‌ای به وجهه جمهوری اسلامی بود. در اين هشت سالی که ايشان حکومت کرد، وجهه جمهوری اسلامی بسيار پايين آمد. در اين چهار ماه که حسن روحانی روی کار آمده با موافقت قرارداد هسته‌ای بين ۶ کشور جهان و ايران تا حدی وجهه ايران بهتر شده. هنوز  به دوران قبل از انقلاب برنمی‌گردد ولی کمکی که حکومت روحانی به ايران کرده، بيشتر از کاری است که احمدی‌نژاد در هشت سال کرد.
روز پنجم مهرماه سال جاری درحالي که حسن روحانی و هيات همراهش در شصت و هشتمين مجمع عمومی سازمان ملل قصد بازگشت به ايران را داشتند، حسن روحانی و باراک اوباما برای اولين بار در تاريخ جمهوری اسلامی به عنوان روسای جمهوری ايران و آمريکا به صورت تلفنی با هم گفت‌وگو کردند. اين مکالمه تلفنی که بعد از ۳۵ سال انجام شد، از سوی ناظران بين‌المللی گامی مثبت برای تغيير وجهه بين‌المللی ايران و خروج اين کشور از انزوا تعبير شده است.
فرزین عاصمی، رادیو فردا دات کام
سیزدهم بهمن نود و دو