Translate

Thursday, February 20, 2014

بیست و دوم بهمن نود و دو دیو چو بیرون رود فرشته درآید!!؟

گزارشی مفصل در تاریخ بیست و چهارم بهمن 1392 در صفحه زیر از سایت خبری رادیو فردا منتشر شده است. در اینجا همان گزارش عینن به اضافه متن تمام لینک­های مورد اشاره در گزارش آورده شده است. کلیپ انتهای گزارش را نیز تماشا کنید!؟

نزديک به ٣٥ سال از حاکميت جمهوری اسلامی بر ايران می‌گذرد و به اندازه کافی زمان سپری شده است تا بتوانيم درباره نظام برآمده از انقلاب اسلامی داوری‌ بکنيم. در اين ٣٥ سال، جمهوری اسلامی بيش از ۷ برابر کل دوران پهلوی و قاجار از صادرات نفت درآمد داشته است.
در اين نوشتار، به کارنامه ٣٥ساله جمهوری اسلامی نگاهی می‌اندازيم. اين کارنامه، کاری به برخی وقايع فجيع و هولناک ٣٥ سال گذشته، مانند کشتار هزاران زندانی سياسی يا جنگ با عراق و کشته و معلول شدن صدها هزار ايرانی، ندارد. نگاهمان تنها به وضع امروز کشور، به اين که ايران، پس از نزديک به ٣٥ سال حاکميت جمهوری اسلامی، در کجا ايستاده است. به هر يک از موضوعات اين نوشتار حداکثر در حد چند جمله پرداخته‌ايم.
ــ می‌گويند ايراد اقتصادهای سوسياليستی توليد فقر و ايراد اقتصادهای سرمايه‌داری شکاف طبقاتی و بی‌عدالتی اجتماعی است. جمهوری اسلامی عيب هر دو نظام را دارد، بدون آنکه حُسن هيچ يک را داشته باشد.
ــ از سال ١٣٤٢ تا زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی، رشد اقتصادی ايران سالانه بيش از ۸ درصد بود؛ و ايران در تمام اين مدت در ميان سه کشور برتر جهان از نظر رشد اقتصادی قرار داشت، به طوری که در سال ١٣٥٦، درآمد سرانه مردم ايران نُه برابر سال ۱۳۴۴ شده بود؛ اما با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، رشد جهشی ايران پایان یافت.
ــ در سال ١٩٧٧، درآمد سرانه ايران ۲ برابر درآمد سرانه کره جنوبی بود. در آن زمان، درآمد سرانه ايران ٢,١٤٦ دلار و درآمد سرانهُ کره جنوبی ١,٠٤١ دلار بود. در سال ٢٠١٢، درآمد سرانه ايران فقط ٤,٥٢۵ دلار و درآمد سرانه کره جنوبی ۲۲,۴۲۴ دلار بوده است. در همين مدت، درآمد سرانه ترکيه از ١,٤٢٠ دلار به ۱۰,۵۲۴ دلار رسیده است. در دوران ٣٥ ساله جمهوری اسلامی، جايگاه جهانی ايران در درآمد سرانه به رتبه حدود ۱۰۰ نزول کرده است.
ــ اقتصاد کشور سقوط کرده و فقر و گرانی فراگير شده است. در سال ۲۰۱۲، در ميان ۲۲۱ کشور جهان، تورم ايران در رتبه ۴ بوده است.
ــ برای نشان دادن عمق فقر در کشور کافی است که به سرانه مصرف شير در آن توجه شود. کودکان و نوجوانان ايران تا پيش از حاکميت جمهوری اسلامی روزانه در حدود ٢٤٠ سی‌سی شير به عنوان تغذيه رايگان دريافت می‌کردند و جزو بيشترين مصرف‌کنندگان شير در جهان بودند؛ اما امروزه مردم ايران در حدود يک‌‌چهارم مردم کشورهای پيشرفته شير می‌خورند. به علت گرانی و فقر روزافزون، مصرف شير در ايران در حد کشورهای افريقايی و حتا از کشور پاکستان کمتر است.
ــ بر اساس آمار دولتی، ۴۰ ميليون ايرانی زير خط فقر مطلق نسبی زندگی می‌کنند.
ــ بيکاری در ايران بيداد می‌کند. حتی بر اساس آمار دولتی، ايران در ميان ۱۸ کشوری است که بیشترین آمار بیکاران در جهان را دارند.
ــ از لحاظ فضای کسب و کار رتبه ایران در جهان ۱۵۲ است.
ــ ارزش پول ملی، که پيش از جمهوری اسلامی از معتبرترين واحدهای پولی جهان بود، به شدت کاهش يافته و پول ايران از جمله سه واحد پول بی ارزش جهان شده است.
ــ فساد مالی، مانند سرطان، همهُ اندام جامعه را فراگرفته است؛ و در رأس هرم اين فساد رهبر قرار دارد که، علاوه بر تسلط بر همهُ شريان‌های اقتصادی کشور، به تنهايی صاحب اختیار ٩٥ ميليارد دلار سرمايه است، سرمايه‌ای که هيچ نهادی بر آن نظارت ندارد. رهبر هيچ کشوری در جهان چنين ثروتی در اختيار ندارد.
ــ از حيث فساد دولتی نيز، ايران رتبه ١٤٤ را در جهان دارد.
ــ از نظر آزادی اقتصادی، رتبه جهانی ايران ١٧٣ است.
ــ بی‌عدالتی اجتماعی و فاصلهُ طبقاتی، با وجود اقتصاد دولتی، هر ساله شدت بيشتری می‌يابد و بخش‌های جديدی از جامعهُ ايران به زير خط فقر می‌روند.
ــ در ايران، روزانه ۶ کارگر در حوادث کاری جان خود را از دست می دهند، بدون آن که کوچک‌ترين واکنشی در حاکميت برانگيزد.

ــ خروج سرمايه از ايران روندی رو به رشد داشته و تنها در هشت سال گذشته بيش از ۶۰۰ ميليارد دلار برابر با کل پول فروش نفت طی این سالها از کشور خارج شده است.
ــ بسياری از صنايع کشور، از جمله صنايع برق و خودروسازی و چای و گاز و بيمه در آستانه ورشکستگی هستند.
ــ به علت سياست‌های ماجراجويانه جمهوری اسلامی و، در نتيجه آن، تحريم‌های سنگين جهانی، ايران مجبور است برای فروش نفت خود چوب حراج بر آن بزند. اکنون ايران نفت خود را ارزان‌تر از بهای متوسط اوپک می‌فروشد؛ بدتر آن که پولی از بابت فروش آن به کشور برنمی‌گردد. اقتصاد ايران تحت قيموميت جهانی قرار گرفته است. اکنون بيش از ۶۰ ميليارد دلار از پول نفت ايران در گروی کشورهای ديگر، از جمله چين و هند، است و اين کشورها به جای آن هر جنسی که بخواهند به ايران می‌دهند. چنين وارداتی خود موجب تضعيف توليد در کشور شده است. دولت جمهوری اسلامی چندی پيش قراردادی با دولت چين بست که، بر اساس آن، چين در ازای ٢٢ ميليارد پول توقيفی ايران در آن کشور کالاهای بنجل چینی به ايران صادر کند. دولت اکنون در حال بستن چنين قراردادهاي نفت در برابر کالا با دولت روسیه نيز هست.
ــ مديريت نادرست چاه‌های نفت و تزريق نکردن بموقع و درست گاز به آن‌ها باعث نابودی هميشگی بخش مهمی از نفت چاه‌ها شده است.
ــ فقدان سرمايه‌گذاری خارجی در صنايع نفت و گاز ايران ضررهای هنگفتی برای ايران در پی داشته و دارد. در حوزه های نفتی و گازی مشترک ايران و همسايگانش، کشور قطر روزانه ١٥٠ ميليون متر مکعب گاز و ٤٥٠ هزار بشکه نفت بيش از ايران استخراج می‌کند. عربستان و عراق و امارات و قطر نيز روزانه به ترتيب ٤١٠ هزار بشکه، ١٦٥ هزار بشکه، و ٨٠ هزار بشکه نفت بيشتر استخراج می‌کنند. در نتيجه، اين کشورها -با محاسبه بهای ۱۰۰ دلار برای هر بشکه نفت و ۴۰۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ متر مکعب گاز- سالانه حدودن ۶۰ ميليارد دلار بيش از ايران از ميدان‌های مشترک بهره‌برداری می‌کنند. علاوه بر اين کشورها، کويت و عمان در خليج فارس و جمهوری آذربايجان و ترکمنستان در دريای مازندران نيز مقادیر بیشتری نفت و گاز از ميدان‌های مشترک بهره‌برداری می‌کنند.
ــ در زمينه توان رقابت اقتصادی کشورها و توانايی‌شان در تأمين رفاه برای شهروندانشان، ايران در رتبه ٨٨ است.
ــ در سال‌های پايانی حکومت پيشين، هواپيمايی ملی ايران، هما، روبه‌رشدترين شرکت هواپيمايی جهان شناخته می‌شد؛ و در عين حال، از ايمن‌ترين، مدرن‌ترين، و پردرآمدترين شرکت‌های هواپيمايی دنيا بود. در سال ۱۹۷۶، هما ايمن‌ترين شرکت هوايی جهان پس از شرکت استراليايی کوانتاس شناخته شد. اين روند با انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ متوقف شد.
امروزه شرکت‌های هواپيمايی ايران از ناامن‌ترين و زيان‌ده‌ترين شرکت‌های هوايی جهان‌اند؛ و از اين رو، هزاران ايرانی جان خود را از دست داده‌اند. بر اساس رتبه‌بندی مؤسسه تحقيقاتی اسکای تراکس، از معتبرترين مؤسسات رتبه‌بندی شرکت‌های هواپيمايی و فرودگاه‌های دنيا، شرکت هواپيمايی هما يکی
از پایینترین رتبه ها را در جهان دارد.
ــ جاده‌های ايران در رده پنجم جاده‌های پرخطر جهان است و ساليانه ده‌ها هزار ايرانی (بيست تا سی هزار نفر) در اين جاده‌ها جان می‌بازند. شمار کشتگان سالانه جاده‌های ايران بيش از متوسط جان‌باختگان جنگ ايران و عراق در هر سال است.
ــ در پيش از انقلاب، تقريبن همه حقوق‌بگيران می‌توانستند با گرفتن وام‌های درازمدت از بانک‌ها صاحب خانه شوند، به گونه ای که بهای متوسط يک آپارتمان در تهران معادل حدودن هفت سال حقوق متوسط کارمندی بود. اما اکنون خريد يک واحد آپارتمان برای حقوق‌بگيران تبديل به رؤيايی دست‌نيافتنی شده و گرفتن وام درازمدت از بانک هم کم از خواب و خيال ندارد. حال بهای متوسط يک واحد آپارتمان ۸۰ متری در تهران (۳۲۰ ميليون تومان) حدودن معادل ۲۵ سال حقوق متوسط يک کارمند (ماهيانه يک ميليون تومان) است.
ــ ميليون‌ها کودک ايرانی به علت مشکلات اقتصادی و اجتماعی از تحصيل محروم شده‌اند. بر اساس داده‌های مرکز آمار ايران، در سال تحصيلی ۱۳۹۱-۱۳۹۰، بيش از  ۷ ميليون و ۱۳۵ هزار دانش‌آموز از تحصيل بازمانده‌اند که اين تعداد بيش از ۳۷ درصد از دانش‌آموزان ايران است. اين آمار نشان می‌دهد که، بر اثر بی‌کفايتی‌های جمهوری اسلامی، آينده‌ای تاريک و دشوار در برابر نسل‌های آينده قرار دارد.
ــ سياست جمهوری اسلامی در زمينه آموزش عالی و انتخاب اعضای هيئت علمی دانشگاه‌ها فاجعه‌بار بوده است. بسياری از بهترين استادان کشور اخراج يا بازنشسته شده‌اند و، در همان حال، هزاران تن با سهميه مخصوص وارد دوره‌های ليسانس و فوق‌ليسانس شده و بدون گذراندن امتحان ورودی با عنوان بورسيه به دوره­ی دکتری راه يافته و بی‌درنگ عضو هيئت علمی دانشگاه‌ها شده اند.
ــ علی­­رغم تبليغات جمهوری اسلامی در زمينهُ رشد علمی، بسياری از مقالات علمی و پايان‌نامه‌های دکتری در ايران کپی‌کاری است. کافی است فقط تعداد اختراعات ايران را با کره جنوبی که ٢٠٠٠ برابر ايران است، مقايسه کنيم تا وضع علمی کشور روشن شود.
رییس کار گروه ثبت اختراعات صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور به مخترعان کشور هشدار داد: اختراع در صورتی ثبت می‌شود که جدید بوده و در جایی ثبت نشده باشد و کاربرد صنعتی داشته باشد؛ بنابراین وقتی حاصل اختراع به مقاله تبدیل می‌شود، ارزش خود را از دست می‌دهد. به گزارش سرویس علمی ایسنا، دکتر سعید حبیبا که در نشستی با خبرنگاران سخن می‌گفت ضمن تاکید بر اهمیت اطلاع‌رسانی در خصوص نحوه ثبت بین‌المللی اختراعات اظهار کرد: یکی از ضعف‌های موجود در خصوص ثبت اختراعات، عدم آگاهی و اطلاع‌رسانی صحیح در این خصوص است که به همت شما اصحاب رسانه این نقیصه برطرف خواهد شد. رییس کار گروه ثبت اختراعات صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور با اعلام این که سامانه جدید ثبت بین‌المللی اختراعات صندوق به نشانی الکترونیکی http://insf.gov.ir در اختیار مخترعان قرار دارد تا از این طریق تقاضانامه ثبت بین‌المللی اختراع خود را ارائه کنند و هیچ نیازی به مراجعه حضوری وجود ندارد، گفت در صورتی که اختراع یک مخترع ثبت و تجاری شود صندوق 100 درصد هزینه‌های آن را پرداخت می‌کند. سالیانه حدود دویست هزار تقاضانامه ثبت اختراع در کشور کره جنوبی تایید می‌شود ولی سهم ایران از ثبت اختراعات در مجموع یکصد اختراع بوده است. حبیبا، علت این امر را عدم اطلاع مخترعان و نیز تمایل دانشگاه‌ها به تولید و ثبت مقاله‌های ISI اعلام کرد. صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور تاکنون بیش از 36 اختراع را در خارج از کشور برای مخترعان ایرانی به ثبت رسانده است.
http://www.isna.ir/fa/news/92110906280 چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۵۸

ــ برای درک بهتر جايگاه دانشگاه و آموزش دانشگاهی در جمهوری اسلامی، تنها به  یکی دو مورد از بودجه پيشنهادی دولت جمهوری اسلامی برای سال ۱۳۹۳ اشاره می‌کنيم. دولت جمهوری اسلامی برای نهادهای حوزوی ۱۳۰۰ ميليارد تومان بودجه اختصاص داده است؛ در حالی که بودجه کل پنج دانشگاه مادر کشور، يعنی دانشگاه‌های شريف، اميرکبير، شهيد بهشتی، علم و صنعت، و علامه طباطبايی، از ۶٨۷ ميليارد تومان فراتر نمی‌رود. بودجه مرکز خدمات حوزه علميه قم، که در زمينه بيمه درمانی و تسهيلات مسکن خدماتی به طلبه‌ها می‌دهد، چهارصد ميليارد تومان است که با کل بودجه دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۲ برابری می‌کند؛ يعنی کمکی که به طلبه‌های قم از بابت مسکن و بيمهُ درمانی می‌شود برابر است با کل بودجه بزرگ‌ترين دانشگاه ايران. برای بنياد دعبل خزاعی، مؤسسه‌ای برای کمک به مداحان اهل بيت، کسانی مانند محمود کريمی و سعيد حداديان و منصور ارضی، شش ميليارد تومان بودجه در نظر گرفته شده است و برای فرهنگستان زبان و ادب فارسی هشت ميليارد تومان.
ــ ارزیابی سالانه شاخص کيفيت زندگی در بين ١٩٤ کشور جهان نشان می‌دهد که کيفيت زندگی مردم ايران در سال ٢٠١٠ رتبه ١٥٠ جهان را داشته است. 
http://www.ettelaat.com/new/index.asp یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 شماره 25583

ــ از نظر شاخص رفاه اجتماعی در ميان ١٤٢ کشور، ايران در رتبه صدويکم است.
موسسه لگاتوم فهرستی از بهترين و بدترين کشورهای جهان را در سال ۲۰۱۳ از نظر شاخص رفاه اجتماعی منتشر کرده است که بر اساس آن، نروژ در رتبه اول بهترين کشور جهان قرار دارد. رتبه ايران در اين فهرست ۱۰۱ است. اين موسسه ۱۴۲ کشور جهان را از نظر ثروت، بهداشت و خوشبختی ارزيابی کرده است که کشور نروژ در ۲۰۱۳ برای پنجمين سال متوالی در رده اول قرار دارد. سوئيس، کانادا، سوئد و نيوزيلند نيز در رتبه‌های دوم تا پنجم قرار گرفته‌اند. نروژ اندکی بیش از پنج میلیون نفر جمعيت دارد و ميزان ثروت اين کشور در صندوق ذخيره ارزی آن که از محل فروش نفت و گاز تامين شده، بيش از ۴۰۰ ميليارد دلار است. بر اساس گزارش اين موسسه، ايالات متحده آمريکا در رده يازدهم اين فهرست است. آمريکا در زمينه شاخص درمان رتبه دوم، آموزش پنجم و اقتصاد بيست و چهارم است. لگاتوم که مقر آن در لندن است در اين زمينه پژوهش می‌کند که چگونه می‌توان جهان را جايی بهتر برای زندگی ساخت. نتيجه تحقيق لگاتوم در سال ۲۰۱۳ در برگيرنده ۹۶ درصد جمعيت جهان و ۹۹ درصد توليد ناخالص داخلی کشورهاست. ۳۰ کشور اين فهرست در رده بالا، ۴۱ کشور در رده متوسط به بالا، ۴۱ کشور متوسط به پايين و ۳۰ کشور نيز در رده بسيار پايين قرار گرفته‌اند. جف گدمين، مدير موسسه لگاتوم در اين زمينه گفته است که در پنج سال گذشته، جهان شاهد رشد پيوسته در زمينه کاميابی بوده است که در آن، شهروندان بسياری از کشورها بهبود اوضاع مالی خود را حس کرده‌اند. لگاتوم اين بهبود را در موضوعات کارآفرينی، بهداشت و آموزش مشاهده کرده است. در اين فهرست برخی از کشورهای اتحاد جماهير شوروی سابق شاهد بهبود نسبی در اوضاع خود بوده‌اند، به طوری که هم اکنون قزاقستان در رتبه ۴۷، بلاروس ۵۸، روسيه ۶۱، ازبکستان ۶۳ و اوکراين در رتبه ۶۴ قرار گرفته‌اند. ايران در اين فهرست رتبه ۱۰۱ را به خود اختصاص داده است که برگرفته از ميانگين امتيازات آن در زمينه‌های اقتصادی، شيوه حکومتداری، کارآفرينی، آموزش، بهداشت، امنيت و آسايش، آزادی فردی و سرمايه اجتماعی است. بيشترين امتيازات منفی ايران در زمينه شيوه حکومتداری، امنيت و آسايش، آزادی فردی و سرمايه اجتماعی بوده که به ترتيب در رده‌های ۱۲۰، ۱۲۳، ۱۲۶ و ۱۲۰ بوده‌اند. ايران در فهرست سال ۲۰۱۲ لگاتوم در رتبه ۱۰۲ قرار داشت و اين در حالی است که در سال ۲۰۱۰ در رتبه ۹۲ و ۲۰۱۱ در رده ۹۷ قرار گرفته بود. تنها کشور خاورميانه که در اين فهرست بهترين رتبه را به خود اختصاص داده، امارات متحده عربی است که در رده ۲۸ قرار گرفته است. کويت (۳۳)، اسرائيل (۳۹) و عربستان (۵۰) رده‌های بعدی هستند. از ۱۵ کشور دارای آزادی فردی ضعيف، هشت کشور آن در خاورميانه و شمال آفريقا قرار دارند که دليل عمده آن به قرائت‌های بنيادگرايانه از اسلام در اين کشورها و نقض حقوق زنان باز می‌گردد. بدترين کشور جهان در زمينه شاخص رفاه جهان، چاد در آفريقا است که در رده ۱۴۲ قرار دارد و بعد از آن، جمهوری آفريقای مرکزی، کنگو، افغانستان و بروندی هستند.

ــ ايران از جمله ده کشور برخوردادر از زیست پرمشقت در جهان است.
موسسه نظرسنجی گالوپ نتايج تحقيقات و نظر سنجی خود در ۱۴۳ کشور جهان را که به بررسی وضعيت زندگی مردم و پيش‌بينی آنها از آينده اختصاص يافته است، منتشر کرد. در اين نظر سنجی درصد بالايی از ايرانيانی که به سئوالات گالوپ پاسخ داده‌اند، معتقدند که زندگی آنها همراه با رنج و مشقت است و به آينده بهتر هم اميد چندانی ندارند. در نظر سنجی موسسه گالوپ ايران جزو ۱۰ کشور صدر جدول است که درصد بالايی از شهروندانش معتقدند با رنج و مشقت زندگی روزمره خود را پيش می‌برند. در اين نظر سنجی همانند سال‌های پيش، بلغارستان با بالاترين تعداد کسانی که زندگی خود را سخت و طاقت فرسا می‌دانند در صدر جدول قرار گرفته و ايران هم رديف کشورهايی مانند ماداگاسکار و مقدونيه است.
در رده‌بندی موسسه گالوپ، ۳۹ درصد از شهروندان بلغارستان وضعيت زندگی خود را همراه با سختی‌های زياد بويژه برای کسب درآمد توصيف کرده‌اند و ۳۱ درصد از ايرانی‌ها هم وضعيت مشابهی دارند. اين در حالی است که در نظر سنجی سال ۲۰۱۱ تنها  ۲۶ درصد ايرانی‌ها وضعيت خود را نامناسب توصيف کرده بودند.
در جدول سال ۲۰۱۲، کشورهای جنگ زده‌ای مانند سوريه، افغانستان و عراق با اختلاف  کمی وضعيت بهتری از ايران دارند. نظرسنجی موسسه گالوپ در ۱۴۳ کشور جهان و از طريق مصاحبه‌های حضوری و يا تلفنی در هر کشور و با شرکت دستکم ۱۰۰۰ شهروند ۱۵ سال به بالا انجام شده است. موسسه گالوپ پاسخ‌های شرکت کنندگان در نظر سنجی درباره وضعيت زندگی روزمره و پيش بينی وضعيت آينده آنها را بر اساس شاخص‌های خود به سه دسته تقسيم کرده است. کسانی که درآمد نسبتا بالايی دارند، از سلامت جسمی بهتری برخوردارند، دارای تحصيلات عاليه هستند و محيط کاری خوبی دارند در دسته اول جای می‌گيرند. بر پايه ارزيابی‌های گالوپ اين دسته از مردم بيشتر در کشورهای پيشرفته و ثروتمند جهان مانند قطر، سوئد، نروژ، امارات متحده عربی، استراليا، تايلند، سوئيس و چندين کشور اروپايی زندگی می‌کنند. دسته دوم کسانی هستند که گالوپ از آنها به عنوان شهروندانی که روزگار خود را با تقلا و کشمکش سپری می‌کنند ياد کرده است. به نوشته گالوپ، اين گروه از مردم بيشتر نگران اوضاع مالی خود در زندگی روزمره هستند. دسته سوم هم کسانی هستند که تامين نيازهای اوليه زندگی مانند غذا و مسکن برای آنها بسيار مشکل است.
مصاحبه های حضوری و تلفنی گالوپ در ايران از اواخر آذر ماه تا اواسط دی سال گذشته انجام شده است. ضريب خطا در اين نظرسنجی با در نظر گرفتن شرايط مصاحبه و چگونگی طرح سئوالات حداکثر بين ۱.۷ تا ۵.۶ درصد اعلام شده است.

