روز شنبه حدود غروب داشتم می رفتم خونه. تو صندلی عقب تاکسی
نفر وسط نشسته بودم. یکی اینورم (دست چپ) یکی اون...ورم (دست راست) یکی هم جلو
نشسته بود. ترافیک وحشتناک بود و ماشینها سانت سانت جلو میرفتن. درست توی ورودی
میدون ونک بودیم که ترافیک قفل شد. هزاران نفر تو میدون جمع شده بودن و شادی میکردن
و شعار میدادن.
ـ احمدی بای بای . . . احمدی بای بای
ـ حسن چی دید که رو کرد . . . ایرانو زیر و رو کرد
یه عده اون ور تر با موزیک ماشیناشون می رقصیدن. فشفه و آتیش
بازی که شروع شد راننده غرغری کرد و ماشینو خاموش کرد. صدای فحشش تو صدای مردم گم
شد.
جنبش سبز نمرده . . . روحانی رو آورده
این لشکر حسینه . . . فرمانده اش میرحسینه
بعدش هم فریاد یاحسین میرحسین بلند شد. راننده گفت زرشک . . .
روحانی رای آورده اینا میگن میرحسین!
اون که دست راستم نشسته بود گفت اونایی که به روحانی رای دادن
به عشق میرحسین رای دادن. اگه حمایت هاشمی و خاتمی نبود عمرن رای نمیآورد.
مردم همچنان شعار می دادن . . .
ـ رای ما رو دزدیدن . . . قسطی دارن پس میدن
ـ درصد بی تقلب . . . همینه همینه
راننده گفت بفرما. اگه رای دزد بودن که حالا هم میدزدیدن.
وقتی رای نمیارن میگن دزدی شده تقلب شده، وقتی رای میارن میگن دیدین رای آوردیم!
شعار مردم عوض شد. روحانی باغیرت . . . برس به داد ملت
نفر جلویی گفت آخه چقدر ما ملت سادهایم؟ اینا فکر میکنن
روحانی حالا براشون معجزه میکنه.
دست راستی گفت چرا فکر میکنین نکنه؟ هنوز دیکته ننوشته غلط میگیرین؟
جلویی جواب داد عزیز من، اولن اختیارات رییس جمهور محدوده. در
حد اختیاراتی که قانون اساسی به رییس جمهور داده چیکار میتونه بکنه؟ سیاستهای
کلان هم که دست رهبره . . .
راننده با تغیر گفت مقام معظم رهبری!
جلویی حرفشو اصلاح کرد بله همون که ایشون فرمودن. سیاستهای
جزیی هم که دست مجلسه. 3 تا وزیر هم که اصلن نه انتخابش نه اختیارش دست رییس جمهور
نیست. وزارت کشور و خارجه و اطلاعات پلیس و قوه قضاییه و مجلس و نیروهای خودسر و
سپاه و دیگه نمیدونم اینا هم که خارج از قدرت رییس جمهوره.
پس بفرمایید با چه ابزاری میخواد وضعو عوض کنه؟
دست چپی که تا حالا ساکت بود گفت، هیچی. مثه زمان خاتمی 8 سال
دِلِیدِلِی میکنه و 8 سال همه چیزو میندازه عقب.
راننده تو آیینه نگاش کرد و گفت چی رو میندازه عقب؟
دست چپیه گفت آقا خانه از پای بست ویرانه. اینا همش قرص مسکنه.
صدای شعار مردم به قدری زیاد شده بود که بحث موقتن قطع شد . .
.
ـ پیروز انتخابات . . . اصلاحات اصلاحات
ـ آزادی اندیشه . . . بی اصلاحات نمیشه
جلویی گفت اینا واقعن فکر میکنن رژیم اصلاحپذیره؟ چی رو میخوان
اصلاح کنن؟
دست راستی گفت برادر من، یعنی شما برای رسیدن به دموکراسی به
انقلاب فکر میکنی؟ دوباره خون؟ دوباره خشونت؟ آدم کشی؟ دوباره تکرار سال 57؟ مگه
مردم مصر و لیبی به دموکراسی رسیدن که ما برسیم؟ فکر میکنی سوریها با این همه خون
و خونریزی به دموکراسی میرسن؟ فقط جاها عوض میشه. یکی میره یکی میاد دوباره "هرچی
من میگم، بقیه خفه”.
دست چپی گفت هیچ دیکتاتوری نمیاد با تعارف و خواهش میکنم بگه
بفرمایید این صندلی مال شما. ما رفتیم.
دست راستیه هم گفت رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر ساز و کار
خودشو داره که یکیشَم انتخاباته.
صدای مردم بلندتر شد . . .
جلیلی هسته ای . . . بگیر بخواب خستهای
جلویی گفت هیهیهیهی مردم ساده. ببین به کجا رسوندنشون که به
روحانی راضین. آخه جلیلی، ولایتی، قالی باف، روحانی چه فرقی با هم دارن؟ همشون از
غربال همینا اومدن بیرون. شما فکر میکنین روحانی اصلاح طلبه؟ یا جنبش سبزیه؟
راننده گفت هههههه . . گوگوشم میگفت منم جنبش سبزیام
دست راستی بی اعتنا به حرف راننده در جواب جلویی گفت عزیز دل
برادر، ما هم می دونیم ایشون ایده آل ما نیست. ولی رای به روحانی یعنی یک دهن کجی
به همه اونایی که می گفتن جنبش سبز مرده.
چپیه گفت عجب دوره زمونه یی شده، از لج یک آخوند به یک آخوند
دیگه رای میدَن.
صدای مردم توی تاکسی پیچید . . .
توپ تانک فشفشه . . . این صدای جنبشه
راستیه گفت بفرمایید.
چپیه گفت یه نگا به این مردم بندازین. همه طبقه متوسط جامعهاند.
یه کارگر بد بخت توشون میبینین؟ یه زحمتکش، یکی که محتاج نون شبش باشه؟
راننده گفت مثه من . . .
چپیه ادامه داد اینا همشون خورده بورژوان، اینا برای این که به
طبقه پرولتاریا رونده نشن با بورژوازی یعنی همون طبقه حاکم مبارزه میکنن.
راستیه گفت من یکی که دیکتاوری دینی رو به دیکتاتوری پرولتاریا
ترجیح میدم.
جلویی گفت دیکتاتوری دیکتاتوریه. چه فرقی میکنه.
ـ ندای آقا سلطان . . . رایتو پس گرفتیم
ـ بهار آزادیه . . . جای ندا خالیه
جلویی کلهیی تکان داد و گفت عجب اوضاع شیر تو شیریه. اونی که
رای نداده میگه به احترام خون ندا رای نمیدَم. اونی که رای داه میگه رای تو پس
گرفتم. بیچاره این شهدا که همیشه از کیسهشون خرج میشه.
راننده رو کرد به من و گفت آقا شما هم یه چیزی بگین ببینیم نظر شما چیه؟
راننده رو کرد به من و گفت آقا شما هم یه چیزی بگین ببینیم نظر شما چیه؟
گفتم کرایه من چقد می شه؟
پیاده شدم و زدم تو مردم و تو دل جمعیت گم شدم. صدای مردم تو
گوشم پیچیده بود . . .
ـ کروبی، موسوی . . . آزاد باید گردد
ـ احمدی به هوش باش . . . ما مردمیم نه اوباش
ـ دروغگو دروغگو . . . 63 درصدت کو
ـ خس و خاشاک تویی . . . دشمن این خاک تویی
ـ . . .
محمد رضا عالیپیام (هالو)