Translate

Monday, April 14, 2014

شیرین عبادی: فریب روحانی را نخورید!!؟

شیرین عبادی حقوق دان ایرانی و برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۳ ، می گوید که به وعده‌های به اصطلاح اطلاح طلبانه روحانی گوش نکنید، او چندان در عمل موفق نبوده . به هرحال حرف آخر را او نمی زند.


حقوق دان ایرانی و برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۳، به گفته خودش هوشیارانه شاهد بهبود روابط دیپلماتیک ایران و غرب در ماه‌های گذشته بوده است. وی که از سال ۲۰۰۹ در انگلستان به سر می برد، هفته گذشته از طرف بنیاد اروپایی دموکراسی که دفتر اصلی آن در شهر بروکسل است، دعوت شده بود تا با اعضای پارلمان اروپا دیدار کند. پنج سال پس از انتخاب به عنوان نماینده اتحادیه اروپا در امور خارجه ، کاترین اشتون برای نخستین بار به تهران سفر کرد. آقای روحانی از این سفر به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک یاد می کند. اکنون می توان به پیشبرد ماموریت اتحادیه اروپا در تهران امیدوار بود.
در مصاحبه‌ ای با  روزنامه آلمانی زباندی ولت در بروکسل شیرین عبادی بیان کرد که پیش از آغاز هر ماموریتی در تهران دولت ایران باید حداقل استانداردهای حقوق بشری را در این کشور رعایت کند.
خانم عبادی شما از سال ۲۰۰۹ در تبعید هستید، در این مدت ارتباط خود را با ایران چگونه حفظ کرده اید؟
عبادی: دفتر من در لندن است و من هر روز با همکارانم در تماس هستم ، تا با هماهنگی با یکدیگر کار کنیم. همین امروز با خانم نرگس محمدی یکی از فعالان حقوق بشری در ایران که خانم اشتون نیز با او دیدار کرد، صحبت کردم.
منظورتان همان دیداری است که در سفارت اتریش در تهران انجام شد؟ حکومت ایران انتقادهای زیادی از این ملاقات کرد که گویا ناشی از فشار محافظه کاران بود.
عبادی: آن دیدار برای تندروها بسیار تحریک کننده بود و انتقاد شدید از وزیر امور خارجه برای مجوز دادن به این دیدار و انتقاد شدید مجلس از کاترین اشتون ، از پیامدهای آن بود.
آیا آقای روحانی خیلی زیاده روی کرده و اعتبار خود را به خطر انداخته است؟
عبادی: بله، در همین فاصله کوتاه در خیابان‌های تهران تابلوهایی نصب گردید که تصویر خانم اشتون و صدام حسین ، دیکتاتور منفور عراق ، را در کنار هم نشان می داد و جوانان در حالی در برابر سفارت اتریش به تجمع کردند که تابلوهایی با مضمون خانم اشتون اینجا اوکراین نیست ، در دست داشتند.
امیدواری زیادی به باز شدن فضای سیاسی ، پس از به قدرت رسیدن روحانی وجود داشت. این مساله سالها پیش ، زمانی که آقای خاتمی به قدرت رسید نیز اتفاق افتاد، اما در پایان تغییری رخ نداد. این دو اتفاق چقدر به یکدیگر شباهت دارند؟
عبادی: شباهت این دو در این است که تندروها به همان اندازه برای روحانی مشکل ایجاد می کنند که برای خاتمی.
پس از به قدرت رسیدن آقای روحانی در آگوست سال گذشته، تعداد اعدام‌ها به طرز نگران کننده‌ای افزایش یافته است. این مساله چه اثری بر چهره اصلاح طلب او دارد؟
عبادی: این مساله رنگ اصلی روحانی را نمایان می سازد. روحانی هیچ قدرتی ندارد و این تمام حقیقت در مورد اوست.
آیا تمام قدرت در اختیار رهبر ایران است؟  بله
نظر او درباره این گفتگوها چیست؟
عبادی: این نکته که حکومت ایران درک کرده است که با ادامه انزوای سیاسی بقایش امکان پذیر نیست ، و اینکه نمی تواند به دور خودش دیوار بکشد ، مساله مثبتی است. فشار اقتصادی ناشی از تحریم‌ها ، دولت را وادار کرده است تا دست کم در مورد موضوع هسته‌ای ، بر سر میز مذاکره بنشیند. امیدوارم که دولت ایران به اندازه کافی ، خرد به خرج دهد و باز مذاکرات را بی‌نتیجه رها نکند.
اتحادیه اروپا اکنون درصدد تشکیل یک هیات مذاکره کننده سیاسی برای از سرگیری گفتگوهاست. نظر شما دراین باره چیست؟
عبادی: باید به دلایل و اهداف مد نظر در هر مذاکراتی توجه کرد. بدون در نظر گرفتن این مساله دو هیات می توانند تا ابد مذاکره کنند ، اما به نتیجه‌ای نرسند.
به نظرشما اهداف اتحادیه اروپا چه می تواند باشد؟
عبادی: امیدوارم اهداف آنها بهبود شرایط حقوق بشر در ایران باشد.
این مذاکرات یک بار پیشتر به دلیل انصراف ایران از ادامه گفتگوها ، بی‌نتیجه ماند. اتحادیه اروپا چگونه می تواند مطمین باشد که این مساله دوباره رخ نمی دهد؟ و باید بر سر چه پیش شرط هایی تاکید نماید؟
عبادی: برای آغاز بهتر است از دولت ایران خواسته شود، تا اعدام‌ها در ملاعام را متوقف نماید.
آیا به نظر شما اعدام در ملا عام تاثیر گذار است؟
عبادی: من مخالف مجازات اعدام هستم. حکومت ایران هرگز با کنار گذاشتن اعدام موافقت نخواهد کرد،اما متوقف کردن اعدام در ملاعام کار سختی نیست. از آغاز به کار دولت روحانی تا کنون ۱۱ اعدام در ملاعام صورت گرفته است که این کار غیر قانونی است. مجرمین زیر ۱۸ سال را نباید اعدام کرد، اما رژیم صبر می کند تا آنها به سن قانونی برسند و سپس آنها را اعدام می کند.
آیا نسبت به بهبود شرایط بدبین هستید؟
خیر، من واقع بین هستم و به همین دلیل از پیش شرط‌های ساده حمایت می کنم.
بحران اوکراین و درگیری بر سر برنامه اتمی ایران و اروپا را به شدت درگیر خود کرده است ، به نظر شما آیا نظرات اتحادیه اروپا در این معادله وزنه‌ای به حساب می آید؟
بله ، چرا که نه
چون برای مدت طولانی چندان به آن اهمیتی داده نمی شد.
به گمان صدای اتحادیه اروپا همیشه در داخل ایران شنیده می شود.
آیا به نظر شما اتحادیه اروپا در مقایسه با سایر شرکت کنندگان در این گفتگوها ، شانس بیشتری برای دعوت از رهبری ایران به گفتگو دارد؟
البته ، رهبران ایران هنوز از آمریکا به عنوان شیطان بزرگ یاد می کنند.
سه شنبه پنجم فروردين نود و سه