ــ ايران از حیث احساس شادی و رضایت شهروندان در رتبه صدوپانزدهم جهان است.
مؤسسه تحقیقاتی زمین مربوط به دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده در گزارش تازه‌ای با عنوان گزارش جهانی شادی وضعیت شادی و رضایت از زندگی را در ۱۵۶ کشور جهان بررسی کرده که در این میان رتبه ایران ۱۱۵ اعلام شده است. در این تحقیقات در کنار نظرسنجی از مردم این کشورها در زمینه میزان سلامت روانی آنها معیارهای دیگری چون میزان امید به زندگی سالم، درصد فساد، تولید ناخالص داخلی، آزادی انتخاب در زندگی، برخورداری از پشتیبانی اجتماعی، و میزان سخاوت محاسبه و در این رتبه‌بندی لحاظ شده‌ است. بر اساس جدول منتشرشده توسط این مؤسسه، کشورهای جیبوتی (با رتبه ۱۱۴)، بنگلادش (۱۰۸)، عراق (۱۰۵)، سومالی (۱۰۱)، موزامبیک (۹۴)، زامبیا (۹۱)، پاکستان (۸۱)، ترکیه (۷۷)، و ترکمنستان با رتبه ۵۹، از نظر شادی و رضایت شهروندان در وضعیت بهتری نسبت به ایران به‌ سر می‌برند. بنا بر این گزارش تازه، دانمارک، نروژ، سوئیس، هلند، سوئد و کانادا به ترتیب شادترین کشورهای جهان هستند. در ادامه رتبه‌بندی‌های این جدول، استرالیا در جایگاه دهم، اسرائیل یازدهم، امارات متحده عربی چهاردهم و ایالات متحده در رتبه هفدهم قرار دارند. در این جدول جایگاه بریتانیا ۲۲، فرانسه ۲۵، آلمان ۲۶، ژاپن ۴۳، و ایتالیا ۴۵ است. به نوشته مؤسسه یادشده در پرسش‌نامه‌های این نظرسنجی، هم در مورد برخورداری افراد از حس شادی به هنگام انجام این نظرسنجی سؤال شده و هم در مورد رضایت کلی آنها از وضعیت زندگی‌شان سؤالاتی مطرح شده‌ است. این گزارش می‌نویسد با این‌که افراد فقیر زیادی هم هستند که به هنگام انجام نظرسنجی گفته‌اند که در این برهه از زمان احساس شادی می‌کنند، اما به‌ طور کل افراد فقیر در بخش سؤالات مربوط به رضایت کلی از زندگی ابراز نارضایتی کرده‌اند. در بخش دیگری از این گزارش آمده‌ است که میزان اختلالات روانی و افسردگی از عوامل مهم در پایین بودن رتبه شادی در کشورهای پایین‌تر در این جدول است و از مسئولان این کشورها خواسته شده است تا توجه بیشتری به وضعیت روحی و روانی شهروندان خود بکنند. این گزارش در پایان می‌نویسد که هم‌اینک تعداد دولت‌هایی که قصد دارند به مرور میزان پیشرفت کشور خود را بر اساس میزان شادی و رضایت شهروندان خود بسنجند رو به افزایش است. این گزارش برای نمونه به دیوید کامرون، نخست‌وزیر بریتانیا، اشاره می‌کند که به دفتر آمار ملی کشورش دستور داده تا میزان رفاه و رضایت شهروندان بریتانیایی را به‌ طور مداوم بررسی و اندازه‌گیری کند. مسئولان جمهوری اسلامی ایران تاکنون بارها  از انجام بررسی‌ها برای تعریف شادی اسلامی به جای شادی غربی سخن گفته‌اند.
ــ ايرانيان از جمله افسرده ترین مردم جهان‌اند.
بر پایه پژوهشی جدید که توسط محققان دانشگاه کوئینزلند استرالیا به انجام رسیده، مردم ایران جزو افسرده‌ترین مردم جهان هستند و به طور کلی ساکنان خاورمیانه و شمال آفریقا افسرده‌ترین مردم جهان شناخته شده‌اند. به نوشته روزنامه «واشینگتن پست»، در این پژوهش که در نشریه پزشکی «پی ال او اس» [کتابخانه عمومی علوم] منتشر شده٬ با استفاده از داده‌های مربوط به میزان شیوع، پیشرفت بیماری و مدت ابتلا، ابعاد عارضه افسردگی در سراسر جهان مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته‌های پژوهشگران، افسردگی دومین عارضه رایج در میان انسان‌ها در جهان است و بیش از چهار درصد از جمعیت جهان به این نوع اختلال دچار هستند. نقشه همراه این مطلب نشان می‌دهد که بیماری افسردگی در چه تعداد افراد جمعیت هر کشور مورد تشخیص بالینی قرار گرفته است. بر همین اساس، در آن دسته از کشورها که مردم آگاهی بیشتری نسبت به بیماری افسردگی دارند و دسترسی‌شان به خدمات پزشکی آسان‌تر است، شاهد ارقام بالاتری از میزان ابتلا به افسردگی هستیم. این احتمال وجود دارد که آمار پایین افسردگی کشور عراق ناشی از همین مؤلفه باشد، جایی که شهروندان دسترسی چندانی به خدمات بهداشت عمومی  ندارند. از دیگر عواملی که بر روی نتایج این پژوهش تأثیرگذار بوده است، تابو های اجتماعی است. برای مثال، به نظر می‌رسد که به همین علت است که یافته‌های مربوط به آسیای شرقی درباره میزان شیوع افسردگی آمار پایینی را نشان می‌دهد که چندان منطبق بر واقعیت نیست. در این میان، «افسرده‌ترین» کشور جهان افغانستان بوده است؛ جایی که از هر پنج نفر یک تن افسرده است. کمترین میزان ابتلا به افسردگی نیز در کشور ژاپن مشاهده شده که نرخ شیوع بیماری در آنجا کمتر از ۲.۵ درصد برآورد شده است. محققان با استفاده از واحدی با عنوان DALY روشی برای اندازه گیری سال‌های زندگی تحت تأثیر بیماری، شمار سالیان عمر بیمارانی را که به دلیل ابتلا به افسردگی از دست رفته تلقی می­شوند محاسبه کرده‌اند. همانطور که پیش‌بینی می‌شد، میزان پیشرفت افسردگی با نرخ شیوع آن در اکثر کشورها رابطه‌ای مستقیم دارد و در افغانستان، خاورمیانه و شمال آفریقا بیشترین میزان را نشان می دهد. همچنین در کشورهای اریتره، روآندا، بوتسوانا، گابون، کروواسی، هُلند و هندوراس آمار پیشرفت افسردگی و سال های هدر رفته عمر بیماران بالا گزارش شده است و در مقابل، کشورهای آسیایی بهره‌مند از اقتصادهای پررونق، از جمله ژاپن، پایین ترین آمار را به خود اختصاص داده اند. اما آیا افسردگی از اُلگوی خاصی پیروی می کند؟ پاسخ پژوهشگران به این سؤال مثبت است و برای توضیح آن نظریه‌های متفاوتی را نیز ارائه کرده‌اند. بر اساس یکی از این نظریه‌ها، درگیری‌ها یکی از عوامل بروز افسردگی در جوامع است. برای مثال کشورهای افغانستان، هندوراس و قلمرو فلسطین افسرده ترین نواحی شناخته شده‌اند. در بخشی از گزارش این پژوهش تصریح شده که در شمال آفریقا و خاورمیانه، مناقشه‌های منطقه‌ای میزان شیوع افسردگی را افزایش داده است. در عین حال، در نواحی دیگر، از جمله در منطقه صحرای بزرگ‌ آفریقا، بروز بیماری‌هایی مانند مالاریا و ایدز موجب شدت یافتن شیوع افسردگی به عنوان یک عامل تهدید کننده سلامت عمومی شده است. افزون بر موارد ذکر شده، دانشمندان علوم اجتماعی و کوشندگان عرصه بهداشت عمومی عوامل کلان و مؤلفه‌های محیطی را نیز از جمله دلایل بروز افسردگی شناخته‌اند. بر پایه نتایج پژوهش دیگری که در سال ۲۰۱۰ توسط بانک اینترآمریکن دیولپمنت منتشر شد، عواملی از قبیل بیکاری، دستمزد پایین و نابرابری‌های شدید درآمدی بین افراد، رابطه مستقیمی با میزان شیوع افسردگی در میان شهروندان یک جامعه داشته‌اند. در همین حال، یک عامل دیگر در بروز افسردگی سِن تشخیص داده شده و احتمال ابتلا به افسردگی در افرادی که سن شان بین ۱۶ تا ۶۵ سال است، بسیار بیشتر از دیگران اعلام شده است. بر همین اساس می توان حدس زد که چرا همراه با بالا رفتن تدریجی سن جوامع، و رُشد جمعیت جهان، از سال ۱۹۹۰ میلادی افزایش یک سومی شیوع افسردگی را در سراسر جهان شاهد بوده‌ایم. به همین دلیل و از آنجایی که رشد جمعیت و پیرشدن بدنه جوامع همچنان ادامه دارد، یافتن روش‌های کم هزینه مبارزه با افسردگی به یکی از اولویت‌های کاری سازمان‌های جهانی و دولت‌ها تبدیل شده است. با این حال، واقعیات موجود نشان می‌دهد که متأسفانه در حال حاضر، هزینه روش‌های مبارزه با افسردگی و تابوهای موجود در برابر اذعان به وجود چنین اختلال‌هایی در جوامع، راهی طولانی را در مبارزه با افسردگی در برابر بشریت قرار داده است.

ــ وضع درمان و دارو بسیار اسفناک بوده و رتبه جهانی ایران در زمینه بهداشت نودوسوم است. بسياری از خانواده‌ها برای تأمين هزينه‌های يک عمل جراحی برای هميشه به زير خط فقر سقوط می‌کنند. وزير بهداشت جمهوری اسلامی می‌گويد که هزينه سرسام‌آور درمان هر سال هفت درصد جمعيت ايران را به زير خط فقر می‌برد.
وزﯾﺮ ﺑﻬﺪاﺷﺖ، درﻣﺎن و آﻣﻮزش ﭘﺰﺷﮑﯽ اﻋﻼم ﮐﺮد: ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎی ﮐﻤﺮﺷﮑﻦ درﻣﺎن ﺳﺎﻻﻧﻪ ﻫﻔﺖ درﺻﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﮐﺸﻮر را زﯾﺮ ﺧﻂ ﻓﻘﺮ ﻣﯽ ﺑﺮد. ﺳﯿﺪ ﺣﺴﻦ ﻗﺎﺿﯽ زاده ﻫﺎﺷﻤﯽ در ﺳﻔﺮ ﺑﻪ اﺳﺘﺎن ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه و در ﻣﺮاﺳﻢ اﻓﺘﺘﺎح ۴١ ﭘﺮوژه داﻧﺸﮕﺎه ﻋﻠﻮم ﭘﺰﺷﮑﯽ ﮐﺮﻣﺎﻧﺸﺎه، اوﻟﻮﯾﺖ ﮐﺎری وزارت ﺑﻬﺪاﺷﺖ را اﯾﺠﺎد آراﻣﺶ در ﺑﺎزار دارو ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎن ﺳﺎل ﻋﻨﻮان و اﺑﺮاز اﻣﯿﺪواری ﮐﺮد اﯾﻦ اوﻟﻮﯾﺖ زودﺗﺮ از ﻣﻮﻋﺪ ﻣﺤﻘﻖ ﺷﻮد و ﻣﺸﮑﻞ دارو در ﻣﺎهﻫﺎی آﯾﻨﺪه ﺑﺮﻃﺮف ﻣﯽ ﺷﻮد. وی ﺑﺨﺸﯽ از ﻣﺸﮑﻼت اﺻﻠﯽ ﺑﺨﺶ ﺑﻬﺪاﺷﺖ و درﻣﺎن را ﻣﺸﮑﻼت ﻣﺪﯾﺮﯾﺘﯽ داﻧﺴﺖ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﮔﻔﺖ که ورود ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﮐﻤﮏﻫﺎی ﺑﺴﯿﺎری را در زﻣﯿﻨﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺧﺪﻣﺎت درﻣﺎﻧﯽ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﺪ. ﻫﺎﺷﻤﯽ ﺑﺎ ﻏﯿﺮﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ داﻧﺴﺘﻦ ﺗﻌﺮﻓﻪ ﻫﺎی ﭘﺰﺷﮑﯽ، اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﺳﻬﻢ ﺳﻼﻣﺖ را از ﺧﺰاﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﺗﻌﺮﻓﻪ ﻫﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﺮده و درآﻣﺪ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎﻧﻬﺎی دوﻟﺘﯽ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ. ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﺟﺐ آراﻣﺶ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﭘﺮﺳﻨﻞ و ارﺗﻘﺎء ﺗﺠﻬﯿﺰات درﻣﺎﻧﯽ ﺷﺪه و در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ رﺿﺎﯾﺘﻤﻨﺪی و ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﻄﺢ ﮐﯿﻔﯽ ﺧﺪﻣﺎت در ﺑﺨﺶ دوﻟﺘﯽ و ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. وی ﺑﺎ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ داﻧﺴﺘﻦ اوﺿﺎع وزارﺗﺨﺎﻧﻪ در زﻣﯿﻨﻪ درﯾﺎﻓﺖ اﻋﺘﺒﺎرات، اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: ﻫﻢ اﮐﻨﻮن از ١٣ ﻫﺰار و ٠٠۶ ﻣﯿﻠﯿﺎرد ﺗﻮﻣﺎن ﺑﻮدﺟﻪ وزارت ﺗﻨﻬﺎ ٠٠۶٢ ﻣﯿﻠﯿﺎرد ﺗﻮﻣﺎن آن ﺗﺨﺼﯿﺺ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ اﺷﺘﺒﺎه در ﺑﻮدﺟﻪ رﯾﺰی اﺳﺖ. ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ وزﯾﺮ ﺑﻬﺪاﺷﺖ، از ﻣﺠﻤﻮع ٢١٠ ﻫﺰار ﻣﯿﻠﯿﺎرد ﺗﻮﻣﺎن ﺑﻮدﺟﻪ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﺮای ﺳﺎل ﺟﺎری ﮐﺸﻮر ١٢٧ ﻫﺰار ﻣﯿﻠﯿﺎرد ﺗﻮﻣﺎن آن از ﻣﻨﺎﺑﻌﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻣﮑﺎن ﺗﺤﻘﻖ آن وﺟﻮد ﻧﺪارد. ﺿﻤﻦ آﻧﮑﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺑﻮدﺟﻪ ﻧﯿﺰ ﮐﺎرﻫﺎﯾﯽ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﺷﺪه ﮐﻪ ﺑﺎ اﯾﻦ ﮐﺴﺮی ﻓﻌﻠﯽ اﻣﮑﺎن اﻧﺠﺎم آﻧﻬﺎ ﻣﯿﺴﺮ ﻧﯿﺴﺖ. ۵١ ﻫﺰار ﭘﺰﺷﮏ ﺑﻪ ﮐﺎری ﻏﯿﺮ از ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻣﺸﻐﻮﻟﻨﺪ وزﯾﺮ ﺑﻬﺪاﺷﺖ در اداﻣﻪ ﺑﺎ ﺑﯿﺎن اﯾﻦ ﮐﻪ ﻫﻢ اﮐﻨﻮن ۵١ ﻫﺰار ﭘﺰﺷﮏ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ وﺿﻌﯿﺖ ﻣﻌﯿﺸﺘﯽ ﺑﻪ ﮐﺎری ﻏﯿﺮ از ﭘﺰﺷﮑﯽ اﺷﺘﻐﺎل دارﻧﺪ، ﯾﺎدآور ﺷﺪ: اﯾﻦ در ﺣﺎﻟﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺒﻮد ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻮاﺟﻪاﯾﻢ و ﺑﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ٢٠٠٠ ﭘﺰﺷﮏ در ﮐﺸﻮر ﻧﯿﺎر دارﯾﻢ. ﻫﺎﺷﻤﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺗﻌﺮﻓﻪﻫﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﺮده و وﺿﻌﯿﺖ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎﻧﻬﺎی دوﻟﺘﯽ ارﺗﻘﺎء ﯾﺎﺑﺪ، ﻗﻄﻌﺎ اﯾﻦ ﻣﺸﮑﻞ ﻧﯿﺰ ﻣﺮﺗﻔﻊ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. وزﯾﺮ ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﺑﺎ اﺷﺎره ﺑﻪ ﮐﻤﺒﻮد ﻣﺘﺨﺼﺺ در ﮐﺸﻮر اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﻠﻨﮓ ﻣﮑﺎﻧﯽ را ﻣﯽ زﻧﯿﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺗﺠﻬﯿﺰات و ﻧﯿﺮوﻫﺎی آن ﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ. ﻫﺎﺷﻤﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻮدن وﺿﻌﯿﺖ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻧﯿﺰ اﺷﺎره ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ: ﻫﻢ اﮐﻨﻮن ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎی ﺑﺴﯿﺎری ﺑﺮ روی دﺳﺖ روﺳﺎی ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪه ﮐﻪ ﻧﻪ ﻣﺠﻠﺲ اﻋﺘﺒﺎری ﺑﺮای آن در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻧﻪ دوﻟﺖ ﺗﺎﻣﯿﻦ آن را ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. وی ﺑﻪ ﻣﺼﻮﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ در ﺧﺼﻮص اﺧﺘﺼﺎص ١٠ درﺻﺪ از درآﻣﺪﻫﺎی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪی ﯾﺎراﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺑﻬﺪاﺷﺖ و درﻣﺎن اﺷﺎره ﮐﺮد و اﻇﻬﺎر داﺷﺖ: ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ 5000 ﻣﯿﻠﯿﺎرد ﺗﻮﻣﺎن و اﻣﺴﺎل ﻧﯿﺰ 6000 ﻣﯿﻠﯿﺎرد ﺗﻮﻣﺎن از اﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺑﻬﺪاﺷﺖ و درﻣﺎن وارﯾﺰ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﺎﮐﻨﻮن ﻫﯿﭻ ﻣﺒﻠﻐﯽ وارﯾﺰ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ.

ــ تجهيزات پزشکی غيراستاندارد در بخش‌های ضدعفونی بيمارستان‌های ايران سالانه شصت هزار قربانی می‌گيرد.
روزنامه شهروند خبر داده است که «بر اساس برآوردهای مديريت کنترل بيماری های وزارت بهداشت، ‌۶۰ هزار ايرانی سالانه قربانی عفونت بيمارستانی می‌شوند. اين روزنامه از قول محمد طهماسبی، عضو هيات مديره انجمن کنترل عفونت در ايران، نوشته است که درصد بروز عفونت‌های بيمارستانی در ميان بيماران بستری‌شده در بيمارستان‌ها حدود ۱۰ تا ۱۵ ‌درصد است که اگر تنها ۱۰ ‌درصد موارد عفونت به مرگ منجر شود، سالانه حدود ۶۰ ‌هزار مورد فوت بيماران به ثبت می‌رسد. محمد طهماسبی همچنين گفته است: « ‌هريک از اعضای بدن می‌تواند در بيمارستان دچارعفونت شود ولی در بين انواع عفونت‌های بيمارستانی، عفونت دستگاه ادراری با ۴۲ درصد، عفونت دستگاه تنفس تحتانی يا پنومی با ۱۱ تا ۲۰ درصد، عفونت ناشی از زخم جراحی با ۲۴ درصد و عفونت دستگاه گردش خون با ۵ تا ۱۰ درصد از اهميت ويژه‌ای برخور دارند. اين عضو هيات مديره انجمن کنترل عفونت با اشاره به اينکه طبق بررسی‌های انجام‌شده عفونت ادراری شايع‌ترين و عفونت دستگاه تنفس تحتانی پنومونی، کشنده‌ترين عفونت‌های بيمارستانی محسوب می‌شود، گفته است که در برخی از مراکز، عفونت بيمارستانی دستگاه گردش خون، علت اصلی مرگ بيماران است. به گفته محمد طهماسبی عفونت بيمارستانی به عفونتی گفته می‌شود که ۴۸ يا ۷۲ ساعت بعد از پذيرش بيمار در بيمارستان يا طی دوره‌ای مشخص (۱۰ تا ۳۰ روز) پس از ترخيص بيمار بروز کرده و در زمان پذيرش بيمار وجود نداشته و در دوره نهفتگی خود نيز نبايد قرار داشته باشد. در صورتی که به دنبال اعمال جراحی در بدن بيمار جسم خارجی (ايمپلنت) کار گذاشته شود، عفونت بيمارستانی می‌تواند تا يک‌سال بعد نيز رخ دهد.

ــ ايران، با فاصله زياد از ديگر کشورها، بيشترين ميزان افزايش بيماری‌های قلبی و سرطان و بيماری‌های ايمنی، مانند ام.اس، را دارد. تعداد سکته های قلبی مردان و زنان ايرانی به ترتيب دو و شش برابر شهروندان کشورهای غربی است.

