سرتیپ پاسدار محمدباقر ذوالقدر

معاون راهبردی و حفاظت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم در قوه قضائیه

در دوران جنگ عراق و ایران، مسئولیت آموزش سپاه و فرمانده قرارگاه جنگ های نامنظم سپاه بود.

او اعضای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود که خیلی زود سیمش را روی سیم آیةالله راستی کاشانی نماینده خمینی در این سازمان انداخت که امثال ذوالقدر او را به عنوان نماینده همه سازمان به وی معرفی کرده بودند. ذوالقدر از این طریق به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نزدیک شد. هم راستی و هم جامعه روحانیت از همان ابتدا چشم دیدن سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را نداشتند زیرا سازمان را دارای گرایش اقتصادی چپ می دانستند، اما تا خمینی زنده بود نتوانستند سد راه فعالیت جناح چپ سازمان مذکور شوند. اختلاف میان جناح راست و چپ که در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بالا گرفت، عده ای از جمله ذوالقدر، به بهانه ترک فعالیت سیاسی از آن جدا شده و در سپاه ماندند و عده ای دیگر از سپاه بیرون آمدند. این جدائی و ماندن باز می گردد به دستوری که خمینی داد مبنی بر این که یا نظامی بماند و یا سیاسی.

امثال ذوالقدر با کینه و نفرت از یاران دیروز خود در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی جدا شدند و در سپاه ماندند اما فعالیت سیاسی را در سپاه ادامه دادند. آیةالله راستی خواهان انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دهه مخوف 60 شد و فعالیت این سازمان در سال 1364 عملن متوقف گردید. اما سازمان مجاهدین در سال 1370 دوباره احیاء شده و فعالیت خود را بصورت یک حزب سیاسی با یک نشریه ارگان مطبوعاتی دنبال کرد. برجسته ترین کادرهای احیای سازمان در این دوره محمد سلامتی وزیر کشاورزی دولت موسوی، بهزاد نبوی وزیر صنایع و مشاور دولت موسوی، محسن آرمین سردبیر نشریه ارگان سازمان، مصطفی تاج زاده و هاشم آقاجری بودند که برخی از آنها در جریان کودتای انتخاباتی سال 88 زندانی شدند.

سردار محمد باقر ذوالقدر در سپاه مدارج ترقی را طی کرد و شد جانشین فرماندهی کل سپاه و در همین مقام و موقعیت چند بار علیه دولت خاتمی خیز کودتائی برداشت. از جمله در نامه ای با امضای 18 فرمانده سپاه بعنوان هشدار به خاتمی! او مبتکر تهیه این نامه تهدید آمیز بود. در همین دوران او به دولت سایه علیه دولت خاتمی پیوست و رهبری گروه های فشار علیه دانشجویان و اصلاح طلبان را برعهده گرفت و طراح حمله به کوی دانشگاه تهران در 18 تیرماه 1378 شد. سردار نقدی از همراهان او در این یورش بود. در جریان انتخابات شوراهای شهر، مردم را توانستند خام و خانه نشین کرده و در یک انتخابات بی جان و رمق به کمک سپاه و بسیج شورای شهر تهران را بدست گرفته و از درون آن  احمدی نژاد را شهردار تهران کنند. همین طرح را در انتخایات سال 1384 نیز به اجرا گذاشتند و توانستند احمدی نژاد را رئیس جمهور کنند. خود ذوالقدر بلافاصله پس از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد اعلام کرد که رئیس جمهور شدن وی طی اجرای چند طرح پیچیده عملی شد! ذوالقدر سپس قائم مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی شد. در این دوران علی لاریجانی دبیر این شورا بود و سپس معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور در دولت احمدی نژاد شد. دراین دوران پور محمدی که اکنون وزیر دادگستری دولت روحانی است، وزیر کشور بودد.
ذوالقدر در آذر ماه هشتاد و شش دست به اقدامی ماجراجویانه زد که از آن تعبیر به به رفتار کودتایی شد. او به بهانه حتمی بودن حمله آمریکا به ایران، خطاب به همه فرماندهان و فرمانداریهای سراسر کشور فرمان آماده باش جنگی داد! بلافاصله پس از این حرکت، دستور برکناری او از همه مسئولیت هایی که در وزارت کشور داشت صادرشد و بازگشت او به سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح نیز مورد مخالفت قرارگرفت. ذوالقدر مطرود و رانده شده با این پیشینه و چنین نفکر و شم سیاسی و نظامی، اکنون در قوه قضاییه مستقر است. با آن که نگفتند ولی حدس زده می شود که سرنخ دادگاههای کودتای 88 و دستگیری رهبران جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و بازجویی از آنها و بسیاری دیگر از رویدادهای پس از انتخابات 88 به ذوالقدر می رسد.

پیک نت پنجم اسفند نود و دو