ــ رشد عجیب بيماری ام.اس در ايران، شهر مبارکه اصفهان بيشترين درصد بيماران ام‌.اس در جهان را دارد. گفته شده که آلودگی محيط زيست احتمالن در این مورد نقش دارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، غلامرضا اکبری در کمیسیون‌های تخصصی شورا‌های شهر استان چنین اظهار کرد که در حال حاضر تفکر برخوردار بودن استان اصفهان در سطح کشور وجود دارد و این تفکر نیز در سطح استان نسبت به شهرستان مبارکه وجود دارد. وی با بیان این که شهرستان مبارکه با وجود برخورداری از واحد‌های صنعتی بسیار یکی از شهرستان‌های محروم استان به شمار می‌رود، ادامه داد: کل بودجه این شهرستان در سال گذشته از محل تملک دارایی‌ها تنها 5 میلیارد تومان بوده است. عضو شورای اسلامی زیبا‌شهر مبارکه با بیان اینکه پساب فاضلاب شهرستان مبارکه یکی از مشکلات زیبا‌شهر است، تصریح کرد: این موضوع پس از 20 سال هنوز برطرف نشده است و آلودگی‌های ناشی از واحد‌های صنعتی یکی از مهم‌ترین مشکلات موجود در این شهرستان تلقی می‌شود. وی با تاکید بر اینکه مشکلات ناشی از آلاینده‌های واحد‌های صنعتی سبب بروز بیماری‌های بسیاری در شهرستان مبارکه شده است، اضافه کرد: همچنین در حال حاضر شهرستان مبارکه از نظر بیماری ام‌اس رتبه نخست را در دنیا به خود اختصاص داده است. اکبری با اشاره به ضرورت جلوگیری از افزایش نرخ بیماری ام‌اس در این شهرستان تاکید کرد: در حال حاضر آلاینده‌های ناشی از فعالیت واحد‌های صنعتی سرتاسر شهرستان مبارکه را پر کرده است و مسئولان باید برای کاهش این مشکلات چاره‌ای بیندیشند. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910706000771

ــ دانشمندان بر اين باورند که افزايش موارد ابتلا به سرطان در ايران طبیعی نیست!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، هشدارها برای انواع سرطان به دلیل نوع تغذیه و آلودگی هوا چندسالی است به صدا درآمده. به عنوان مثال کمال‌الدین پیرمؤذن، عضو فراکسیون محیط زیست مجلس، پیش از این گفته که موج جدید سرطان‌ در کشور ناشی آلودگی هوا است. همچنین نایب رییس انجمن سرطان ایران می‌گوید که روزبه‌روز به تعداد بیماران سرطانی اضافه خواهد شد. اما واقعن سونامی سرطان در راه است؟ دکتر بهزاد رحمانی عضو هیئت مدیره انجمن علمی جراحان عمومی ایران، شیوع سرطان در کشورمان را غیرمتعارف می­داند و می گوید که تغییر به وجود آمده در روند ابتلا به سرطان و افزایش شیوع این بیماری در ایران، طبیعی به نظر نمی رسد. البته او معتقد است با وجود افزایش شیوع سرطان در ایران، نمی توان لفظ سونامی را برای این بیماری بکار برد زیرا سن ابتلا به برخی سرطانها در کشورمان پایین آمده است. به طوری که در سال های گذشته سن ابتلا به سرطان روده بزرگ مربوط به افراد 50 سال به بالا بود اما در حال حاضر مواردی از ابتلا به این نوع سرطان در سنین زیر 25 سال هم مشاهده می شود و اگر مردان جامعه به طور میانگین 85 سال عمر کنند، 95 درصد آنها دچار سرطان پروستات می شوند.

چه سرطانهایی افزایش داشتند؟
وزارت بهداشت در آماری که ارائه کرده در نمونه‌های ثبت شده نوع سرطان‌ها،‌ جنس افراد، محل زندگی و نوع کار، سن آنها و سایر مسائل را بررسی کرده است. با توجه به این که بیشترین فاکتورهای خطرساز برای ایجاد سرطان در کلانشهرهاست میزان ابتلا به انواع سرطان را در کلان­شهرها بیشتر خواهیم دید اما بعضی از سرطان‌ها خاص نواحی مخصوصی از کشور هستند. بر اساس این گزارش‌ها مشاهده شده که سرطان معده بیشتر در استان اردبیل وجود دارد یا سرطان مری در دشت گرگان و گنبدکاووس. در سالهای گذشته بیشتر شاهد شیوع سرطانهای معده، مری و . . . بودیم؛ در حالی که هم اکنون سرطان ریه بیشتر شده و پس از آن، همچنان سرطان معده و روده بزرگ از شیوع بالاتری در کشور برخوردارند. سن ابتلا به این سرطان در خانمها پایین آمده است. البته در سالهای گذشته سن ابتلا به سرطان روده بزرگ مربوط به افراد 50 سال به بالا بود اما در حال حاضر مواردی از ابتلا به این نوع سرطان در سنین زیر 25 سال هم مشاهده می شود.

رابطه آلودگی هوا و سرطان
در برخی مقاله ها و گزارشها،ذرات گرد و غبار،پارازیت و موبایل از عوامل افزایش سرطان یاد می شود. در این باره عضو هیات مدیره انجمن جراحان عمومی می گوید که استرس، سطح ایمنی را پایین می آورد و یکی از دلایل شکست سیستم دفاعی بدن، به خاطر استرسهایی است که متوجه فرد است و برای همین امکان ابتلا به سرطان زیاد است، همچنین تغییر عوامل محیطی و نقش آن در افزایش سرطانها موثر است. نقش آلودگی هوای تهران در بروز و افزایش سرطان ریه را نمی توان نادیده گرفت. آزبست هم، باعث بروز یک نوع سرطان ریه می شود.البته آلودگی ناشی از دود و غبار در بروز سرطان نقشی ندارند،بلکه مواد شیمیایی ناشی از بنزین غیراستاندارد، ریسک ابتلا به سرطان ریه را بالا می برد.

ــ ايران بیشترین آمار رشد سرطان در جهان را دارد.
به گزارش خبرنگار سلامت از خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا، دکتر محمد اسماعیل اکبری در نشست خبری هفته پیشگیری از سرطان، این بیماری را تلخ‌ترین بیماری و همچنین بدترین مرگ خواند و گفت: سالانه 85 هزار مورد جدید سرطان در کشور بروز می‌کند. بروز سرطان در بین زنان و مردان تقریبا مساوی است، اما میزان بروز این بیماری در مردان کمی بیشتر از زنان است؛ به طوری که میزان بروز سرطان در زنان 44 درصد و در مردان 55 درصد است. در مجموع بروز این بیماری در مردان 132 در هر صد هزار نفر است و در زنان 123 در هر صد هزار نفر. می‌توان گفت که بیشترین رشد سرطان در جهان مربوط به ایران است. البته تاکید می‌کنم که میزان سرطان‌ در حال حاضر در ایران کمتر از دنیا (یک پنجم) است. اما روند رو به رشد آن از تمام دنیا بیشتر است. رئیس مرکز تحقیقات سرطان، سن را مهم‌ترین علت بروز و افزایش سرطان خواند و گفت: سن به تنهایی 70 درصد علت سرطان در کشور است چرا که سن امید به زندگی در کشور افزایش یافته است. بنابراین پیری خود عامل خطری برای سرطان است. همچنین از دیگر ریسک فاکتورها به عنوان عوامل خطر سرطان نام برده می‌شود. رئیس مرکز تحقیقات سرطان افزود: سال گذشته حدود 41 هزار ایرانی به دلیل سرطان جان خود را از دست دادند. باید گفت که سرطان بیماری ژنتیکی نیست اما هیچ سرطانی بدون عامل ژنتیک اتفاق نمی‌افتد. وی با اشاره به تاثیر سبک زندگی و مسائل خلقی و رفتاری در بروز بیماری‌ها و از جمله سرطان، گفت: اندیشه شما و اینکه چطور زندگی می‌کنید، در زندگی‌ آینده‌تان تاثیر دارد. مباحث روان شناختی در بهبود بیماری سرطان تاثیر بسزایی دارد؛ به طوری که تحقیقات نشان داده است برگزاری کلاس‌های روان درمانی برای بیماران بسیار مفید بوده و بیان ژنی آنها را تغییر داده است. به دنبال اقدامات انجام شده در این زمینه شاید بتوانیم در سال آینده ژن عامل معنویت‌ درمانی را معرفی کنیم. 
   کد خبر 92110906503  چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۳۰  http://isna.ir/fa/news/92110906503/

ــ در بخش‌هايی از ايران تنها در چندسال گذشته موارد ابتلا به سرطان پانصد درصد افزايش يافته است.
رييس سابق بيمارستان شفا نسبت به افزايش ناگهاني آمار بيماران سرطاني در سال‌هاي اخير و ارتباط آن با آلودگي هوا هشدار مي‌دهد. كاوه جاسب، فوق تخصص خون و سرطان كودكان مي‌گويد که آمارها نشان مي‌دهد كه مراجعات جديد بيماران سرطاني بيمارستان شفا در سال‌هاي 75 تا 91 افزايش داشته است به‌طوري كه تعداد مراجعان جديد از 223 نفر در سال 75 به 998 نفر در سال 91 رسيده و اين در حالي است كه جمعيت خوزستان در اين مدت حداكثر 25 درصد رشد دارد. از سوي ديگر تعداد روزهايي كه پديده گرد و غبار در استان اتفاق افتاده نيز طي سال‌هاي 80 تا 91 (از زمان نصب دستگاه‌هاي سنجش آلودگي هوا) افزايش حدود 800 درصدي آلودگي هوا را نشان مي‌دهد. بنابراين در صورتي كه آلودگي هوا به عنوان يك شاخص آلودگي محيط زيست (آب، هوا، غذا و...) در نظر گرفته شود، ميان افزايش تعداد بيماران سرطاني و تعداد روزهاي وقوع پديده گرد و غبار مي‌توان به يك ارتباط منطقي و مستقيم رسيد. اين فوق تخصص سرطان كه قرار است يافته‌هاي تحقيقش را به زودي به صورت يک مقاله علمي منتشر كند، تاكيد مي‌كند: آمار مبتلايان جديد سرطان در خوزستان آنقدر بزرگ و خطرناك است كه حتي اگر تمام مطالب ذكر شده در حد فرضيه باقي بماند بايد بسيار جدي‌تر به آن توجه شود. http://etemadnewspaper.ir/Released/92-10-04/93.htm#262228 چهارشنبه، 4 دي 1392 - شماره 2859

ــ در اثر آلودگی زيست‌بوم و طوفان ريزگردها، بيماری‌های خونی و تنفسی در استان­های خوزستان و سيستان بلوچستان افزایش شدیدی داشته و اخيرن اعلام آمار بيماران تنفسی در خوزستان ممنوع اعلام شد.
طی ماه‌های اخیر بارش باران‌های میکروبی در استان خوزستان هزاران نفر را راهی بیمارستان کرده و مسئولان در مورد علت اصلی این آلودگی نظرات مختلفی را بیان کرده‌اند. نماینده اهواز می­گوید به جز پدیده جدید باران‌های میکربی، این استان از چند سال گذشته با مسائل مشابهی مواجه بوده است. گزارشی درباره افزایش بیماری‌های ریوی و خونی گزارشی ارائه کردند که وزیر نیز در جواب این نامه اعلام کرد که در استان خوزستان نسبت به سال‌های گذشته افزایش چشمگیری داشته و تنها به اعلام این گزارش بسنده کرد و هیچگونه راهکاری برای مقابله با افزایش بیماری‌ها ارائه ندادند. ناصر کرمی، سردبیر خبرگزاری محیط زیست، اول آذرماه در مناظره‌ای تلویزیونی گفت که آلودگی هوای اهواز ۵۰ برابر حدمجاز است و  ۹۷ درصد مردم اهواز طی نظرسنجی شهرداری می‌خواهند از این شهر بیرون بروند. در همین حال اسدالله موسوی، رییس فوریت‌های پزشکی خوزستان، در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد که بر اساس مصوبه‌ای که استانداری خوزستان در تاریخ ۲۹ آبان تصویب کرده اعلام تعداد مراجعه‌کنندگان به مراکز فوریت‌های پزشکی در این استان بر اثر ناراحتی‌های ناشی از بارش باران ممنوع است. این در حالی است که خبرگزاری فارس به نقل از ساسان موگهی، معاون درمان دانشگاه جندی‌شاپور خوزستان اعلام کرده‌است که در مجموع دو بار بارش «باران میکروبی» در این استان، ۱۸ هزار و ۱۴۱ نفر راهی بیمارستان‌ها شده‌اند. وی هم‌چنین خبر داده‌است که شهرستان‌های اهواز، آبادان و دشت آزادگان بیشترین مراجعه‌کننده با علامت تنگی نفس را داشته‌اند. بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، شهر اهواز از نظر وجود ذرات معلق در هوا، آلوده‌ترین شهر جهان است.
http://www.radiofarda.com/content/f12_khuzestan_pollution_and_blood_disease_rise/25203469.html

ــ در ٣٥ سال حاکميت جمهوری اسلامی يک‌پنجم جوانان ايرانی نازا شده اند.
به گزارش خبرنگار مهر، دکتر محمدمهدی آخوندی در حاشیه دهمین کنگره بین المللی زنان و مامایی درباره طرح ملی بررسی وضعیت باروری در کشور گفت: بر اساس این بررسی‌ها میزان ناباروری در کل کشور 20.2 درصد، در مناطق شهری 19.9 درصد و در مناطق روستایی 22 درصد گزارش شده است. این موضوع به معنی آن است که به طور میانگین در کل کشور یک زوج از میان هر پنج زوج نابارور است. بر اساس آمار جهانی حدود 40 درصد عوامل ناباروری مردانه و 40 درصد آن زنانه است، همچنین حدود 15 درصد عوامل مشترک و حدود پنج درصد نیز عوامل ناشناخته هستند. اما آنچه که در این زمینه مهم است آن است که مشاهدات ما حاکی از آن است که عامل ناباروری مردان در ایران به مراتب بیشتر از زنان است. اما اکنون نمی‌توانیم آمار دقیق و مستند در این زمینه ارائه دهیم. به این منظور بررسی‌ها و اقدامات لازم آغاز شده است و در آینده‌ای نزدیک این موضوع هم مشخص خواهد شد. رئیس پژوهشگاه ابن سینا در پاسخ به این سئوال که سن افراد در میزان باروری زوجین موثر است یا خیر، افزود: بررسی اخیر ما نشان داد که سنین حدود 20 تا 32 سال بهترین زمان برای باروری است و میزان ناباروری در این گروه سنی از تمام سنین دیگر پایین‌تر است. به طوری که میزان ناباروری در سنین 20 تا 32 سال حدود 16 درصد است، اما هرچه باروری از سن 20 سال پایین تر و از سن 32 سال بالاتر رود با افزایش میزان ناباروری مواجه خواهیم شد. در عین حال میزان نتیجه درمان ناباروری نیز در این سنین به شدت کمتر از سنین دیگر است. آمار کسانی که در طول یک سال تلاش برای باروری، بارور نمی‌شوند حدود 20 درصد است اما اگر این تلاش برای باروری دو سال به طول انجامد این آمار به حدود 12 درصد کاهش می‌یابد. 
http://www.mehrnews.com/detail/News/2143631

ــ در حدود سی‌درصد ساکنان تهران دچار مشکلات روحی اند.
دکتر محمدرضانوروزی نایب رئیس شورای عالی نظام پزشکی کشور می گوید بررسی ها نشان می­دهد در حال حاضرحدود سی درصد ساکنین تهران از مشکلات روحی،روانی رنج می برند . تمامی مسئولان و دست اندرکاران مربوطه باید در این باره چاره ای بیاندیشند. از آنجا که بخش قابل توجهی از مردم درباره بیماری های روحی ،روانی،جنسی و برخی دیگر از بیماری هایشان به راحتی حرف نمی زنند به همین خاطر پزشکان محله می توانند با شناخت سایر این افرادوجلب اعتمادشان نسبت به درمان و ارجاع این گروه از شهروندان به مراکز تخصصی درمانی نقش کلیدی ایفا نمایند. پزشکان محلات به طور قطع می توانند سیستم نوینی از نظام شناسایی و ارجاع بیماررا در پایتخت و سایر کلان شهرها ارایه نمایند.به همین دلیل دست اندر کاران مربوطه نیز می توانندباحمایت از آنها ،این مسیر را هموارتر نمایند. راه حل مشکلات مربوط به سلامت مردم ارایه خدمات پزشکی مناسب در نزدیکترین فاصله مکانی به محل زندگی شهروندان است و مردم نباید برای دسترسی به پزشک،هزینه زیادی بپردازند ومسیری طولانی طی کنند.
http://www.khabaronline.ir/detail/266814/society/health

ــ ايران از نظر شیوع و مصرف مواد مخدر دومين کشور جهان است.
خبرگزاری ایلنا، به نقل از دفتر مقابله با مواد مخدر سازمان ملل در تهران، گزارش داد که ایران از نظر گسترش و شیوع مصرف مواد مخدر، در جهان مقام دوم را دارد. افعانستان در جایگاه نخست و پاکستان در مقام سوم قرار دارند. نماینده دفتر سازمان ملل متحد، در یک نشست خبری در تهران گفت که هفتاد درصد از موارد مشخص مبتلایان به بیماری ایدز در ایران از معتادان تزریقی هستند. بر اساس گزارش این دفتر، افغانستان همچنان بزرگترین مرکز قاچاق تریاک و هروئین است به طوری که  درآمد این تجارت در افغانستان در سال ۲۰۰۹ به حدود ۶۸ میلیارد دلار رسید که از درآمد بسیاری از کشورهای در حال رشد بیشتر است. http://www.radiofarda.com/archive/news/20110731/143/143.html?id=24282528

ــ تنها در چهار سال گذشته مرگ ناشی از مصرف ترامادول چهل برابر شده است.
خبر خيلي كوتاه است. فروش ترامادول در عطاري‌ها و بالا رفتن مصرف آن در بين جوانان. ترامادول به نام‌هاي تجاري ترامال، ترامد و بايومادول نيز شناخته مي‌شود. يك داروي مسكن شبه ترياک است، اين دارو براي تسكين دردهاي متوسط تا شديد تجويز مي‌شود. مصرف ترامادول موجب وابستگي رواني و جسمي شبيه اعتياد به ترياک مي‌شود. با قطع ناگهاني دارو علائم اضطراب، تعريق، بي‌خوابي، تهوع و لرز، اسهال، درد عضلاني، سندروم پاي بي‌قرار، ترس و بيقراري، گرگرفتگي و گزگز انتهاها پيش مي‌آيد. دكتر مريم اخگري رييس بخش سم‌شناسي و متخصص پزشكي قانوني در نشست بررسي آناليز آزمايشگاهي داروهاي ترك اعتياد ارائه شده در عطاري‌هاي شهر تهران با بيان اين كه در پزشكي قانوني با يک سري مرگ ناشي از مصرف داروهاي ترک اعتياد روبه‌رو شده‌ام، چنین گفت. در آناليز اين داروها، موادي را شناسايي كرديم كه سبب اين مرگ‌ها شده بودند. همچنين در اين نشست محمدرضا قديرزاده رييس گروه مطالعات اعتياد پزشكي قانوني تاكيد كرد که به عنوان نمونه قرصي براي ترک اعتياد معروف به دماتي هندي در عطاري‌ها توزيع مي‌شود كه وقتي آزمايشاتي را روي اعصاب مصرف‌كننده انجام داديم بلافاصله ترامادول و مرفين در آزمايش اين افراد مثبت شد. به گفته اين متخصص پزشكي قانوني، توليد داروهاي ترک اعتياد گياهي كه در عطاري‌ها توزيع مي‌شود هيچ استانداردي ندارد و معلوم نيست به چه ميزان از مواد مختلف با هم مخلوط شده‌اند و اكثرن در كارگاه‌هاي زير زميني حاشيه تهران توليد مي‌شوند. در عين‌حال با معضل ترامادول در كشور مواجهيم و از طرفي متادون با قيمت 500 تا هزار تومان به راحتي در عطاري‌ها توزيع مي‌شود درحالي كه دارويي تخصصي است كه بايد زيرنظر پزشک با دز مشخص در كلينيک‌ها تجويز شود اما گزارش‌هاي غير رسمي داشتيم كه برخي عطاري‌ها مواد فروشي هم مي‌كنند و وقتي از بيمار مي‌پرسيم مواد را از كجا تهيه كردي آدرس عطاري را به ما مي‌دهد. وي به اين نكته اشاره كرد كه گزارش‌هاي پزشكي قانوني حاكي از آن است كه برخي اوقات شاهد مرگ اطفال به دليل مصرف متادون هستيم چرا كه والدين متادون را به راحتي در يخچال يا دسترس كودک قرار مي‌دهند و برخي كودكان آن را به‌جاي آرد خورده و فوت مي‌كنند. از طرفي ديگر اوردوز مصرف متادون عامل فوت معتادان است چرا كه به توصيه دوستان خود و بدون مراجعه به پزشک بيش از حد اين ماده را مصرف مي‌كنند. اخگري درباره بالا رفتن مصرف ترامادول در بين جوانان و ميزان مرگ و مير ناشي از استفاده ترامادول چنین گفت. متاسفانه همزمان با اين افزايش مصرف، مرگ‌هاي ناشي از مصرف اين ماده نيز افزايش يافته، به‌طوري كه حتا در مواردي فرد با مصرف تنها يک مرتبه ترامادول دچار تشنج و مرگ شده است. وي با بيان اين كه توزيع قرص‌هاي ترامادول بسته‌بندي شده درعطاري‌ها غيرمجاز است و بايد با آن برخورد شود. در مطالعاتي كه داشته‌ايم مشخص شد كه در 4 - 5 سال اخير مرگ‌هاي ناشي از ترامادول 40 برابر بيشتر شده است چرا كه مصرف موادي مانند متادون يا داروهايي كه حاوي ترامادول هستند در يک سال اخير خيلي زياد شده و معتادان معمولن براي ايجاد حالت تخديري و رفع خماري در كنار مواد محرک و مخدر از اين داروها هم استفاده مي‌كنند غافل از اين كه بر سلامتشان اثر بسيار بدي دارند. مرگ‌هاي ناشي از مصرف ترامادول و متادون در يک سال افزايش زیادی داشته است. با توجه به اين كه اجسادي كه به نزد ما مي‌آيند، تاريخچه مشخصي ندارند و تنها بر اساس گواهي فوت، مرگشان به دليل مصرف داروي ترک اعتياد اعلام مي‌شود، بنابراين نمي‌توان گفت كه پيش از آن روند مصرف چگونه بوده است. سال گذشته جام جم در گزارشي از قول طاها طاهري دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره فروش زيرزميني ترامادول چنین نوشت. هشدار! فروش غيرقانوني ترامادول به عنوان ماده‌يي مخدر و خطرناک در داروخانه‌ها و شرايطي رخ مي‌دهد كه بررسي‌هاي نشان مي‌دهد اين ماده با حجمي بسيار زياد در بازار سياه ناصرخسرو به قيمتي بسيار ارزان فروخته مي‌شود به گونه‌يي كه هم‌اكنون هر خشاب 100 ميلي‌گرمي اين ماده، به قيمت 2000 تومان در اين بازار فروخته مي‌شود. ترامادول براي فروشنده‌هاي غيرقانوني دارو، ماده غيرمجازي بسيار پيش پا افتاده است كه در پرسه‌زدن‌هاي مان در ناصرخسرو، تقريبن تمام‌شان تاييد كردند آن را در بساط شان دارند و اگر بخواهيم مي‌توانيم در حجم زياد نيز خريداري‌اش كنيم. حجم زياد ترامادولي كه هم‌اكنون در كارتن‌هايي بزرگ ميان قاچاقچيان و توزيع‌كنندگان غيرقانوني دارو دست به دست مي‌شود ثابت مي‌كند اين ماده مخدر بايد از منشايي قوي‌تر و بزرگ‌تر از داروخانه‌ها وارد بازار سياه شده باشد. از سوي ديگر قائم‌مقام دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر نيز ناخواسته در گفته‌هايش به اين نكته اشاره كرده كه وزارت بهداشت به ‌شدت با داروخانه‌هايي كه ترامادول را بدون نسخه توزيع مي‌كنند، برخورد مي‌كند و در اين زمينه مجوز قانوني داروخانه‌هاي متخلف را ابطال كرده است.
http://www.etemaad.ir/Released/92-09-19/93.htm#260832  سه شنبه، 19 آذر 1392 - شماره 2847

ــ  خسارتهای ناشی از اعتیادبرابر با کل بودجه سلامت در ايران است.
انجمن‌های صنفی برای حوزه اعتیاد جوابگو نیست و باید انجمن‌های علمی تشکیل شود. رسول خضری عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفته که در هیچ کجای دنیا نوشته نشده که در درمان روانگردان‌ها باید مثل اعتیاد سنتی عمل کرد و ما باید تمام تلاش خود را برای پژوهش در درمان روان‌گردان‌ها به کار گیریم. در دنیا 20 نوع الگوی درمان اعتیاد داریم که 80 درصد این الگوها مبتنی بر بر روان‌درمانی و حمایت اجتماعی است. هشت سال دفاع مقدس را دولت نمی‌توانست به تنهایی مدیریت کند در حوزه اعتیاد نیز نباید دولت را تنها گذاشت. رییس جمهور باید فردی را به عنوان دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر انتخاب کند که کاملن بر موضوعات اشراف داشته باشد و دو شغله نباشد و خود رییس جمهور نیز هر ماه در جلسات ستاد حضور یابد. خضری با بیان این که ماده‌ 15 قانون ستاد مبارزه با مواد مخدر ماده‌ بسیار مهمی است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد، گفت: این ماده علی‌رغم اهمیت مورد کم توجهی قرار گرفته است. نماینده مجلس در ادامه با بیان این که در حالی که قیمت‌ همه کالاها در کشور بالا رفته، قیمت شیشه به شدت کاهش یافته است، از مسوولانی که وقت کافی برای حضور در این قبیل همایش‌ها و جلسات دستگاه‌های مرتبط با اعتیاد نمی‌گذارند، باید گلایه کرد. آمار اعتیاد زنان در کشور دو برابر شده و سن اعتیاد نیز کاهش یافته است؛ 25 کشور در دنیا درگیر مواد مخدرند و بالاترین مقام اجرایی ستادهای مبارزه با مواد مخدر در دنیا در حد معاون رییس جمهور هستند. کتب آموزشی ما هیچ بازنگری نشده و ما مراکز کمی در زمینه افراد دوره دیده درمان اعتیاد داریم بنابراین به این شیوه نمی‌توان به جنگ اعتیاد رفت. به گفته آقای خضری اولین موضوعی که با وزیر بهداشت درباره آن صحبت شده کاهش آسیب‌های اجتماعی اعتیاد بوده زیرا کجای دنیا پزشک باید در صف داروی درمان اعتیاد بایستد در حالی که باید سهولت دسترسی وی به داروهای اعتیاد فراهم شود. بازاریابی اجتماعی در کشور مغفول مانده و منزلت واقعی پزشکان در درمان اعتیاد باید حفظ شود. بوروکراسی‌ سختگیرانه‌ای در کمک به سازمان‌های غیر دولتی و مردم نهادِ مرتبط با اعتیاد حاکم است، وزارت بهداشت نیازمند اتاق فکر ویژه اعتیاد زیرا این پدیده حداقل 10 میلیون نفر از مردم کشور را درگیر کرده است؛ پیشگیری از اعتیاد کار تخصصی وزارت بهداشت است و باید به این نهاد واگذار شود.

ــ در جمهوری اسلامی، با آزادی‌های فردی و اجتماعی به شديدترين شکل مقابله می‌شود و ايرانيان از ابتدايی‌ترين حقوق خود، که تا پيش از روی کارآمدن جمهوری اسلامی از آن‌ها بهره‌مند بودند، محروم شده‌اند. بخش مهمی از نيروهای پليس کشور به جای حفظ امنيت، به تحميل اجباری و خشن حجاب بر زنان ايران می‌پردازند و هر روزه عده‌ای به جرم بدحجابی دستگير و زندانی می‌شوند. حقوق زنان و کودکان به صورتی سازمان‌يافته و خشن پای‌مال می‌شود و هر روزه فجايع دهشتناکی به علت اجرای قوانين ناقض حقوق زنان و کودکان رخ می‌دهد.
ــ از نظر تفکيک جنسيتی، ايران در ميان بدترين کشورهای جهان است.
شکاف جنسیتی میان زنان و مردان در بیشتر کشورهای جهان کمتر شده است، این را مجمع اقتصاد جهانی در جدیدترین گزارش خود در روز جمعه اعلام کرده است. این گزارش بر اساس مطالعه روی ۱۳۶ کشور جهان در زمینه‌های اقتصاد، آموزش، بهداشت و مشارکت سیاسی تهیه شده و نشان می‌دهد که وضعیت برابری جنسیتی در ۸۶ کشور جهان بهتر شده است. بر اساس این گزارش کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در سال‌های اخیر در این زمینه هیچ پیشرفتی نداشته‌اند. کشورهای ایسلند، فنلاند، نروژ، سوئد و فیلیپین به ترتیب رتبه یکم تا پنجم را کسب کرده‌اند و بر این اساس دارای کمترین نابرابری جنسیتی بین زنان و مردان هستند. جمهوری اسلامی ایران با قرار گرفتن در رده ۱۳۰ این جدول جزو بدترین کشورها از نظر شکاف جنسیتی بین زنان و مردان است. بعد از ایران، ساحل عاج، موریتانی، سوریه، چاد، پاکستان و یمن کشورهایی هستند که بیشترین نابرابری جنسیتی را در جهان دارند. با نگاهی به جدول کلی این ۱۳۶ کشور می‌توان دید که کشورهای مسلمانی همچون عمان، مصر، قطر، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از این نظر وضعیت به مراتب بهتری نسبت به ایران دارند. جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۲ میلادی هم در بین ۱۳۵ کشور مورد مطالعه، رتبه ۱۲۷ را کسب کرده بود. اما گزارش امسال نشان می‌دهد که وضعیت ایران از نظر نابرابری جنسیتی بدتر شده است. نگاهی به آمارها و مطالعات سه سال گذشته هم نشان می دهد که ایران همواره در زمینه شکاف جنسیتی، جزو ۱۰ کشور آخر جدول بوده است.
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ http://www.radiofarda.com/content/f7-2013-gender-gap-report/25148443.html

ــ درصد دانشجويان دختر در ايران نشان می‌دهد که زنان ايران از تواناترين زنان جهان‌اند. ولی رتبه کشور ایران از نظر دسترسی زنان ایرانی به فرصت‌های اقتصادی و سياسی، در بين ۱۳۶ کشور، ۱۳۰ است.
شهیندخت مولاوردی در دیدار با بانوان مدیر انجمن های علمی گفت: فلسفه تشکیل معاونت امور زنان و خانواده در سطح عالی کشور، رفع تبعیضات دیرینه تاریخی است و برای برطرف کردن این مشکلات نیاز است تا اطلاع ثانوی این معاونت وجود داشته باشد. باید فعالیت‌ها برای پیشرفت و نه پسرفت زنان نهادینه شود و باید دقت شود تا مسیر این معاونت منحرف نشود پر واضح است که وجود چنین معاونتی نشانه این است که باید یک دستگاه مستقل توجه ویژه‌ای به امور زنان داشته باشد و برای حل مسائل جلب مشارکت کند. رتبه ایران در شاخص دسترسی زنان به فرصت‌های اقتصادی و توانمندی‌های سیاسی در بین 136 کشور، رتبه 130  است. در عرصه بهداشت به‌واسطه امکاناتی که بعد از انقلاب رخ داد وضعیت بهتری در کل و بین کشورهای منطقه داریم.  http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920814000651   14/08/1392 شماره: 13920814000651

ــ سياست‌های جمهوری اسلامی درباره پيروان دين‌های ديگر به شدت ضدانسانی است. ايران در ميان ده کشور سرکوبگر مسیحیان در جهان قرار دارد و اين در حالی است که با پيروان دين‌های زرتشتی و يهودی به صورتی ضدانسانی‌تر رفتار می‌شود؛ مثلن، بر طبق قوانين ايران، اگر يکی از اعضای خانواده‌های اقليت‌های دينی مسلمان شده باشد، بقيه آن‌ها هيچ ارثی نمی‌برند و، در شهر يزد، پيروان اقليت‌های دينی حق استفاده از استخرهای مسلمانان را ندارند.

ــ رفتار با بهاييان و ناباوران به خدا از اين هم غيرانسانی‌تر است. بهاييان حق تحصيل در دانشگاه‌ها را ندارند و بسياری از آن‌ها اعدام شده‌اند
ــ سياست‌های ضد اهل سنت در نظام حاکم باعث شده تا ميليون‌ها تن ساکنین استان سیستان بلوچستان و کردستان احساس وابستگی کمتری به ايران داشته باشند. اين سياست‌ها باعث بحران‌های شديد در کردستان و بلوچستان شده است ــ بحران‌هايی که امنيت ملی ايران را تهديد می‌کند.
ــ سياست‌های جمهوری اسلامی درباره ميليون‌ها مهاجر به ويژه مهاجران افغان، بسيار ضدانسانی و مایه شرمساری است. به دنبال اعلام ممنوعیت اقامت مهاجرین افغانی، در برخی از استان‌های ايران حتا ورود افغان‌ها به پارک‌ها يا فروش مواد غذايی به ايشان با مشکل مواج شده است. به علاوه، کودکان مهاجران غيرقانونی افغان حق تحصیل در مدارس ايران را ندارند.
http://www.radiofarda.com/content/f12_14_provinces_of_iran_forbidden_territory_for_afghans/24601613.html
                                                                           
ــ بر اثر سياست‌های ماجراجويانه جمهوری اسلامی، جايگاه ايران در نظر مردم جهان روز‌به‌روز بيشتر نزول می‌کند. ايران در جهان بی‌ارج و منزوی شده و آبرو و اعتبار ايران و ايرانيان به خطر افتاده است. بر اساس برخی نظرسنجی‌ها، اکنون ايران در ردیف منفورترین کشورهای جهان است. http://www.bbc.co.uk/news/world-europe-22624104

ــ گذرنامه ايرانی در ردیف بی‌اعتبارترين گذرنامه‌های جهان قرار گرفته است و مرزهای اکثر کشورهای جهان به روی ايرانيان بسته است و تنها برخی از ايرانيان با سختی تمام می‌توانند ويزای برخی از کشورها را بگيرند. در سال ١٣٥٧، ايرانيان برای سفر به کشورهای اروپايی غير از کشورهای کمونيستی و سوئيس و اتريش نيازی به ويزا نداشتند. اما بر اساس طبقه بندی شرکت هنلی و شرکا، در سال ۲۰۱۳، گذرنامه ايران در ميان گذرنامه‌های ۹۳ کشور جهان از نظر اعتبار در رتبه ۸۶ بوده است. پاکستان، سومالی، عراق، و افغانستان نيز در انتهای اين جدول‌اند.
به نوشته روزنامه اطلاعات پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۵۷ يعنی تنها ۹ ماه پيش از انقلاب، مسافرت برای ايرانی‌ها به همه کشورهای اروپایی به جز کشورهای اروپای شرقی و سوييس و اتريش، بدون نیاز به داشتن ويزا بود. ولی مسافران ایرانی برای سفر به تمام کشورهای آمریکای شمالی و مرکزی و جنوبی حتمن بايد ويزا می‌گرفتند. از ميان کشورهای آفريقايی، ایرانیان تنها برای سفر به اتيوپی، مراکش و تونس نياز به ويزا نداشتند. کشورهای تايلند، سنگاپور، فيليپين، هند، اندونزی، هنگ‌کنگ و ژاپن هم از مسافران ايرانی ويزا نمی‌خواستند. اما برای سفر به کره جنوبی، چين، ويتنام و استراليا، ايرانیان بايد ويزا می‌داشتند. اردشير زاهدی، وزير خارجه ايران در زمان محمدرضاشاه پهلوی و آخرين سفير شاه در آمريکا می‌گويد که او در دوران مسئولیتش در وزارت خارجه، برای مسافرت بدون ويزای ايرانيان برای به کشورهای اروپايی مذاکره داشته است. وقتی من افتخار خدمت برای شاهنشاه در وزارت‌خارجه را داشتم، معتقد بودم که بايد با دنيای آزاد رابطه داشته باشيم. اعليحضرت شرافتمندانه از من پشتيبانی کرد و کار لغو روادید رسید به جایی که تقريبن با تمام کشورها روابط سياسی داشتيم و بسیاری کشورهای اروپایی از ايرانیان ويزا نمی‌خواستند. پاسپورت ايرانی خودش يک ويزا برای همه‌جا بود. رنگ و قيافه آن مورد احترام بود. حالا من نبايد بگويم ولی هرجا می‌رفتی، خوش‌آمد می‌گفتند. به نظرم اين کار لازم بود. خودم تلاش کردم و برای مملکت ما لازم بود. ايرانیان هم به من می‌گفتند هرجا که می‌روند، همه خوشحال­اند و از اين کار ممنون بودند. او در توضيح اين که لغو ويزا برای سفر ايرانی‌ها به اروپا و بعضی ديگر از کشورها چگونه امکانپذير شد، می‌گويد تنها راه اين مساله توافق دوجانبه بود. هرجا ما اين آزادی را داشتيم، کشورهای ديگر هم داشتند. اکبر هاشمی رفسنجانی، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در خردادماه سال جاری در جمع اعضای ستاد انتخاباتی خود برای انتخابات رياست‌جمهوری سال ۹۲ گفت که ايران چه قبل و چه بعد از انقلاب افتخاراتی داشت که کتمان‌شدنی نيست و ايران کشوری عزيز بود. من خودم با ماشين همه کشورهای اروپايی را گشته و رانندگی کرده ام. از اين کشور به آن کشور که می‌خواستم بروم فقط پاسپورتم را نشان می‌دادم. اما حالا ايران به جايی رسيده که مردم می‌ترسند همسر خودشان را با خود به سفر خارجی ببرند چون به آنها بی‌احترامی می‌شود. محمدرضا نقدی، رييس سازمان بسيج مستضعفين در آبان‌ماه ۱۳۸۹ گفته بود ايرانيان به هر جای دنيا که سفر می‌کنند، فقط کافی است پاسپورت خود را نشان دهند تا ببينند مردم دنيا چقدر به آنها عشق و علاقه دارند. علی‌اکبر اميدمهر، ديپلمات سابق جمهوری اسلامی و سرپرست سابق دفتر نمايندگی ايران در افغانستان، هند و پاکستان که در سال ۱۳۷۵ به اروپا پناهنده شد، در توضيح اينکه چه تفاوتی بين پاسپورت ايرانی قبل و بعد از انقلاب وجود داشته می‌گويد ایران در زمان شاه با ۵۶ کشور قرارداد لغو رواديد سفر با گذرنامه عادی داشت. با صد و سی کشور هم قرارداد لغو رواديد سياسی و خدمت داشتيم؛ ديپلمات‌ها بدون ويزا می‌توانستند به کشورها سفر کنند. مجموعه‌ای از اتفاقات و رفتار جمهوری اسلامی موجب از بین رفتن ارزش و اعتبار گذرنامه ايرانی شد. انقلاب ۵۷ و برنامه صدور انقلاب و رخدادهايی مثل گروگان‌گيری سفارت آمريکا و انفجار در تاسيسات فرانسوی‌ها و آمريکايی‌ها در بيروت و کشف گذرنامه‌های ايرانی نزد عاملين انفجار از سال ۱۳۵۹ به بعد، اعتبار گذرنامه ايرانی را به يک‌باره به حد صفر نزديک کرد. فرق بين زمان شاه و زمان بعد از انقلاب اين بود که در زمان شاه دولت مقتدری در منطقه بود. روابط خوبی با کشورهای غربی و شرق داشت و يک موازنه مثبتی هم بين اتحاد جماهير شوروی و غرب داشت. ايران احترام بين‌المللی داشت و پول ايران ارزش داشت. ولی بعد از انقلاب، رفتار بين‌المللی رژيم جمهوری اسلامی هم در منطقه و هم در دنيا، عدم رعايت قوانين بين‌المللی باعث شد که رژيم جمهوری اسلامی ايران به صدور تروريسم متهم شود و همه اين مسايل موجب شد ارزش پاسپورت ايران پايين بيايد. جان ليمبرت، ديپلمات آمريکايی و از ديپلمات‌های اسیر در واقعه گروگان‌گيری سال ۱۳۵۸ چنین می‌گويد. گروگان‌گيری تقريبن همه فرصت‌ها را از بين برد و بعد از آن اتفاق دیگر امکان همکاری وجود نداشت. در آن زمان ما معمولن ويزای ۴ ساله و برای مسافرت متعدد به ايرانی‌ها می‌داديم چون پاسپورت ايرانی اعتبار زيادی داشت. ايرانی‌هايی که با ويزای تحصيلی به آمريکا می‌آمدند و توريست‌های ايرانی به اقتصاد ما کمک می‌کردند. وقوع انقلاب اسلامی و جنگ هشت ساله ايران و عراق موجب مهاجرت تعداد زيادی از ايرانی‌ها به خارج از کشور شد. در آن زمان تعداد زيادی به صورت قانونی يا غيرقانونی از طريق زمينی و يا هوايی ايران را ترک کردند.

جامعه‌شناسان مهاجرت ايرانی‌ها پس از انقلاب اسلامی را رویدادی بی‌نظير در تاريخ معاصر ايران می دانند.
بر اساس طبقه‌بندی شرکت هنلی و شرکا در سال ۲۰۱۳ ميلادی، پاسپورت ايران از ميان پاسپورت ۹۳ کشور جهان از نظر اعتبار در رتبه ۸۶ قرار دارد. پاکستان، سومالی، عراق و افغانستان در انتهای اين جدول هستند. هنلی و شرکا يک شرکت بين‌المللی است که در زمينه اقامت و شهروندی فعاليت می‌کند. اين شرکت سالانه گزارش‌هايی درباره اعتبار پاسپورت کشورهای مختلف جهان تهيه و منتشر می‌کند که به عنوان معياری برای ميزان اعتبار اين کشورها در دنيا شناخته می‌شود. عمار ملکی، دانشجوی دکترا و پژوهشگر علوم سياسی در دانشگاه تيلبرگ هلند که از ۵ سال پيش با ويزای تحصيلی ايران را ترک کرده، درباره مشکلات گرفتن ويزای تحصيلی به راديو فردا چنین می‌گويد. گاهی که مشکلات سياسی پيش می‌آيد مثلا بحث تحريم‌ها شديدتر می‌شد و روی بعضی رشته‌ها حساس می‌شدند گاهی حتی ويزای دانشجويی داده نمی‌شد. من اين مشکل را نداشتم. ۵ سال پيش از ايران آمدم بيرون اما نکته‌ای که ديدم ويزای تحصيلی برای آمريکا بود. دانشجويانی که به آمريکا می‌روند بخاطر روابط خصمانه سياسی ايران و آمريکا، به دانشجويان ايرانی ويزای يک‌بار ورود می‌دهند. آنها تا پايان تحصيل نمی‌توانند از آمريکا خارج شوند و مثلن به ديدن خانواده‌هايشان در ايران بروند و ممکن است گاه اين روند تا ده سال هم طول بکشد. من خودم برای شرکت در يک کارگاه علمی که نهاد معتبری در حوزه دانشگاهی خودم برگزار می‌کند اقدام کردم و در رقابت سختی  که بود، پذيرفته شدم. قرار است اين کارگاه در ماه آينده در مصر برگزار شود و من از ۶ ماه پيش هر تلاشی برای گرفتن ويزای مصر کردم، موفق نشدم. اما مشکلات دانشجويان ايرانی در خارج از کشور به همين‌جا ختم نمی‌شود. به گفته عمار ملکی، دانشجوی دکترا و پژوهشگر علوم سياسی در دانشگاه تيلبرگ هلند، دانشجويان زيادی در اروپا در حال تحصيل هستند که بعد از اتمام تحصيلاتشان ممکن است ويزای آنها تمديد نشود و مجبور به بازگشت به ايران شوند. حسين عليزاده، ديپلمات مستعفی می‌گويد اعتبار پاسپورت ايرانی با ارزش پول در ارتباط مستقيم است و بايد ديد حسن روحانی تا چه حد می‌تواند ارزش ريال را در سطح بين‌المللی بالا ببرد. و می‌افزايد.‌ اگر اين اتفاق بيفتد که مسلتزم بسياری مقدمات مانند رفع تحريم‌ها و راه افتادن اقتصاد کشور است شايد بتوان اميد داشت گذرنامه ايرانی اعتباری پيدا کند. اگر بخواهم برای آن ظرف زمانی در نظر بگيرم، با فرض اينکه اقتصاد به جريان بيفتد، بعد از هشت سال و با اتمام دوره آقای روحانی شايد اندکی ارزش گذرنامه ايرانی بازگشته باشد. سیزدهم بهمن نود و دو
http://www.radiofarda.com/content/b1-revolution-and-iranian-passport-story/25250829.html

ــ صدها هزار ايرانی تاکنون به صورت غيرقانونی وارد کشورهای ديگر شده و تقاضای پناهندگی کرده‌اند. بسياری از آنان در وصعی تحقیرآمیز و رقت بار قرار دارند. همچنين صدها ايرانی در راه رسيدن به کشورهای ديگر جان خود را از دست داده اند. هزاران ايرانی نيز هم اکنون به دليل عبور غيرقانونی از مرز در شرايطی رقت‌انگيز در زندان‌های کشورهای ديگر به سر می‌برند. تنها در اندونزی نزديک به پانصد ایرانی زندانی‌اند و زندانيان ايرانی در مالزی در جهنمی واقعی گرفتار شده اند.
بنا بر گزارش‌ها، پناهجویان مستقر در اردوگاه پناهندگی جزیره نائورو که بخش اعظم آنها ایرانی هستند جمعه شب، بیست‌وهشتم تیر، دست به شورش زده و ساختمان‌های اداری مرکز پناهندگی را به آتش کشیدند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، تعداد زیادی از مردم محلی برای خواباندن این شورش در حالی که ساطور و لوله‌های فولادی در دست داشتند به کمک نیروهای پلیس آمده‌اند. این گزارش همچنین حاکی است که نیمی از ۵۴۵ پناهنده این اردوگاه در جریان شورش از اردوگاه گریخته‌اند. در جریان این شورش ۶ پناهجو زخمی شده و ۱۲۷ نفر نیز دستگیر شده‌اند. پناهجویان مستقر در جزیره دورافتاده نائورو که توسط دولت استرالیا به آنجا فرستاده شده‌اند نسبت به کندی روند پناهندگی خود اعتراض دارند و شورش روز جمعه پس از آن اتفاق افتاد که کوین راد، نخست‌وزیر استرالیا، از وضع مقررات سخت‌گیرانه‌تر تازه برای پناهجویان خبر داد. دولت استرالیا برای جلوگیری از ورود پناهجو به خاک این کشور گروه‌هایی از پناهجویان را به جزایر دورافتاده اقیانوس آرام ازجمله نائورو می‌فرستد و در قبال آن پولی به حکومت‌های این جزایر پرداخت می‌کند. در همین حال شبکه خبری جهانی بی‌بی‌سی می‌گوید که بخش اعظم پناهجویانی که روز جمعه در نائورو شورش کردند ایرانی هستند. به نوشته روزنامه استرالیایی سیدنی مورنینگ هرالد، این شورش به نابودی ساختمان‌های اداری اردوگاه انجامیده و در حدود ۶۰ میلیون دلار خسارت برجای گذاشته است. کشور نائورو که این پناهجویان در آن مستقر هستند با ۹۴۰۰ نفر جمعیت و ۲۱ کیلومتر مربع مساحت، کوچک‌ترین جمهوری جهان به شمار می‌رود. دولت استرالیا این هفته اعلام کرد که این کشور از این پس دیگر هیچ پناهجویی را نمی‌پذیرد و پناهجویانی که خود را به خاک استرالیا برسانند، به پاپوآ گینه نو و سایر جزایر اقیانوس آرام منتقل می‌شوند. روزنامه بریتانیایی گاردین نیز روز ۲۷ تیرماه خبر داد که دولت اندونزی با درخواست کوین راد، نخست وزیر استرالیا، برای سخت‌تر کردن شرایط صدور روادید برای ایرانیانی که وارد اندونزی می‌شوند موافقت کرده است. این تصمیم پس از آن گرفته شده‌ است که، به گزارش گاردین، یک سوم افرادی که از طریق قایق خود را به استرالیا می‌رسانند ایرانی هستند و از ابتدای سال ۲۰۱۳ تاکنون نیز ۱۵ هزار و ۶۱۰ پناهجو وارد استرالیا شده‌اند که ۵ هزار و ۵۴۱ تن آنان ایرانی بوده‌اند. تاکنون صدها پناهجو، از جمله چندین ایرانی که قصد داشتند سوار بر قایق خود را به جزیره کریسمس استرالیا برسانند، غرق شده‌اند. از جمله روز ۲۲ تیرماه قایقی که در حال قاچاق ۹۷ مهاجر غیرقانونی از جمله از کشورهای ایران و افغانستان بود، در شمال این جزیره غرق شده و ۹ تن از مسافران آن کشته شدند.
http://www.radiofarda.com/content/f12_nauru_asylum_seekers_riot-australia/25051779.html
در ميان قربانيان ايرانی قايق غرق شده مهاجران غير قانونی به مقصد استراليا که در هفته گذشته در سواحل اندونزی غرق شد، نام يک زن به نام فاطمه دهقان به چشم می خورد. یک زن ایرانی که از بيماری ديابت رنج می برد و به همراه دختر هشت ساله اش عازم استراليا بود، پس از نجات يافتن از غرق شدن در دریا راهی بيمارستان شد و پس از سه روز درگذشت. دختر هشت ساله او که هستی نام دارد هم اکنون در انتظار ديدار پدرش برای بازگشت به ايران است.

سالانه هیجده هزار ایرانی به اندونزی شفر می کنند.
دیان ویرنجوریت، سفیر اندونزی در تهران در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خارجی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان این که سالانه هفت میلیون گردشگر از سراسر جهان به اندونزی سفر می‌کنند گفت: در این میان 18 هزار ایرانی به طور متوسط هر سال به این کشور می‌آیند که همه این افراد گردشگر نیستند. او درباره قوانین جدید اندونزی درباره لغو اعطای ویزا به ایرانیان در بدو ورود به فرودگاه، اضافه کرد: در سال 2006 قانون تسهیلات ویزا برای بیست کشور اجرا شد، ایران ششمین کشوری بود که در قانون جدید ویزا درباره ایران اعمال شد، پیش از ایران این قانون درباره پنج کشور نیز اجرا شده بود. این دیپلمات اندونزیایی درباره دلیل اعمال قانون جدید ارائه ویزا، افزود: از 10 نفر ایرانی که به اندونزی سفر می‌کنند پنج نفر به ایران باز نمی‌گردند و ما هم نمی‌دانیم کجا هستند، اما تصور می‌کنیم که آن‌ها به دنبال مهاجرت غیرقانونی به استرالیا هستند.

ایران چهارمین کشور در فهرست سیاه گردشگری اندونزی است. در اندونزی فهرستی برای نظارت بیش‌تر به نام فهرست سیاه وجود دارد، شاید نام این فهرست خوب نباشد، به هر حال ایران چهارمین کشوری است که در این فهرست قرار گرفته است. به طور کلی 20 کشور در این فهرست قرار دارند که پیش از ایران، افغانستان، پاکستان و سریلانکا هستند. در واقع در این فهرست اسامی کشورهایی وجود دارد که دولت اندونزی می‌خواهد نظارت بیش‌تری بر مهاجرت اتباع آن‌ها داشته باشد. ایرانیان به هنگام ورود به اندونزی در فرودگاه باید فرمی را پر کنند، در بیش‌تر مواقع آن‌ها هدف از سفر خود را تجارت اعلام می‌کنند اما برخی از نظر ظاهری و رفتاری چندان شبیه تاجر نیستند به گونه‌ای که حتی یک کلمه انگلیسی نمی‌دانند. این افراد می‌خواهند به هر قیمتی وارد اندونزی شوند بر همین اساس ممکن است پلیس اندونزی به این افراد شک کند. در این میان افرادی که می‌خواهند به هر قیمتی بمانند، ممکن است مورد سوء استفاده قرار گرفته و از آن‌ها رشوه بگیرند. در فرودگاه هر خارجی می‌تواند ویزای یک ماهه درخواست کند و ویزای اقامت بیش از یک ماه باید پیش از سفر در سفارت‌های اندونزی در کشورهای‌ مبدا اخذ شود.

جریمه روزانه بیست دلار برای هر یک روز اقامت غیرقانونی در اندونزی قانونی نیست.
مهاجران غیرقانونی به استرالیا گاهی به صورت سازمان یافته منتقل می‌شوند. در واقع این گروه‌ها به صورت مافیایی فعالیت می‌کنند؛ این قاچاق‌برها در ابتدا قول می‌دهند که در طول یک ماه (مدت ویزای معمول در اندونزی) آن‌ها را به استرالیا انتقال دهند اما پروسه قاچاق به دلیل برخی مسائل مانند اجاره قایق طول می‌کشد و با توجه به اتمام مدت ویزا ممکن است برخی از افراد سودجو در اندونزی برای اقامت بیش‌تر این مهاجران از این افراد جریمه بگیرند. گاهی مهاجران طعمه‌های خوبی برای سوء استفاده‌های مالی برخی افراد سودجو شوند. جریمه بیست دلار برای هر روز اقامت غیرقانونی در اندونزی، قانونی نیست زیرا اگر افراد بخواهند به صورت قانونی برای اقامت بیش‌تر اقدام کنند دیگر نیازی به پرداخت جریمه نیستند. سفیر اندونزی می گوید برخی از مهاجران غیرقانونی پول‌هایی را برای اقامت بیش‌تر خرج کرده‌اند و پس از این که نتوانستند به استرالیا بروند و به کشور بازگشته‌اند، به سفارت اندونزی در کشورشان مراجعه کرده و خواستار بازپرداخت هزینه‌های خود شده‌اند!

چهل و هفت نفر ایرانی محکوم به اعدام و چهارسد و هشتاد و شش نفر محکوم به حبس در زندان‌های اندونزی هستند. هر روز آمار زندانیان ایرانی در اندونزی تغییر پیدا می‌کند. چها و هفت نفر ایرانی محکوم به اعدام در زندان‌های اندونزی هستند که بیش‌تر این محکومان به دلیل قاچاق موادمخدر محکوم به اعدام شده‌اند. اندونزی از هزاران جزیره تشکیل شده است و ممکن است جرمی در هر نقطه‌ای از اندونزی انجام شود بنابراین ساعت به ساعت میزان زندانیان تغییر می‌یابد. در اوائل ژوئن بر اساس اعلام مسوولان اندونزی چهارسد و هشتاد و شش نفر ایرانی در زندان به سر می‌بردند. سفیر اندونزی در تهران درباره احتمال امضای قرارداد استرداد مجرمین میان ایران و اندونزی، اظهار کرد: دولت اندونزی پیش‌نویس این قرارداد را از سوی ایران دریافت کرده است. اما ما این قرارداد را از سوی کشورهای دیگر مانند افغانستان و پاکستان نیز دریافت کرده‌ایم. در این مساله تنها وزارت دادگستری اندونزی دخیل نیست بلکه ارگان‌های دیگری مانند وزارت کشور و اداره پلیس در این باره تصمیم‌ می‌گیرند. ما هم منتظر جواب از سوی دولت اندونزی هستیم. هنوز جوابی دریافت نکردیم اما پیگیری می‌کنیم. هم‌اکنون سه زن اندونزیایی در زندان‌های ایران به دلیل قاچاق موادمخدر به سر می‌برند که محکوم به اعدام هستند. عادلانه نیست که سه اندونزیایی با 47 ایرانی محکوم به اعدام استرداد شود. هنوز حکم این 47 نفر اجرا نشده است که این مساله به علت روابط دوستانه و نزدیک موجود میان ایران و اندونزی است. بسیاری از آفریقایی‌ها محکوم به اعدام بودند که حکم آن‌ها سریع اجرا شده است. شخصا امیدوارم که حکم این ایرانیان اجرا نشود. آقای سفیر وی در پاسخ به این سوال که آیا انتقال ایرانیان زندانی در اندونزی به ایران باعث کاهش هزینه‌های روانی و مادی برای دولت اندونزی نمی‌شود؟ خاطرنشان کرد: این قرارداد ممکن است میان برخی کشورها معمول باشد اما در کشور ما این‌گونه نیست. به طور مثال در اندونزی یک خانم استرالیایی در زندان به سر می‌برد و دولت استرالیا خواهان انتقال وی به کشورش است اما تاکنون دولت اندونزی این مساله را قبول نکرده است زیرا جرم در خاک اندونزی انجام شده و مجرم باید بر اساس قوانین کشور ما مجازات شود. هم‌چنین باید علاوه بر احساسات خانواده‌های ایرانیان زندانی در اندونزی، احساسات خانواده‌های اندونزیایی را درک کنیم که ممکن است روزی قربانی مواد مخدر شوند.در فرودگاه اندونزی نوشته شده است که مجازات قاچاق مواد مخدر اعدام است، این افراد با دانستن این مساله به قاچاق مواد مخدر می‌پردازند، بنابراین باید مجازات شوند. معمولن مواد مخدر شامل محرک‌ها، مشتقات تریاک و مواد شیمیایی است که مشتقات تریاک و خشخاش معمولا از افغانستان از طریق ایران به این کشور صادر شده و محرک‌ها از آمریکای لاتین صادر می‌شوند. این دیپلمات اندونزیایی درباره کمک دولت اندونزی برای بازگرداندن مهاجران غیرقانونی ایرانی به کشورشان ادامه داد: برخی از مهاجران غیرقانونی در اندونزی به دلیل تمام شدن پول‌شان و طولانی شدن اقامت، جرم‌های کوچکی را مرتکب می‌شوند. در حال حاضر پنج هزار ایرانی در شبه زندان‌ها به سر می‌برند که ممکن است این آمارها تغییر کند. در واقع در این بازداشتگاه‌های موقت تحقیقات لازم انجام شده، اظهارات آنان مورد بررسی قرار گرفته و هویت‌شان شناسایی می‌شود زیرا بسیاری از آن‌ها مدارک مربوط به هویت‌شان را از دست داده و یا پاره کرده‌اند. ما باید تک تک این مهاجران را مورد بررسی قرار دهیم و از صحت و سقم اظهارات‌شان باخبر شویم. اگر آنان جرمی مرتکب نشوند، می‌توانند به کشورشان برگردند اما در کل بررسی و پیگیری هویت این مهاجران زمان‌بر است. درباره وضعیت مهاجران غیرقانونی در اندونزی سازمان بین‌المللی مهاجرت و برخی از نهادهای مردمی در زمینه اسکان، مواد غذایی و بهداشتی به اندونزی کمک کرده و در این باره اندونزی تنها نیست. گاهی برخی از این مهاجران به سفارت‌خانه‌های کشورشان مراجعت کرده و خواستار دریافت کمک می‌شوند. اگر مهاجران غیرقانونی جرمی مرتکب نشوند این کشور نمی‌خواهد آن‌ها را بی‌خود و بی‌جهت برای مدت طولانی نگه دارد اما اگر جرمی مرتکب شوند در این صورت روند بررسی وضعیت آن‌ها کمی طولانی‌تر می‌شود. وی در پاسخ به اظهارات برخی از خانواده‌های مهاجران غیرقانونی که اکنون در اندونزی به سر می‌برند، مبنی بر این که این افراد با وجود تهیه بلیط برای بازگشت، باز هم نمی‌توانند به ایران بازگردند، افزود: ممکن است این افراد در جزایر کوچکی در اطراف اندونزی باشند. مهاجران غیرقانونی پس از بررسی‌های لازم در صورت مرتکب نشدن به جرم به شهرهای بزرگ فرستاده می‌شوند تا بتوانند با پرواز مستقیم به ایران بازگردند. به طور نمونه یک مهاجر ایرانی پس از اتمام رسیدگی، به همراه یک محافظ به سفارت ایران در جاکارتا تحویل داده می‌شود و سفارت ایران در جاکارتا مسوول است که وی را به ایران باز گرداند. اندونزی تمام تلاش خود را انجام می‌دهد تا سریع‌تر به پرونده‌های مهاجران غیرقانونی در این کشور رسیدگی شود. کشور قوانین خود را سخت‌تر کرده است و مهاجران غیرقانونی را به جزیره بسیار کوچکی می‌فرستد. اگر شما جزیره پاپوآ گینه نو را بشناسید در این صورت وخامت این امر را درک می‌کنید. در اندونزی مهاجران غیرقانونی در آپارتمان‌ها و هتل‌ هستند و در اردوگاه کار و کمپ نگه داشته نمی‌شوند. در حادثه اخیر غرق شدن یکی از قایق‌های مهاجران غیرقانونی در سواحل اندونزی 147 نفر توانستند زنده بمانند که 19 نفر از آن‌ها ایرانی و بیش‌تر سریلانکایی هستند و در هتلی که در شهر نزدیک محل قایق غرق شده آن‌ها ساکن هستند. امیدوارم قانون لغو ارائه ویزا در بدو ورود برای ایران موقت باشد. سفیر اندونزی در تهران در پاسخ به سوالی مبنی بر این که ممکن است در آینده قانون لغو اعطای ویزا در بدو ورود به اندونزی برای ایرانیان تغییر پیدا کند، چنین گفت. هر قانونی توسط پارلمان اندونزی تصویب می‌شود اما ممکن است در آینده تغییر یابد؛ در واقع این تغییرات بر اساس شرایط موجود در آینده مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. من امیدوارم که این قانون موقت باشد اما این مساله بستگی به پیشرفت‌های حاصله بعد از این قانون دارد. زمانی که روابط خوبی میان دو کشور برقرار شود در این صورت ممکن است قوانین موجود مورد بازنگری قرار گیرند. اگر قانونی سودآور نباشد می‌توان آن را تصحیح کرد.   http://isna.ir/fa/news/ کدخبر 92051609608 چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۷ 

ــ فرار مغزها از ايران مانند خونريزی پيوسته از بدن بيمار، کشور را ضعيف و ضعيف‌تر می‌کند. ايران در حال از دست دان بهترين سرمايه‌های انسانی خود است. بر اساس آمار و اطلاعات بنياد ملی نخبگان و صندوق بين‌المللی پول، ايران اولين کشور در بين ۹۱ کشوری است که دچار عوارض خروج نخبگان و تحصيل‌کردگان‌اند. بر اساس اظهارات وزير آموزش عالی جمهوری اسلامی، ايران سالانه ١٥٠ ميليارد دلار از بابت فرار مغزها زیان می‌کند.
صندوق بين المللي پول اعلام کرده است که ايران در ميان 91 کشور در حال توسعه و توسعه نيافته جهان، مقام منفي اول را در فرار مغزها به خود اختصاص داده است. بنابراين گزارش هر سال بين 150 تا 180 هزار تحصيلکرده از ايران به خارج از کشور مي روند. سعيد پيوندي استاد جامعه شناسي تطبيقي، پاريس می­گوید همان طوري که مي دانيد پديده فرار مغزها در ايران يک پديده جديدي نيست، يعني يک پديده اي است که از دهه 60 در ايران وجود داشته ولي در بيست سال اخير به طور چشگيري تشديد شده و در چند سال اخير هم باز هم بيشتر و بيشتر شده و در واقع ايران را به اين ترتيب در مقام اول دنيا و همانطور که شما گفتيد در مقام اول رده بندي منفي قرار داده است، يعني ما بخش مهمي از نيروهاي انساني کاراي خودمان را هر سال با خروج از کشور در حقيقت از دست مي دهيم. نيروهايي که مي توانستند در خدمت توسعه اقتصادي، علمي و اجتماعي کشور باشند، عملا به کشورهاي ديگر مي روند و در آنجا به کار مي پردازند يا به فعاليتهاي علمي دست مي زنند. ژان خاکزاد (راديو فردا): هفته نامه برنامه از انتشارات سازمان مديريت و برنامه ريزي ايران به نقل از آقاي شهرام يزداني نوشته که از 125 نفر دانش آموزي که در سه سال گذشته در المپيادهاي جهاني رتبه کسب کردند، اينها اکثرشان در آمريکا تحصيل مي کنند و همه آنها به زبان انگليسي مسلط هستند. بعد ايشان ضمن اشاره به مقام منفي ايران در رده جهاني براي فرار مغزها، سه راه را گفته که در ايران براي بازگرداندن تحصيل کردگان و جلوگيري از خروج آنها پيشنهاد کرده و خود ايشان اشاره کرده که هر سه راه با شکست مواجه شده. شما فکر مي کنيد آيا راه حلي براي جلوگيري از فرار مغزها در ايران وجود دارد؟ سعيد پيوندي : همانطوري که به درستي شما هم گفتيد، را حلهايي که در ايران تا حالا تجربه شده و در کشورهاي ديگر، اکثرا شکست خورده اند. براي اينکه اين راه حلها سراغ اين نمي روند که براي چه اين نيروهاي متخصص و اين نيروي انساني کارا ايران را ترک مي کند؟ ما اگر برويم لايلي که باعث مي شود اين نيروها از ايران به کشورهاي ديگر بروند، آن موقع مي توانيم به فکر اين باشيم که چگونه مي توانيم آن عوامل منفي را باعث خروج اينها از کشور مي شود به تدريج از بين ببريم که اين نيروها از ايران خارج نشوند و در خود ايران باقي بمانند. من به تحقيقاتي که در اين زمينه در خارج از کشور، بر روي ايرانياني که ايران را ترک کرده اند انجام شده اشاره مي کنم. در واقع سه دليل براي خروج ايرانيان از کشور وجود دارد. يک سري دلايل به نا امني ها و فشارهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي مربوط مي شود. فشارهاي موجود در ايران، عدم وجود دموکراسي، ناامني شغلي، و خود سري ها و بي احترامي ها و بي حرمتي هايي که به نيروهاي تحصيل کرده و متخصص مي شود. بعد يک دلايل اقتصادي هست که اين نيروها نمي توانند متناسب با تخصصي که دارند در ايران کار گير بياورند و به همين دليل راهي کشورهاي ديگر مي شوند براي کار و بالاخره دلايل امکانات علمي و تحقيقي است، آن نيروهايي که از يک تخصص خيلي بالايي برخوردار هستند، در ايران آزمايشگاهها و امکانات لازم براي اينکه بتوانند به تحقيقاتشان ادامه دهند وجود ندارد و در دسترس آنان نيست، به همين دليل آنها به دانشگاههاي کشورهاي خارچي جذب مي شوند و براي کارهاي تحقيقي به بهترين دانشگاهها مي روند. خوب حالا اگر ما بخواهيم جلو موج مهاجرت به خارج از کشور را بگيريم، بايد سراغ دلايلي که سبب مي شوند که متخصصين ايران را ترک کنند بياييم و اگر بتوانيم اينها را به تدريج برطرف کنيم، جلو اين موج را مي گيريم. وگرنه هر نوع عمل بازدارنده، ممنوع کردن، فشار و يا کارهاي ديگر همان جور که شما هم گفتيد در بلند مدت نمي تواند تاثير بگذارد، به ويژه اينکه ما در يک شرايط جهاني شدن به سر مي بريم که بازار کار هم جهاني شده. صندوق بين المللي پول اعلام کرد که ايران در ميان 91 کشور در حال توسعه و توسعه نيافته جهان، مقام منفي اول را در فرار مغزها به خود اختصاص داده است. بنا بر اين گزارش هر سال بين 150 تا 180 هزار تحصيلکرده از ايران به خارج از کشور مي روند. دکتر سعيد پيوندي، استاد جامعه شناسي تطبيقي در پاريس در مصاحبه با راديوفردا مي گويد: پديده فرار مغزها در ايران از دهه 60 در ايران وجود داشت ولي در بيست سال اخير به طور چشگيري تشديد شد. ما بخش مهمي از نيروهاي انساني کاراي خودمان را هر سال با خروج از کشور از دست مي دهيم. وي نا امني ها و فشارهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي، عدم وجود دموکراسي، ناامني شغلي، خود سري ها، بي احترامي ها، دلايل اقتصادي و کمبود امکانات علمي و تحقيقي را عامل فرار مغزها مي داند. وي مي گويد: ما در يک شرايط جهاني شدن به سر مي بريم که بازار کار هم جهاني شده است.
http://www.radiofarda.com/content/article/352345.html
به گزارش خبرگار فرهنگی ایرنا، رضا فرجی دانا روز سه شنبه در مراسم تجلیل از نفرات برتر هجدهمین المپیاد علمی دانشجویی کشور سال 1392 اظهار داشت: با محاسبات دهه 70 تربیت یک نفر نخبه برای ما یک میلیون دلار هزینه دارد.. وی فرار مغزها را بزرگترین خسارت کشورهای در حال توسعه در عصر حاضر توصیف کرد و گفت: ما با تحصیل فرزندان ایران در خارج کشور برای کسب علم مخالف نیستیم و همه ما مرحله ای از زندگیمان را در غربت به سر بردیم تا بتوانیم به آب و خاک میهن خدمت کنیم. وزیر علوم ادامه داد: باید دید نخبگانی که برای کسب دانش روز دنیا به خارج رفته اند اگر شرایط برای برگشت آنها فراهم نبود کشور چه خسارتی را تحمل خواهد کرد. فرجی دانا بر ضرورت فراهم شدن زیر ساخت های مهم به منظور بازگشت نخبگان به کشور تاکید کرد و گفت: در شرایطی که کل بودجه دولتی ما 192 هزار میلیارد تومان و معادل 70 میلیارد دلار است با مهاجرت مغزها 150 میلیارد دلار به دنیا کمک می کنیم. وی به تلاش کشور چین برای بازگشت نخبگان خود از کشور آمریکا به عنوان نمونه ای موفق اشاره کرد و گفت: کشور چین با 5/1 میلیارد نفر جمعیت حرکتی را آغاز کرده که با سه یا چهار برابر کردن پیشنهادهای کاری، نخبگان خود را از آمریکا به چین برمی گرداند اما ما فقط نظاره گر خروج نخبگان از کشور هستیم. وزیر علوم به گلایه مادر یکی از برگزیدگان جشنواره جوان خوارزمی مبنی بر تبعیض میان مدال آوران ورزشی و علمی اشاره کرد و اظهار داشت: مادر این جوان مخترع گلایه داشت که چرا مدال آوران عرصه های بین المللی ورزشی از تشویق های مادی زیادی بهره مند می شوند اما هیچ گونه حمایت مادی برای جوانان نخبه پیش بینی نمی شود. فرجی دانا با بیان اینکه تبعیض از چشم تیز جوانان ما پوشیده نمی ماند، تصریح کرد که اگر در کشور شرایط اقتصادی دشوار است باید همگان این وضعیت را درک کنند و اگر شعب ابی طالبی وجود دارد پیامبر در کنار یارانش به سر می برد نه اینکه افرادی در تنعم باشند و دیگران را به صبر و تحمل دعوت کنند.
http://www.irna.ir/fa/News/80983578  (3757940) 17/10/1392  کدخبر

ــ هزاران تن از ايرانيان مقيم خارج بدون آن که جرمی مرتکب شده‌ باشند نمی‌توانند به کشور خود برگردند و، در صورت بازگشت، به زندان افتند.
ــ ايران در زمينه جهانگردی بالقوه بسيار توانمند است. آثار باستانی بی‌نظيری در ايران وجود دارد و ايران می‌تواند در هر چهار فصل جهانگرد جذب کند؛ اما صنعت جهانگردی ايران، که می‌توانست باعث جذب سالانه ده‌ها ميليارد دلار و شناساندن ايران به جهان شود، تقريبن وجود خارجی ندارد.
ــ ميراث فرهنگی ايران در حال نابودی است و توجهی به حفظ اين ميراث گران‌بها نمی‌شود. حتی برخی از متوليان ميراث فرهنگی نيز در پی غارت آن‌اند. روزنامه همشهری در سال گذشته خبر داد که بيش از ٤٧ هزار سند از سازمان ميراث فرهنگی کشور به غارت رفته و برخی از آنها در خيابان منوچهری فروخته می‌شود. گذشته از اين، بسياری از آثار تمدن جيرفت و ديگر مکان‌های باستانی دزديده شده است.
۴۷ هزار جلد کتاب و اسناد مربوط به کاوش‌های باستان‌شناسی و نقشه‌های اوزالیدی از بناهای باستانی به همراه هزاران قطعه عکس‌های تاریخی مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری کشور به یغما رفت و نابود شد. این خبر را یکی از کارکنان سابق مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور پس از انتشار گزارشی از مفقود‌شدن هزاران نقشه بناهای تاریخی و محوطه‌های باستانی به روزنامه همشهری اعلام کرد. براساس آنچه کارمند سابق مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری به روزنامه همشهری اعلام کرد، هنگام انتقال پژوهشگاه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی به شیراز در دوران مدیران قبلی سازمان میراث فرهنگی 47 هزار جلد کتاب تخصصی در موضوعات میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری کشور به همراه هزاران قطعه از عکس‌های تاریخی موجود در این مرکز به یغما رفت و حتی براساس آنچه علی کرمی از کارکنان بخش پشتیبانی و تدارکات مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی کشور به نقل از شاهین‌پور، مدیرکل علوم و فنون پژوهشگاه میراث فرهنگی می‌گوید، بخشی از عکس‌های دوره پهلوی که دارای مهر مرکز اسناد بوده است در خیابان منوچهری تهران به فروش می‌رسد. به گفته کرمی، زمان انتقال کتابخانه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی به شیراز، کتاب‌های هولستر نابود شد و بسیاری از کتاب‌ها براساس تماسی که شهر‌کتاب نیاوران با سازمان میراث فرهنگی گرفت توسط فردی به‌نام نقوی به آن کتابفروشی فروخته شد. وی افزود: شهر کتاب نیاوران آن زمان با ما تماس گرفت و خواستار اجازه خرید کتاب‌های خارج شده از مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی شد در حالی که اصلا معلوم نیست این آقای نقوی در سازمان میراث فرهنگی چه مسئولیتی داشته است و تنها کاری که ما کردیم این بود که از شهر‌کتاب نیاوران بخواهیم کپی کارت‌ملی فروشنده کتاب‌ها را برای ما ارسال کند. آنطور که این کارمند سابق بخش اسناد سازمان میراث فرهنگی می‌گوید: اسناد خارج شده از سازمان میراث فرهنگی نیز چند‌دسته بوده که یکسری از آنها مربوط به عکس‌های تاریخی دوره پهلوی می‌شده و براساس آنچه شاهین‌پور، مدیرکل علوم و فنون پژوهشگاه میراث فرهنگی در دوره مدیران قبلی سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد این عکس‌ها در خیابان منوچهری تهران و با کدهای مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی فروخته می‌شد. این موارد جدای از گزارش‌های باستان‌شناسی بسیار زیاد و ارزشمندی بوده است که باستان‌شناس‌ها از سال‌ها کاوش باستان‌شناسی در محوطه‌های باستانی به مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی کشور تحویل داده بودند. کرمی گفت: هنگام جا به جایی مرکز اسناد از تهران به شیراز آقای خوشنویس، معاون میراث‌فرهنگی وقت کشور حتی اجازه حضور کارشناس‌ها برای بار کردن این اسناد به کامیون‌ها و انتقال آنها به شیراز را نداد و کارگرها ارزشمندترین اسناد میراث فرهنگی کشور را داخل کامیون‌ها ریختند. به گفته او همین حالا هم آنچه از شیراز به تهران بازگشته است آن چیزی نیست که از مرکز اسناد به شیراز رفت. به گفته او هنگام انتقال مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، تنها یکی از کارکنان این مرکز به‌همراه اسناد به شیراز رفته که او نیز پس از بازگشت به تهران از وضعیت اسناد ابراز بی‌اطلاعی کرده است. جدای از این موارد حتی خبری از دستگاه دیجیتال بارکد‌خوان کتاب‌ها و اسناد نیست که مشخص شود کدام کتاب‌ها یا اسناد سازمان میراث فرهنگی باقی‌مانده است. مشخصات کتاب‌ها و اسناد موجود در مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی که دارای نزدیک به چهل و هفت هزار جلد کتاب تخصصی و حتی نسخه‌های خطی بود در دستگاه بارکدخوان ذخیره شده بود. چند کارتن حاوی گزارش‌های باستان‌شناسی مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی بازگشتی به تهران نیز هنوز جایی برای قرار گرفتن در قفسه‌های مخصوص ندارند و هنوز کارتن‌های مقوایی در یکی از اتاق‌های ساختمان اصلی سازمان میراث فرهنگی در ارگ آزادی نگهداری می‌شوند. به گفته کرمی حتی از دستگاه‌هایی که فیلم‌ها و نگاتیوهای موجود در مرکز اسناد را بازبینی می‌کردند و هیچ کدام نیز به شیراز منتقل نشدند خبری نیست. فریبا فرزام، رئیس سابق مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی کشور که پرونده ثبت جهانی نسخه شاهنامه بایسنقری در یونسکو را نیز مدیریت کرده بود و به‌دلیل ماجراهای همین پرونده در سازمان میراث فرهنگی از مرکز اسناد این سازمان کناره گیری کرد درخصوص ارزش‌های اسناد و کتاب‌های نابود شده متعلق به مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی در جریان جا‌به‌جایی از تهران به شیراز به همشهری گفت: آنچه در مرکز اسناد نگهداری می‌شد دارایی فعالیت‌های سازمان در تمام سال‌هایی بود که سازمان میراث فرهنگی فعالیت کرده بود؛ یعنی گزارش‌های مختلف پژوهشی از مرمت‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی و پژوهش‌های مردم‌شناسی و نقشه‌های تاریخی و هر آنچه به‌عنوان اثر مستند در بخش‌های مختلف سازمان میراث فرهنگی تولید شده بود آنجا نگهداری می‌شد و مرکز اسناد، کتابخانه‌ای نیز داشت که منابع مطالعاتی در زمینه میراث فرهنگی را فراهم می‌کرد و قلب فعالیت‌های پژوهشی در سازمان میراث فرهنگی بود که با جا به جایی از بین رفت. فریبا فرزام با اشاره به سابقه چندین ساله تشکیل مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی گفت: گزارش‌ها و پژوهش‌های باستان‌شناسی و کاوش‌ها، اطلاعاتی با جزئیات علمی کامل داشت که باستان‌شناس‌ها از سال‌ها فعالیت خود در محوطه‌های باستانی تهیه کرده بودند که اگر این گزارش‌ها در دست افراد غیرمتخصص بیفتد، به‌دلیل اطلاعاتی که از سایت‌های باستانی در آنها وجود دارد ممکن است مورد سوءاستفاده قرار بگیرند. به گفته فرزام زمانی که او مرکز اسناد را پیش از جا‌به‌جایی‌ها تحویل داد حدود چهل هزار نسخه کتاب در آن مرکز بود و تعداد عکس‌ها نیز بسیار زیاد بود. فرزام از تعداد زیاد نگاتیوهای شیشه‌ای موجود در مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی که متعلق به مرکز مردم‌شناسی این سازمان بود خبر داد و افزود: عکس‌های بسیار زیادی نیز از بناهای تاریخی در مرکز اسناد وجود داشت که اگر از بین رفته باشند یک جنایت و خیانت به میراث فرهنگی کشور است. آن طور که فریبا فرزام به همشهری می‌گوید هر اتفاقی که برای بناهای تاریخی کشور بیفتد مرمتگران برای اقدامات پژوهشی در مورد بنا ناچار به مراجعه به سابقه بناها هستند و تصاویر نابودشده نیز منابع مطالعاتی کارشناسان و مرمتگران آثار تاریخی بود. رئیس سابق مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی گفت: اگر منابعی از سازمان بر اثر جا‌به‌جایی‌ها خارج یا سرقت شده باشند و در بازارهای سیاه فروخته شوند اتفاق بسیار وحشتناکی برای میراث فرهنگی است. مرکز اسناد و مدارک سازمان میراث فرهنگی از سال هفتادوچهار پایه‌گذاری شد و هدف از آن گردآوری گزارش‌های باستان‌شناسی، اسناد تاریخی و تشکیل بانک جامع اطلاعاتی از وضعیت میراث فرهنگی کشور بود که به گفته کارشناسان در زمان جا‌به‌جایی از تهران به شیراز و انتقال مجدد به تهران در دوران مدیران دولت قبل در سازمان میراث فرهنگی نابود شد و اکنون مشخص نیست چه کسانی اسناد این مرکز را به غارت برده یا به عمد نابود کرده‌اند!

ــ دشمنی مقامات جمهوری اسلامی با هويت و فرهنگ ايرانی شگفت‌آور است؛ بسياری از آنان به صراحت به هويت ملی ايران توهين می‌کنند؛ به دستور آنان، تنديس‌های آرش کمانگير و آريوبرزن را از ميدان‌ها برداشتند، نام کوروش را از خيابان‌های ايران پاک کردند، و شعرهای فردوسی را از ديوارهای ميدان بزرگی در مشهد ابتدا پاک کردند و سپس بر روی آن آيه‌های قرآن نوشتند. معلوم نيست که اگر ارتشی خارجی ايران را اشغال می‌کرد به اين اندازه با هويت ايرانی می‌جنگيد.
ــ امنيت و اخلاق از ايران رخت بربسته است. به گفته مقامات قضايی جمهوری اسلامی ايران سالانه بيست درصد به شمار زندانيان ايران افزوده می‌شود و عده زندانيان به ۲۱۷ هزار نفر رسيده ولی آنها گفته اند که ۴۳ درصد از زندانيان مجرمان مواد مخدر و ۲۸ درصد آنان سارقان‌اند. به گزارش خبرگزاری مهر، در سال ۱۳۵۸ جمعيت ايران ۳۶ ميليون نفر و تعداد زندانيان در حدود هشت هزار نفر بوده است؛ اما اکنون و در حالی که جمعيت ايران نسبت به سال 1358 دو برابر شده، تعداد زندانيان بیست و هفت برابر شده‌ است. جمهوری اسلامی ايران از جمله ده کشور اول دنیا از لحاظ تعداد زندانيان است. http://www.prisonstudies.org/country/iran      و    http://www.mehrnews.com/detail/News/1618658
 به رغم اعلام مسولان قضايی دولت جمهوری اسلامی ايران مبنی بر اندک بودن تعداد زندانيان کشور، ايران يکی از ۱۰ کشور اول جهان در تعداد زندانی است. رئيس سازمان زندان ها و اقدامات تامينی و تربيتی ایران در گفت و گو با خبرگزاری مهر با بيان اينکه ۱۵۳ هزار نفر در زندان های کشور نگهداری می­شوند، گفت ايران از جمله ۱۰ کشور اول جهان در تعداد زندانی است. علی اکبر يساقی همچنين گفت: اعتقاد داريم افرادی که عليه امنيت عمومی اقدام می کنند حضورشان در جامعه آرامش مردم را سلب می کند بنابراين بر نگهداری اين قشر در زندان تاکيد بسيار داريم و خواستار برخورد جدی با اين افرد هستيم. اما بايد توجه داشت که اين افراد فقط ۱۰ الی ۱۵ هزار نفر را تشکيل می دهند و مابقی اقشاری هستند که به دليل جرائم غير عمد در زندان ها بسر می برند. گفتنی است که بسياری از فعالان سياسی ، حقوق بشر، روزنامه نگاران و اقليت های مذهبی در جمهوری اسلامی ايران به اقدام عليه امنيت عمومی متهم می شوند. پيش از اين مسولان سازمان زندانها ، آمار ورودی زندانی های ایران را ۶۰۰ هزار نفر در سال عنوان کرده بودند درحالی که  سالارکيا، معاون دادستان تهران درامورزندانها، خروجی زندانی های کشور را تنها  ۸۰ تا ۹۰ هزار نفر درسال عنوان کرده بود. واقعيات جامعه ايران و حفظ حقوق شهروندی در ايران به نسبت بسياری از کشورها به مراتب بهتر و شفاف تر است. آمار زندانيان در ايران و همچنين محروميت های اجتماعی کشورمان در مقايسه با امريکا و کشورهای غربی به مراتب کمتر است   و اين امر يکی از شواهد و دلايل حفظ حقوق شهروندی در ايران محسوب می شود.

 
تناقض آماری
جمال کريمی راد وزير دادگستری و سخنگوی قوه قضاييه شهريور ماه امسال به خبرگزاری فارس گفت که با توجه به سياست رئيس قوه قضائيه مبنی بر کاهش ورودی محکومان به زندان ها آمار جمعيت زندانيان کشور کاهش يافته است. اين درحالی است که در طول ساليان گذشته و بر اساس آمارهای ارايه شده ، هرسال تعداد قابل توجهی به آمار زندانيان ایران افزوده شده است. از سوی ديگر علی اکبر يساقی در باره آمار زندانيان از ابتدای حکومت جمهوری اسلامی ايران تاکنون گفت که پس از گذشت ۲۷ سال از انقلاب از مجازات حبس به صورت غيرمنطقی و به تعبير من به صورتی افراطی در قوانين کيفری استفاده شده است.طبق آمار در سال ۵۸ جمعيت زندانها ۸ هزار نفر،در سال ۶۰، سیزده هزار نفر و به همين ترتيب با افزايش افراطی و غيرمنطقی امروز به ۱۵۳ هزار نفر رسيده است. از سويی ديگر سخنان مقامات قضايی ايرانی مبنی بر کاهش مجازات زندان و  زندان زدايی همواره با تناقض همراه بوده است. پيش از اين رييس سازمان زندانها در جمع خبرنگاران رسانه ها گفت:  بايد در کشور فضايی ايجاد شود تا به سمت استفاده کمتر از مجازات زندان حرکت کنيم، اما پس از دقايقی افزود : ساخت زندانهای جديد و بازسازی زندانهای فرسوده از ديگر اولويت های سازمان زندانها است .

ــ ويرانی زيست‌بوم ايران فاجعه‌بار شده است و بخش مهمی از ميراث طبيعی چندميليون ساله سرزمينمان را خطر نابودی تهديد می‌کند. سرمايه آبی کشور، به ويژه بر اثر اداره نادرست آن، در حال نابودی است. سطح آب سدها به کمتر از سی درصد رسيده است. ۵۱۷ شهر کشور در معرض تنش آبی قرار دارند؛ و کمبود آب به مشکل بزرگ محيط زيست ايران تبديل شده است. مديريت غلط در بهره‌برداری از منابع آب زيرزمينی باعث فرونشست دشت‌های ايران شده است، چنان که بيشترين فرونشست زمين در جهان در دشت تهران با ۳۶ سانتی‌متر نشست بوده است.
حمیدرضا تشیعی، معاون نظارت بر بهره‌برداری شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، در جلسه مدیریت بحران آب و فاضلاب استان اصفهان گفت که اهمیت آب اصفهان بعد ملی دارد و برای کشور بسیار با اهمیت است به همین دلیل مدیران ارشد وزارت نیرو در آینده‌ای نزدیک می‌خواهند تا یک ارزیابی مناسب از بحران آبی این استان داشته باشند. امسال کشور سیزدهمین سال خشکسالی را پشت سر می‌گذارد. اکثر سدهای کشور متاسفانه فقط 30 درصد ذخیره آب دارند و سال 1391نسبت به سال 1390 در کشور 9 متر مکعب افت تولید آب داشته‌ایم. در سال 1391 نزدیک به 22 متر مکعب در ثانیه کمبود آب در کشور وجود داشته و در سال 1392 نیز با وضعیت مشخص بارندگی‌ها و با توجه به این که متاسفانه در بسیاری از حوزه‌های آبریز بزرگ و کوچک کشور کمبود بارش داریم واقعا بحث تامین آب شرب به سختی و با مشکل مواجه است.

300 میلیون تومان هزینه تولید یک لیتر آب در ثانیه!؟
تشیعی با اشاره به این که عدم پایداری در سامانه‌های تامین و توزیع به دلیل واقعی نبودن قیمت آب شرب برای ما مشکل ایجاد کرده، تصریح کرد که اعتبار لازم برای اصلاح سامانه‌های تامین و توزیع تامین نمی‌شود و این شرکت برای تولید یک لیتر آب در ثانیه باید 300 میلیون تومان هزینه کند این در حالی است که با 60 درصد صرفه جویی می‌توانیم این مشکل را به راحتی از سر بگذرانیم. زمانی که اعتبارات برای شرکت آبفا کشور می‌آید با یک بررسی سر انگشتی می‌توانیم به این نتیجه برسیم که متاسفانه هیچ اعتباری به بخش آب و فاضلاب روستایی تعلق نمی‌گیرد و آن چیزی هم که برای آبفا شهری در نظر گرفته‌اند یک دهم میزانی است که شرکت آبفای کشور به آن احتیاج دارد. معاون نظارت بر بهره‌برداری شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور تاکید کرد که دولت مردان باید آب را در اولویت کاری خود قرار دهند چراکه امروز 517 شهر کشور در معرض تنش آبی قرار دارند؛ در این میان اصفهان بزرگ در شرایط بسیار حساسی قرار گرفته و باید راه چاره‌ای اندیشید تا تبعات این تنش به حداقل برسد. موضوع کیفیت آب خط قرمز شرکت آب و فاضلاب کشور است و متاسفانه نرخ رشد جمعیت در کلان‌شهرهای کشور به خصوص کلا‌ن‌شهرهایی همچون اصفهان بسیار زیاد است و باید مدیریت تقاضای آب در اصفهان جا بیافتد وگرنه این تنش‌ها هر سال بحرانی‌تر می‌شود. امروز مجموعه آبفای کشور باید نگران تامین آب شرب مورد نیاز شش ماهه دوم سال 1393 باشد، اضافه کرد: اگر تامین آب تابستان سال آینده را بتوان مدیریت کرد بحران دقیقا از شش ماهه دوم سال 1393شروع می‌شود چرا که در سه ماهه اول آن هیچ بارندگی نخواهیم داشت و 92 درصد آب نیز در آن زمان صرف کشاورزی می‌شود.

چرا نیروگاه‌های اصفهان 500 میلیون متر مکعب آب مصرف می‌کنند؟
معاون نظارت بر بهره‌برداری شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور می­گوید آب شرب در کلان‌شهرهای بزرگی چون اصفهان باید در بخش تولید و توزیع کنترل شود و دارای میزان مشخصی باشد و در کنار آن باید مشترکان پر مصرف شناسایی شوند و نباید یک لیتر آب بدون مدیریت مصرف شود؛ چرا باید در کنار کلان شهری همچون اصفهان که هر روز نسبت به قبل بزرگتر می‌شود یک نیروگاه 500 متر مکعب آب مصرف کند. 370 میلیون متر مکعب آب در اصفهان به عنوان پسا‌ب از چرخه خارج می‌شود در حالی که باید حداقل 142 میلیون متر مکعب از‌ آن برای مصرف به چرخه بازگردد. موضوع آب اصفهان یک موضوع محلی نیست و یک موضوع استراتژیک است و باید یک کمک ویژه از طرف دولت برای آن در نظر گرفته شود، البته باید در کنار این کمک شرکت آبفای استان اصفهان نیز مروجان مصرف بهینه را در اصفهان بزرگ فعال کند.
http://www.isna.ir/fa/news/92101407342   شنبه چهاردهم دی ماه 1392  کدخبر 92101407342  
علیرضا دائمی معاون وزير نيرو مي‌گويد ورود فاضلاب و مواد مسموم به سيستم آب به چالشي جدي بدل شده وشرايط كنوني حادترين شرايطي است كه در حوزه محيط زيست با آن مواجهيم، شرايط حاكي از آن است كه به خطوط قرمز محيط زيستي نزديك مي شويم. به رودخانه زاينده‌رود كه نگاه مي‌كنيم به چالش اسفند ماه برمي‌خوريم، چالشي كه با برداشت بي‌رويه از آب‌هاي زيرزميني حاصل شده است، زاينده بودن زاينده‌رود به خاطر آب‌هاي زيرزميني است كه از آنها تغذيه مي‌كرده اما الان تراز آب زيرزميني 70 متر پايين‌تر رفته است و برعكس شده و به علت حفر چاه‌هاي بيش از حد، زاينده‌رود تغذيه‌كننده آب‌هاي زيرزميني شده است. از طرفي درياچه اروميه خشك شده را داريم. درواقع آنچه اين حوضه‌ها را دچار مشكل و چالش كرده است، فرو نشست زمين و برداشت‌هاي بي‌رويه از آب‌هاي زيرزميني و افت‌ تراز آب است. آلوده شدن آب‌ها بحث ديگر اين مدير نيرو بود که در ميزگرد بررسي چالش‌هاي منابع طبيعي با تاكيد بر ورود فاضلاب و مواد مسموم به سيستم آب كشور چنین گفت. كيفيت آب در جاي جاي كشور ارتباط مستقيم با مباحث كيفي در آب‌هاي زيرزميني و سطحي دارد. ورود فاضلاب‌ها و مواد مسموم به سيستم آب‌ها از ديگر چالش‌هاي اين حوزه است. ادامه استحصال آب‌هاي زيرزميني، كشو را با چالش‌هاي بزرگ‌تري مواجه مي‌كند. آنچه مشخص است اين است كه ظرفيت آبدهي رودخانه‌هاي كشور به كمتر از 60 درصد رسيده است. ما قادر نيستيم اعلام كنيم برنامه‌هاي گسترده‌يي براي رفع اين چالش‌ها داريم، فرض مي‌كنيم كشور در مسير توسعه صنعتي و افزايش جمعيت به تدريج به اين چالش‌ها نزديك مي‌شود، براي برطرف كردن اين موانع تمام مديريت كشور بايد در مسير توسعه كشور به حفظ منابع طبيعي و پيدا كردن راه‌حل‌ها براي رفع چالش‌ها بپردازيم. راه‌حلي كه مورد تاييد ما و همه مردم دنيا است، اعمال مديريت به هم پيوسته براي توسعه پايدار است. شاخص مصرف سرانه آب در كشور ما 255 ليتر به ازاي هر نفر در شبانه‌روز است در حالي كه در اروپا بين 140 تا 160 ليتر است. من برخلاف دوستان كه مي‌گويند سدها تخريب‌كننده محيط زيست هستند، معتقدم سدسازي اگر با رعايت اصول و تخصيص آب براي همه باشد مخرب نخواهد بود. ما نمي‌توانيم مقابل توسعه قرار بگيريم، زير چرخ‌هاي آن له مي‌شويم.

افزايش 93 درصدي چاه‌هاي كشور
تعداد چاه‌هاي حفر شده در كشور در 17 سال گذشته از 336 هزار به650 هزار تا رسيده و اين يعني 93 درصد افزايش. همچنين متوسط آبدهي سالانه هر حلقه چاه از حدود 174 هزار مترمكعب در دهه 60 به نصف يعني حدود 44 هزار مترمكعب كاهش يافته است. در دنيا فقط 40 درصد كشاورزي مربوط به آبياري با كشت آبي است درحالي كه در كشور ما 89 درصد كشاورزي با كشت آبي صورت مي‌گيرد و اين در حالتي است كه تبخير آب در كشور ما هشت برابر ميزان بارندگي است. سد گتوند با بودجه 3هزار ميليارد توماني توسط رييس‌جمهور افتتاح شد، اعتبار درنظر گرفته شده براي سد بختياري 3500 ميليارد تومان بود، اينها نشان مي‌دهد سياست سد‌سازي و سازه‌يي در اولويت ما است، مردم اگر اجازه دادند چنين تخريب‌هايي صورت بگيرد به خاطر اين است كه نگذاشتيم آگاه شوند كه چرا و چگونه بايد از محيط زيست حفاظت كرد و براي اين حفاظت هزينه داد. مشاركت مردم در بحث حفاظت مقوله‌يي ديگر در اين مناظره زيست محيطي بود كه از سوي مديري دولتي مطرح شد، بحثي كه كمتر از سوي مديران پيشنهاد مي‌شود، چون لازمه اين بحث آموزش به مردم و فرهنگ‌سازي است كه معمولن سخت به اين مساله مي‌پردازند. ما همه‌چيز را دولتي مديريت كرديم و مردم را در مديريت‌مان دخيل نكرديم. بسياري از تشكل‌هاي مردم‌نهاد دچار لكنت شده‌اند. در آغاز دهه 80 بيش از 500 ان.جي.او فعال داشتيم اما در حال حاضر تنها 12 درصد مردم مي‌دانند منابع طبيعي چيست، اقتصاد منابع طبيعي در كشور ما جا نيفتاده است.

مسووليت همه تخريب‌ها را مي‌پذيرم.
در اين ميان معاون محيط طبيعي سازمان محيط زيست با قبول مسووليت همه تخريب‌هايي كه در ساليان دراز در ايران اتفاق افتاده است، مسير جلسه را به سمتي ديگر برد. كيخا كه يك دوره در مجلس شوراي اسلامي هم حضور داشته، نمايندگي مردم زابل را بر عهده داشت و سخنانش را با ذكر مصيبتي از مشكلات محيط زيستي سيستاني‌ها شروع كرد و در ادامه سخنانش تصويب مصوبات مشكل ساز در حيطه محيط زيست را به گردن خواسته‌هاي مردم انداخت. او كه اقتصاد كشاورزي خوانده است و به چالش‌هاي اين حوزه وارد است، معتقد است آنچه در رفتار مجلس و مصوباتش مي‌بينيم، تابع و معلول رفتار مردم است. وقتي دغدغه مردم حفر چاه و رساندن آب به زمين‌هايشان است، نماينده آنها در تكاپو مي‌افتد كه چاه‌هاي غيرمجازشان را مجاز كند، اولويت مردم هيچ‌وقت محيط زيست نبوده و نيست، مردم درگير مشكلات ابتدايي معيشتي خود هستند. اما اين جلسه هم مانند بسياري از جلسات ديگر كه ميهمانان تلفيقي از دولتي‌ها و غيردولتي‌ها داشت، بحث‌ها در پايان نيمه كاره ماند، سوالاتي كه خطاب به كارشناس وزارت نيرو كه در غياب معاون وزير كه تنها 15 دقيقه اول جلسه حضور داشت، پرسيده مي‌شد. فعالان و كارشناسان محيط زيست با درخواست وقت بيشتر، خواستار ادامه جلسه و شنيدن پاسخ‌هايشان بودند كه به جلسات آينده موكول شد.
  http://www.etemaad.ir/Released/92-02-17/93.htm    سه­شنبه هفدهم اردی بهشت 1392 خبر 2671 

آیا فاجعه در راه است!
زمین دشت تهران هر سه سال به اندازه یک متر فرونشست می‌کند، با رئیس‌جمهوری نامه‌نگاری شده است. مطالعه ساختار عمیق پوسته ایران در عمق ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلومتری و به عرض ۲۰۰ کیلومتر در حال انجام است و از ایلام تا گیلان را در بر می گیرد و امیدواریم ظرف سه سال این مطالعات را تکمیل کنیم. دریاچه ارومیه، نیازمند ۲۷ میلیارد مترمکعب آب است که اگر تأمین نشود، به راحتی نمی‌توان آن را نجات داد. این مطالب در گفتگوی رسانه­ای با محمدتقی کره­ای، مدیرعامل مدیریت برنامه‌ریزی و فناوری اطلاعات و بودجه و مدیرکل زمین‌شناسی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی اعلام شد. او گفت که شروع مطالعات اکتشافی در مناطق شرقی کشور ظرف دو ماه آینده آغاز خواهد شد و بر این اساس تلاش داریم تا ۸۰ درصد مناطقی که برای اکتشافات بلوکه شده است را مطالعه کنیم. در یک صد روزه نخست دولت یازدهم تلاش شد تا در بخش معدن، توجه به زنجیره معدن و مطالعات کارشناسی مدنظر قرار گیرد؛ این در حالی است که در یک صد روزه گذشته تعداد واگذاری گواهی اکتشاف به بخش خصوصی رشد داشته است. سازمان زمین شناسی محدوده های امیدبخش اکتشافی را به بخش خصوصی معرفی می کند و اگر در مواردی بخش خصوصی حاضر به سرمایه گذاری نشد، دولت وارد عمل می شود ،البته در مورد اکتشاف عناصر استراتژیک معمولن کمتر بخش خصوصی وارد می‌شود. ایران هشت درصد ذخایر دنیا را در اختیار دارد و بعد از افزایش قیمت طلا، این معادن به بخش خصوصی واگذار شد، زیرا همه معادن اقتصادی شده­اند. دولت ۱۹ طرح رسمی را برای احیای دریاچه ارومیه مصوب کرده است ولی به لحاظ مطالعات زمین شناسی و دقت نظر در آن، به مطالعات ما اولویت دادند. البته ما هم راهکارهایی را برای نجات دریاچه ارومیه پیشنهاد داده ایم. ایجاد سدها باعث شده تا آب به اندازه کافی به دریاچه ارومیه نرسد و علاوه بر این، مصارف کشاورزی و گرم شدن هوا هم در خشک شدن دریاچه ارومیه دخیل بوده است.راضیه لک در یک نشست خبری گفت که میزان منیزیم موجود در آب دریاچه ارومیه افزایش و میزان سدیم آن کاهش یافته که باعث رسوب نمک در این دریاچه شده و این مسئله یک خطر جدی برای دریاچه است. دو راهکار را برای نجات دریاچه ارومیه پیشنهاد شده است و نجات دریاچه ارومیه باید به صورت مرحله­ای صورت گیرد، علاوه بر این، تا جایی که امکان دارد باید نمک‌های دریاچه و املاح آن کاهش یابد تا آب موجود در دریاچه صرف انحلال نمک نشود. برای نجات دریاچه ارومیه ۱۹ طرح در دولت یازدهم مصوب شده و قرار است یک مجری برای اجرای این طرح‌ها انتخاب شود.همچنین نجات دریاچه ارومیه فقط به عهده یک وزارتخانه نخواهد بود و معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری قول داده که بودجه لازم برای نجات دریاچه ارومیه را تأمین کند. علاوه بر مشکلات موجود در دریاچه ارومیه، یک سری خطرات دیگر هم در این منطقه وجود دارد. باید شرایط دریاچه ارومیه بهبود پیدا کند و برای این کار باید فعالیت‌های فراتر از شرایط عادی صورت گیرد. به گفته مدیر برنامه‌ریزی سازمان زمین شناسی، دریاچه ارومیه، نیازمند ۲۷ میلیارد مترمکعب آب است که اگر تأمین نشود، به راحتی نمی‌توان آن را نجات داد.

دشت تهران هر ۳ سال یک متر نشست دارد.
زمین دشت تهران هر سه سال به اندازه یک متر نشست می‌کند. محمد جواد بلورچی مدیرکل زمین‌شناسی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی در یک نشست خبری گفت که ۹۷ درصد شهرهای کشور در معرض خطر زلزله و تقریبن همه شهرها در معرض خطر سیل قرار دارند. تهیه نقشه‌های ملی برای شناسایی مناطق پرخطر باید صورت گیرد که امیدواریم تا پایان سال در چهار بخش زلزله، سیل، زمین‌ لغزش و فرونشست بتوانیم این نقشه‌ها را تکمیل کنیم. تا سال ۲۰۵۰ حداقل ۲۰۰ میلیون نفر در جهان به دلیل تغییرات اقلیمی آواره خواهند شد که ایران هم در منطقه‌ای واقع شده که با مشکل خشکسالی روبرو است. برداشت آب زیرزمینی در ایران متناسب با روش کشورهای توسعه یافته، صورت نگرفته و در حالی که در کشورهای توسعه یافته ۷۰ درصد از آبهای زیرزمینی در بخش کشاورزی استفاده می‌شود، این رقم در ایران به ۹۳ درصد می‌رسد. طبق بررسی‌های انجام شده تا سال ۲۰۱۰ میزان فرونشست زمین در دشت تهران ۱۷ سانتی‌متر در سال بوده است، گفت: این رقم در حال حاضر به ۳۶ سانتی‌متر در سال رسیده است که به این ترتیب هر سه سال یکبار، زمین در دشت تهران یک متر پایین‌تر می‌رود و سازه‌های واقع شده بر روی این بخش‌ها ترک می‌خورد. برای جلوگیری از این خطرات، موضوع را در نامه‌ای به رئیس جمهوری مطرح کردیم و فاجعه فرونشست دشت تهران در کمیسیون زیربنایی دولت در حال بررسی است تا راه‌های نجات از این پدیده مشخص و اجرایی شود. با فرونشست زمین امکان ذخیره آب از دست می‌رود و اگر از این مسئله جلوگیری نشود، دشت تهران برای همیشه فاقد ذخایر زیرزمینی آب خواهد شد. بلورچی به برداشت‌های غیرمنطقی آب زیرزمینی در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: هم اکنون ما از ۹۳ درصد آب‌های زیرزمینی کشور برداشت می‌کنیم که این موضوع آب شرب و آب صنعتی را برای ما محدود کرده است. البته این موضوع موجب نامطلوب شدن وضع آبخوان های کشور و در نهایت فرونشست‌های زمین هم می‌شود.
برای نجات دشت تهران باید سیستم دیسپچینگ به منظور پایش آب­های ورودی و خروجی ایجاد شود و تا زمانی که این سیستم وجود نداشته باشد، هر حدس و گمانی در مورد این که دشت تهران تا چه سالی قابل سکونت خواهد بود، نادرست است. آبی که در هزاران سال در دشت تهران جمع شده است، بخش عمده‌ای از آن در عرض ۴۰ سال گذشته مصرف شده و خیلی زود به پایان خواهد رسید.
http://www.ettelaat.com/etiran/?p=32751    چهارشنبه 20 آذر ماه 1392  

ــ وزير پيشين کشاورزی  می­گوید که فلات ايران دارد غيرقابل سکونت می‌شود و کسی به اين فکر نيست. مسئله اينجاست که آب‌های زيرزمينی تحليل رفته‌اند و بيلان منفی آب بيداد می‌کند و کسی به فکر نيست. کم‌آبی کشور را به شدت تهديد می‌کند . . . بيلان منفی برداشت آب در ابتدای انقلاب زير صد ميليون متر مکعب در سال بود. اين بيلان در حال حاضر به يازده ميليارد متر مکعب رسيده، يعنی ۱۱۰ برابر شده است. درياچه‌های بختگان و جازموريان و هامون و . . همگی در دوران حاکميت جمهوری اسلامی خشک شده‌اند. درياچه اروميه نيز در حال مرگ است. رودخانه‌های پرآب کشور کم‌آب‌تر می‌شوند و بسياری از رودخانه‌های کم‌آب کشور خشک شده است. همچنين تالاب‌های بسياری يا خشک شده‌اند يا در حال خشک شدن‌اند. تاکنون بيش از چهل تالاب کاملن خشک شده است. برخی از آنها از زيباترين تالاب‌های جهان بوده‌اند. عيسی کلانتری، وزير پيشين کشاورزی در جمهوری اسلامی می­گوید پيکره‌های آبی طبيعی ايران خشکيده‌اند. از درياچه اروميه، بختگان، تشک، پريشان، کافتر، گاوخونی، هورالعظيم،‌ هامون و جازموريان ديگر چيزی باقی نمانده. من از وقوع بحران حرف می‌زنم. زندگی ملت در حال تهديد است.
مردي كه 12 سال در مهم‌ترين اتاق وزارت كشاورزي ايران حضور داشته، امروز معتقد است خطري به مراتب جدي‌تر از اسرائيل، آمريكا و تحريم‌ها، ايران را تهديد مي‌كند و اين خطر بزرگ تحليل آب‌هاي زيرزميني است. عيسي كلانتري می­گوید من نگراني زیادی براي نسل‌هاي بعد از خودمان دارم. اگر اين روند ادامه يابد يقينن در سه دهه آینده ايران كشور ارواح مي‌شود چون ديگر كسي نمي‌تواند در اينجا سكونت كند. صراحتن مي‌گويم اين جدي‌ترين خطري است كه ايران را تهديد مي‌كند ولی زير سايه سياست اين خطر از نظرها دور مانده و گم شده است.  وي كه عضو كارگروه مشورتي رئیس جمهور منتخب براي انتخاب كابينه است، بارها و بارها در ميان صحبت‌هايش به بحران آبي كشور نقب مي‌زند و از خالي شدن ذخاير آبي ايران و از ميان رفتن سفره‌هاي آب‌هاي زيرزميني و این كه ايران تا 30 سال ديگر كوير خواهدگردید، اشاره مي‌كند. او می‌گويد فكر نكنيد من مي‌گويم اين اتفاق بعدها می‌افتد. اين اتفاق رخ داده و همين حالا ما در دوره بحراني به سر مي‌بريم.
http://www.ghanoondaily.ir/یکشنبه شانزدهم تیر ماه 1392 شماره خبر 18552  

ــ جنگل‌های ايران نيز در حال نابودی است. فقط در چند سال گذشته بيش از بيست درصد از جنگل‌های زاگرس از بین رفته است. جنگل‌ها را برای منافع کوچک شخصی به سرعت از بين می‌برند و فرسايش خاک ابعادی وحشتناک يافته است.
مدیر طرح ملی حفاظت از زاگرس در آذر ماه گفته بود یک میلیون هکتار از مساحت جنگل‌های زاگرس از بین رفته است، که این رقم در ۲۲ دی‌ماه بیش از ۱۳۰ هزار هکتار افزایش یافته است. در آن زمان این روند در چهار سال و کل مساحت جنگل‌های زاگرسی ده میلیون هکتار عنوان شده بود. در حالی که اینک این مساحت شش میلیون هکتار عنوان شده است. در سال ۱۳۹۰ نیز اعلام شده بود که مواردی مانند افزایش زمین‌های کشاورزی و کشیده شدن آن‌ها به زیر درختان جنگلی، فرسایش خاک، خشکسالی و تخریب‌های انسانی در حال از بین بردن جنگل‌های زاگرسی هستند. هومان خاکپور، دیدبان محیط زیست زاگرس، در مرداد ماه ۱۳۹۰ به روزنامه همشهری، چاپ تهران گفته بود به‌دلیل فقر صنعتی در استان چهارمحال‌وبختیاری و دیگر استان‌هایی که در حیطه جنگل‌های زاگرسی قرار دارند بیش از شصت درصد از مردم این مناطق زندگی خود را از راه این جنگل‌ها می‌گذرانند توان تولید بالای آنها موجب تخریب بیشتر پوشش گیاهی شده است. نابودی زاگرس با واکنش نمایندگان مجلس نیز روبه‌رو شده است، هر چند برخی از آنها دلیل دیگری را نیز در فرسایش این منطقه دخیل دانسته‌اند؛ بهرام بیراوند، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس ایران در آبان ماه به خبرگزاری ایسنا گفته بود که با تأثیرات ریزگردهایی که در منطقه حادث میشود صدها هکتار از اراضی این گونه با ارزش در معرض تهدید زوال و خشکیدگی قرار گرفتهاند. شیرین ابوالقاسمی نیز یک ماه بعد در آذر ماه هشدار داده بود که باید قوانین مدونی در سطح ملی تدوین و برای اجرا به بخش‌های گوناگون ابلاغ شود. او در تازه‌ترین سخنان خود از یکی دیگر از دلایل روند روبه‌رشد نابودی جنگل‌های زاگرسی یعنی بیماری زغالی بلوط سخن گفته است. به گفته این مقام محیط زیست ایران، بیش از یک میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرسی آلوده به آفت زغالیِ بلوط شده‌ است. او در عین حال می‌گوید این مناطق غیرقابل احیا هستند و ۱۸ میلیون اصله درخت بلوط در آینده‌ نزدیک در آن‌ها قطع خواهند شد. بلوط پوشش اصلی جنگل‌های زاگرسی‌ست که رشد کامل آن بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال زمان نیاز دارد. سازمان حفاظت از محیط زیست ایران برای نجات جنگل‌های زاگرسی از کمک‌های فنی و مالی برخی سازمان‌های بین‌المللی نیز بهره می‌برد. برای این موضوع سندی برای اجرای یک طرح ملی بین ایران و سازمان ملل متحد نیز در سال ۱۳۸۴ امضا شد. ناحیه جنگلی زاگرسی که از نواحی نیمه‌خشک ایران است بیش از ۶ میلیون هکتار مساحت دارد و جنگل‌های آن در ده استان از پیرانشهر در آذربایجان غربی تا فیروزآباد در فارس، پراکنده است.
http://www.radiofarda.com/content/f35_iran_zagros_jungles/25227805.html        بیست و سوم دی ماه 1392 

ــ بر اثر خشک شدن تالاب‌ها و درياچه‌ها، طوفان‌های حاوی ريزگردها بيش از بيست استان ايران را درمی‌نوردند و زندگی را برای ايرانيان سخت و گاهی ناممکن می‌کنند. طوفان‌های شن و افزايش غلظت ريزگردهای هوا در سيستان باعث همه‌گير شدن بيماری‌های تنفسی شده است. بر اثر خشک شدن درياچه‌ها، طوفان‌های خاک و نمک ايران را تهديد می‌کند. تا کنون روستاهای زيادی زير خاک دفن شده‌اند؛ و در آينده‌ای نزديک زندگی در شهرهای بزرگ ايران نيز ناممکن می‌شود. خلاصه کار به آنجا رسيده است که وزير کشاورزی در دولت رفسنجانی از می گوید فلات ايران دارد غيرقابل سکونت می‌شود و کسی به اين فکر نيست.
وب‌سایت ایران پرایمر در گزارشی که هفتم آبان‌ماه منتشر کرد به وضعیت وخیم محیط زیست در ایران پرداخته و آن را تهدیدی بزرگ‌تر از دشمنان خارجی این کشور، مثل آمریکا و اسرائیل، توصیف کرده است. در این گزارش با اشاره به این که بیش از دوسوم زمین‌های حاصل‌خیز ایران به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است آمده است که ایران در حال حاضر با چالش‌های فزاینده در عرصه محیط زیست دست به گریبان است که بیش از دشمنان خارجی یا مشکلات سیاسی داخلی برای ثبات درازمدت کشور خطر دارند. اما عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی در زمان ریاست ج+مهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و از نزدیکان به حسن روحانی، رئیس جمهور فعلی ایران، در آغاز روی کار آمدن آقای روحانی در مصاحبه‌ای با روزنامه قانون پیشتر به این چالش‌ها اشاره کرده و تصویر هولناکی از وضع محیط زیست در ایران کشیده بود. به گفته آقای کلانتری که مشکل اصلی ایران را از اسرائیل و آمریکا و دعواهای سیاسی خطرناک‌تر توصیف کرده بود، مسئله مهم اکنون این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت می‌شود و کسی به این فکر نیست. دیوید میشل، نویسنده گزارش محیط زیست ایران در ایران پرایمر، بر اساس گزارش شاخص عملکرد محیط زیستی ۲۰۱۲ که دو دانشگاه معتبر کلمبیا و ییل در ایالات متحده سالانه تهیه می‌کنند وضعیت ایران را وخیم نشان می‌دهد. بر اساس گزارش این دو دانشگاه، ایران از لحاظ ۲۲ شاخص محیط زیستی از جمله منابع آب، آلودگی هوا، تنوع زیستی، و تغییر آب‌وهوا در میان ۱۳۲ کشور تنها مقام ۱۱۴ را دارد. در همین زمینه هفته گذشته چند روز پس از هشدار شرکت آب‌ و فاضلاب تهران در مورد منابع آبی پایتخت، وزیر نیرو هم به همگان هشدار داد که اگر مصرف‌کنندگان صرفه‌جویی نکنند آب تهران جیره‌بندی خواهد شد. حمید چیت‌‌چیان، وزیر نیرو، همچنین اعلام کرد که میزان بارندگی در مهرماه امسال نسبت به سال گذشته ۳۷ درصد کاهش داشته است. در کنار کمبود آب و روند تبدیل شدن خاک‌های حاصل‌خیز به بیابان، آلودگی هوا را نیز باید افزود. علاوه بر آلودگی هوای تهران، بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، از پنج شهر بسیار آلوده جهان سه شهر در ایران قرار دارند: اهواز، کرمانشاه و سنندج. دیوید میشل، نویسنده این گزارش که مدیر بخش امنیت محیط زیست در مرکز استیمسون در واشینگتن است، پس از برشمردن خطرات و چالش‌های ناشی از بی‌توجهی مقامات جمهوری اسلامی به محیط زیست بر نکته‌ای مثبت و گامی مهم در راهی درست انگشت می‌گذارد: برنامه هدفمندی یارانه‌ها! اما این طرح که در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد آغاز شد و قرار بود در طول زمان بر شیوه و فرهنگ مصرف انرژی در ایران اثری مثبت داشته باشد اکنون خود با مشکلاتی مواجه است و به دلیل شیوه غلط اجرایی رو به تعطیلی است.

چند روز پس از هشدار شرکت آب‌ و فاضلاب تهران در مورد منابع آبی پایتخت، وزیر نیرو هم اعلام کرد، اگر مصرف‌کنندگان صرفه‌جویی نکنند آب تهران جیره‌بندی خواهد شد. به گزارش ایرنا حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو، روز چهارشنبه ۲۸ مهر پس از جلسه هیات دولت اظهار داشت که میزان بارندگی در مهرماه امسال نسبت به سال گذشته ۳۷ درصد کاهش داشته است. گر مردم در مصرف آب صرفه‌جویی نکنند، ناچار به جیره‌بندی خواهیم بود. اگر مردم ۲۰ درصد صرفه‌جویی کنند نیازی به جیره‌بندی نخواهد بود. کاهش بارندگی باعث کاهش میزان ذخیره آب در سدهای اطراف تهران شده است و امیدواریم که افزایش بارش و مدیریت مصرف توسط مردم را شاهد باشیم. محمد پرورش،  مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران گفت ‌هم‌‌اکنون فشار آب در برخی از مناطق تهران کاهش می‌یابد و در صورت عدم صرفه‌جویی احتمال کم شدن فشار آب در طول روز نیز وجود دارد. شرکت آب‌ و فاضلاب تهران روز ۳۰ مهرماه امسال با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرده بود منابع تامین آب تهران در وضعیت هشدار قرار گرفته است. برپایه این اطلاعیه به دلیل کاهش بارندگی، حجم آب مخازن سدهای اطراف تهران تا ۵۰ درصد در مقایسه با مدت مشابه سال کمتر شده است. خسرو ارتقایی، مدیر عامل شرکت آب منطقه‌ای تهران، با اشاره به کاهش آب‌های سد امیرکبیر، لار، لتیان طالقان و ماملو به خبرگزاری ایسنا گفت که با وجود پیش‌بینی هوا‌شناسی برای داشتن وضع نرمال رو به سمت خشکسالی، بارندگی تاکنون صددرصد منفی بوده و حجم ذخایر سد‌ها هم ۲۵۸ میلیون متر مکعب نسبت به سال گذشته منفی است.

شرکت آب و فاضلاب استان تهران طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد که به دلیل افت ۵۰ درصدی ذخیره آب سدهای استان، وضعیت آبرسانی به پایتخت نشینان در حالت هشدار قرار گرفته است. به گزارش خبرگزاری مهر، این اطلاعیه که سه‌شنبه ۳۰ مهرماه منتشر شد، می‌گوید که مردم باید حداقل ۲۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی کنند تا از هرگونه محدودیت توزیع آب طی روزهای آتی جلوگیری شود. میزان بارندگی‌های امسال در مقایسه با سال گذشته ۳۲ درصد کاهش داشته و از سوی دیگر بر اساس پیش‌بینی‌ها، در طول پاییز امسال میزان بارندگی‌ها بسیار ناچیز خواهد بود و همین مسئله موجب کاهش حجم آب مخازن سدهای اطراف تهران تا ۵۰ درصد در مقایسه با مدت مشابه سال قبل شده است. مصرف روزانه آب در تهران نیز طی سال جاری به شدت افزایش نشان می‌دهد. مصرف روزانه آب در تهران طی سال‌های گذشته ۲.۵ میلیون متر مکعب بوده است، اما در خرداد ماه سال جاری رکورد بالای۳.۲ میلیون متر مکعب را شکست. محمد پرورش مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران ۱۱ تیرماه سال جاری اعلام کرده بود که سرانه مصرف آب در شهر تهران حدود ۳۲۰ لیتر در روز ا‌ست که دو برابر متوسط سرانه مصرف آب در اروپا است. برای جمعیت حدود ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفری استان تهران حدود یک میلیارد و ۳۵۰ هزار متر مکعب آب تولید می‌شود. مصرف آب استان تهران در این روز‌ها حدود ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار متر مکعب است که حدود ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار مترمکعب آن در شهر تهران مصرف می‌شود و در واقع مردم استان تهران روزانه معادل ظرفیت دریاچه چیتگر آب مصرف می‌کنند.

بحران آب مختص استان تهران نیست.
علیرضا دائمی معاون آب و آبفای وزارت نیرو ۱۵ مهرماه اعلام کرد که هم اکنون کشور با تنش آبی وسیعی مواجه بوده و شرایط به گونه‌ای است که از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی، ۲۹۶ محدوده با تنش شدید آبی مواجه است. بر اساس گزار‌های رسمی، حجم آب موجود در مخازن ۵۱ سد ایران به کمتر از ۳۰ درصد ظرفیت آن رسیده، ضمن اینکه آب ورودی به ۵۲ سد کشور نیز بیش از ۲۰ درصد کاهش یافته است. اوایل مرداد ماه سال جاری ایمان بابائیان سرپرست گروه پژوهشی تغییر اقلیم مرکز ملی اقلیم‌شناسی به خبرگزاری مهر اعلام کرد که بر اساس پژوهش‌های این نهاد، تا ۹۰ سال آینده میزان بارش در ایران کاهش و میزان دما افزایش می‌‌یابد ضمن آن که سفره‌های آب زیر زمینی نیز از بین می‌روند. ایران هم‌اکنون وارد مرحله سوم خشکسالی شده است. طی سا‌ل‌های گذشته تعدادی از دریاچه‌ها و تالاب‌های ایران نیز خشک شده‌اند. هم اکنون دریاچه‌های هامون، کافتر، بختگان، مهارلو، طشک به خاطره‌ها پیوسته و دریاچه ارومیه نیز تا ۸۰ درصد خشک شده است. در سال‌های اخیر کم‌آبی و متعاقب آن انتقال آب به مناطق دیگر، باعث  اعتراض‌ها و درگیری‌هایی نیز شده است.

محقق ارشد مرکز اقلیم‌شناسی ایران می‌گوید که پژوهش‌های این مرکز نشان می‌دهد تا ۹۰ سال آینده میزان بارندگی در کشور ۱۰ درصد کاهش می‌یابد و سفره‌های آب زیرزمینی هم از بین می‌روند. در گفت‌وگویی با خبرگزاری مهر که روز جمعه، چهارم مرداد منتشر شد، ایمان باباییان اظهار داشت، مرکز ملی اقلیم‌شناسی با مدل‌سازی تغییرات اقلیمی توانسته وضعیت آب و هوا و میزان بارندگی در کشور را تا سال ۲۱۰۰ میلادی پیش‌بینی کند، اما چنان‌چه به‌نظر می‌رسد این پیش‌بینی‌ها حاوی خبرهای امیدوارکننده‌ای نیست. به گفته این محقق، دمای هوای ایران در طول ۹۰ سال آینده ۳ تا ۵ درجه افزایش می‌یابد، باراش باران و برف کم خواهد شد و با کاهش برف به‌ویژه، منابع سفره‌های آب زیرزمینی نیز محدود و محدودتر می‌شود. آقای باباییان همچنین گفت که تداوم خشکسالی‌های کنونی باعث شده است ایران از هم‌اکنون وارد مرحله سوم خشکسالی شود، مرحله‌ای که به خشکسالی هیدرولوژیکی معروف است و طی آن سفره‌های آب زیرزمینی رفته رفته از میان می‌روند. وی در نهایت هشدار داد که در مرحله خشکسالی سوم، مهاجرت گسترده‌ای از روستاها به شهرها رخ خواهد داد که این امر خود مشکلات اجتماعی و اقتصادی دیگری را به همراه خواهد داشت.
پیش از این گزارش‌های متعددی درباره نابودی سفره‌های آب زیرزمینی در کشور منتشر شده بود. یکی از آخرین آنها گزارشی‌ست که خبرگزاری تسنیم روز پنج‌شنبه، سوم مرداد منتشر کرد که به نقل از معاون امور تالاب‌ها و دفتر زیستگاه‌ها و مناطق زیستی کشور نوشت، ۶۰ درصد دشت‌های کشاورزی ایران با افت سطح آب‌های زیرزمینی مواجه هستند. افزایش چاه‌های غیرمجاز و استفاده از روش‌های نوین آبیاری به جای آبیاری صنعتی باعث این معضل شده است که باید از آن جلوگیری کرد. پرویز کردوانی، کارشناس ارشد محیط زیست، هشدار می‌داد ایران برای همیشه و تا ابد در خشکسالی هیدورلوژیکی باقی خواهد ماند، حتا اگر بارندگی طی ۲۰ سال دو برابر شود. آقای کردوانی می‌گوید، توسعه کشاورزی، صنعت و شهر باعث افراط در مصرف آب‌های زیرزمینی و از بین رفتن آنها شده است. مجموعه این سخنان می‌تواند تاییدی بر گزارش اخیر ناسا باشد که اواخر تیر ماه منتشر شد و ایران را در شمار ۴۵ کشوری قرار می‌داد که دچار خشکسالی شدید شده و در معرض بحران قرار دارند. ناسا می‌گوید که دوره خشکسالی ایران ۳۰ ساله خواهد بود و از هم‌اکنون آغاز شده است.

 ــ آلودگی هوا سالانه جان هزاران نفر را می‌گيرد و برخی از شهرهای ايران از جمله آلوده­ترین شهرهای جهان هستند.
هفت شهر ایران در زمره آلوده­ترین شهرهای جهان هستند!
به گزارش خبرنگار مهر، معصومه ابتکار که در حاشیه جلسه دولت در جمع خبرنگاران سخن می گفت، اظهار کرد: در سالهای گذشته برنامه کاهش آلودگی برای 7 شهر آلوده کشور تدارک دیده شده بود اما این برنامه ها متوقف شده که هم اکنون در عالی ترین سطح کاهش آلودگی هوای تهران مورد توجه قرار دارد. برنامه کاهش آلودگی هوای شهر تهران به زودی با حضور برخی وزیران، شهردار تهران و مسئولان مربوطه دنبال خواهد شد. رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست بر نقش و مشارکت مردم و استفاده شهروندان از وسایل حمل و نقل عمومی به منظور کاهش آلودگی هوا تاکید کرد و گفت که هم اکنون در حال پیگیری وضعیت یوزپلنگ آسیایی هستیم و سیاست های مربوطه را در بخش حیات وحش و تنوع زیستی دنبال می کنیم.
http://www.mehrnews.com/detail/News/2161092  یکم آبان ماه 1392

ــ ايراد اصلی وارده به حکومت محمدرضاشاه، نبودن آزادی‌های سياسی بود. اگر در سال ١٣٥٥ تنها در حدود بيست کشور جهان آزاد به حساب می‌آمدند؛ امروزه، بر اساس آمار مؤسسه فريدم هاوس، ۱۴۸ کشور جهان آزاد يا نيمه‌آزاد محسوب می‌شوند و ايران در ميان اين ۱۴۸ کشور نیست. http://www.refworld.org/pdfid/5194c7de4.pdf

ــ ایران یکی از پنج زندان بزرگ روزنامه‌نگاران در جهان است و از حيث آزادی مطبوعات، در رتبهُ ۱۹۱ جهان قرار دارد.
سازمان گزارشگران بدون مرز، کشور ایران را در شمار پنج زندان بزرگ جهان برای روزنامه‌نگاران دانست و آن را در ردیف کشورهای چین، اریتره، ترکیه و سوریه قرار داد. گزارش سالیانه این این نهاد مدافع روزنامه‌نگاران که روز چهارشنبه، ۲۷ آذر منتشر شد، تعداد روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران زندانی در ایران تا زمان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در خرداد ماه را ۷۱ نفر عنوان می‌کند که علی‌رغم وعده حسن روحانی برای گشایش‌های سیاسی در کشور، اکثریت آنها همچنان در زندان به‌سرمی‌برند. این گزارش می‌گوید، از آغاز سال ۲۰۱۳ میلادی تاکنون ۷۶ فعال رسانه‌ای بازداشت شده‌اند که ۴۲ مورد بازداشت‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری رخ داده است. در عین حال که ۱۲ رسانه هم در این مدت توقیف یا مجبور به توقف انتشار خود شده‌اند. گزارشگران بدون مرز پیش از این دولت حسن روحانی را به خاطر عدم تحقق وعده‌های انتخاباتی او در رابطه با آزادی بیان مورد انتقاد قرار داده و تاکید کرده بود که آقای روحانی بر اساس همین وعده‌ها در انتخابات از حمایت اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان برخوردار شد. اما با این حال فشار بر روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران در ایران ادامه دارد، چنان‌چه سازمان گزارشگران بدون مرز می‌گوید در سال ۲۰۱۳ میلادی ۱۷ فعال رسانه‌ای کشور به حبس‌هایی از یک تا ۹ سال محکوم شده‌اند.  حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، در گزارش ۱۰۰ روزه خود تایید کرد که هنوز فضای امنیتی در کشور از بین نرفته است. وی در عین حال گفت که دولت در بعضی حوزه‌ها اختیار کافی ندارد و ابراز امیدواری کرد با تلطیف فضا در کشور، از فضای امنیتی موجود کاسته شود. این گزارش همچنین آماری نیز از قتل روزنامه‌نگاران جهان در سال ۲۰۱۳ ارائه می‌دهد و آن را ۷۱ مورد عنوان می‌کند که در مقایسه با ۸۸ روزنامه‌نگار کشته‌شده در سال ۲۰۱۲ کاهشی بیست درصدی را نشان می‌دهد. با این همه کریستف دو لوار، دبیر اول سازمان گزارشگران بدون مرز، تاکید می‌کند که کاهش نسبی تعداد روزنامه‌نگاران کشته‌شده در سال ۲۰۱۳ نشانگر بهبود آزادی اطلاع‌رسانی نیست بلکه این کاهش با صعود نجومی تعداد روزنامه‌نگاران ربوده‌شده و افزایش تهدید و تعرض به روزنامه‌نگاران جایگزین شده است. سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارش سالانه خود از سوریه، هند، فیلیپین، سومالی و پاکستان به عنوان پنج کشور مرگبار برای روزنامه‌نگاران نام برده است.

بدترین سال برای روزنامه‌نگاران زندانی
همزمان کمیتهٔ حمایت از روزنامه‌نگاران در گزارش سالانه خود سال ۲۰۱۳ را بدترین سال برای روزنامه‌نگاران زندانی در جهان پس از سال ۲۰۱۲ خوانده است. این تشکل مدافع روزنامه‌نگاران در سرشماری سالانه خود ۲۱۱ روزنامه‌نگار زندانی در جهان را شناسایی و یادآوری کرده که در سال ۲۰۱۲ این تعداد ۲۳۲ روزنامه‌نگار بوده است. بر اساس گزارش کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران، بیش از نیمی از تمام روزنامه‌نگاران زندانی جهان در ترکیه، ایران و چین هستند. در این گزارش چنین آمده که دولت‌های بی‌مدارا در آنکارا، تهران و پکن عمدتا از اتهامات ضد دولتی استفاده کردند تا جمعا ۱۰۷ خبرنگار منتقد، وبلاگ‌نویس و سردبیر را وادار به سکوت کنند. کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران همچنین درباره وضعیت روزنامه‌نگاران زندانی ایران در سال ۲۰۱۳ می‌گوید که تعداد روزنامه‌نگاران زندانی از ۴۵ نفر به ۳۵ نفر کاهش پیدا کرد چون برخی روزنامه‌نگاران زندانی دوران محکومیت خود را به پایان رساندند و همچنین دولت سیاست خود را مبنی بر آزاد کردن برخی از زندانیان به عنوان مرخصی ادامه داد اما با وجود انتخاب حسن روحانی در ماه ژوئن به عنوان رئیس جمهور جدید، مقامات ایرانی همچنین به دستگیری‌های جدید و محکوم کردن روزنامه‌نگاران عضو گروه‌های اقلیت و اصلاح‌طلب به احکام طولانی‌مدت زندان ادامه دادند. کمیتهٔ حمایت از روزنامه‌نگاران تصریح کرده است که گزارش آن نهاد شامل روزنامه‌نگارانی نیست که در طول سال زندانی و آزاد شده‌ و یا ناپدید یا ربوده شده‌اند.

ــ ايران از نظر آزادی اينترنت در ميان شصت کشور در رتبه آخر است و در کنار چين و کوبا بيشترين محدوديت‌ها را بر اينترنت اعمال می کند. از نظر سرعت داونلود اینترنت نيز، رتبه جهانی ايران ١٧٠ است.
گزارش جدید فریُدم هاوس یا خانه آزادی درباره آزادی اینترنت در نقاط مختلف جهان می‌گوید که از میان ۶۰ کشور مورد مطالعه، ایران بدترین رتبه را در یک سال گذشته داشته است. این گزارش که روز پنج‌شنبه، ۱۱ مهر، منتشر شد، کشورهای مورد مطالعه را به سه دسته آزاد، نسبتا آزاد و غیر آزاد تقسیم کرده است که امتیازات آنان از صفر تا ۱۰۰ متغیر است. هر کشوری که مردم آن از آزادی بیشتری در حوزه اینترنت برخوردارند، امتیاز آن به صفر نزدیک‌تر است و برعکس، کشوری که بیشترین محدودیت اینترنتی را دارد، به نقطه ۱۰۰ تمایل بسیاری پیدا می‌کند. بر این اساس، ایسلند با ۶ امتیاز به عنوان آزادترین کشور و ایران با ۹۱ امتیاز به عنوان بدترین کشور از نظر آزادی اینترنت معرفی شده است. آدریان شهباز، پژوهشگر در فریدم هاوس، به رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی می گوید که مرگ یک وبلاگ نویس، یکی از دلایل اصلی است که جمهوری اسلامی در انتهای لیست کشورهایی قرار گرفته که آزادی اینترنت را نقض می کنند. ستار بهشتی وبلاگ‌نويس منتقد جمهوری اسلامی بود که پليس سايبری ايران او را آبان‌ماه سال گذشته بازداشت کرد و پس از گذشت چند روز در زندان درگذشت. در حالی که خانواده وی معتقدند او در اثر شکنجه کشته شده است و جمعی از زندانيان هم‌بند با ستار بهشتی نيز شهادت داده‌اند که او شکنجه شده بود، پزشکی قانونی می‌گويد مرگ او در اثر شکنجه نبوده است. این گزارش نشان می‌دهد که حتی کشورهایی مانند کوبا، چین، سوریه، عربستان سعودی، ازبکستان، اتیوپی و بحرین که به عنوان کشورهای نقض‌کننده آزادی‌های اینترنتی شناخته می‌شوند، وضعیتی بهتر از ایران دارند. فریدم هاوس مهرماه سال گذشته نیز از ایران به عنوان یکی از محدودترین کشورها در زمینه آزادی اینترنت نام برده بود. جدا از این، یکی از آخرین‌ گزارش‌های این موسسه درباره آزادی مطبوعات که اواسط اردیبهشت سال جاری منتشر شد، ایران را در میان 197 کشور جهان در رتبه 191 قرار داده است. مجموع این گزارش‌ها و اخباری که در رسانه‌های جهانی بازتاب پیدا کرده است، باعث شده مقامات دولت جدید ایران به دفعات با پرسش‌هایی درباره وضعیت آزادی اینترنت و مطبوعات در کشور مواجه شوند. از آن جمله می‌توان به مصاحبه اخیر شبکه تلویزیونی ان‌بی‌سی آمریکا با حسن روحانی اشاره کرد که خبرنگار از او درباره فیلترینگ اینترنت و رسانه‌های اجتماعی مانند توییتر و فیس‌بوک می‌پرسد و آقای روحانی در پاسخ می‌گوید که دیدگاه دولت این است که مردم باید به تمام اطلاعات جهان دسترسی داشته باشند. با این حال علی‌رغم آن که برخی مقامات جمهوری اسلامی از فیس‌بوک و توییتر بهره می‌برند این رسانه‌ها همچنان در ایران فیلتر هستند. اما گزارش جدید فریدم هاوس نیز دوره زمانی اردیبهشت ۱۳۹۱ تا یک سال بعد آن را شامل می‌شود که هنوز یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار نشده بود. این گزارش در نقطه مقابل ایران و دیگر کشورهای غیرآزاد از ۱۷ کشور نام می‌برد که مردم آنها از آزادی اینترنتی برخوردارند. بر این اساس پس از ایسلند به ترتیب کشورهای استونی، آلمان، ایالات متحده، استرالیا، فرانسه، ژاپن، مجارستان، ایتالیا، بریتانیا، فیلیپین، گرجستان، آفریقای جنوبی، آرژانتین، کنیا، اوکراین و ارمنستان قرار گرفته‌اند. این کشورها امتیازی بین ۰ تا ۳۰ کسب کرده‌اند. فهرست کشورهای نیمه آزاد نیز با امتیاز ۳۱ آغاز می‌شود و تا امتیاز ۶۰ امتداد می‌یابد که در آن می‌توان کشورهایی مانند هند، ترکیه، بنگلادش، آذربایجان و روسیه را سراغ گرفت. در نهایت هم با فهرستی از کشورها مواجه می‌شویم که امتیازشان بین ۶۱ تا ۱۰۰ است، فهرستی که درست در انتهای آن ایران قرار دارد.

http://www.radiofarda.com/content/f2-freedom-house-report-internet-censorship-up-iran-china-model-laws/24722690.html
http://www.radiofarda.com/content/f12_new_report_of_reporters_without_frontier_on_enemies_of_internet/24512647.html
http://www.radiofarda.com/content/f12_iran_170th_household_download_index_2013/25188084.html
http://www.radiofarda.mobi/a/24723051.html
 ــ ايران، به نسبت جمعيت، بيشترين اعدامی را در جهان دارد و از نظر تعداد زندانیان بعد از چين در جایگاه دوم است.
سازمان عفو بين الملل در گزارشی اعلام کرد که طی سال گذشته حداقل ۲۴ نفر در هر هفته اعدام و بيش از ۶۴ نفر محکوم به مرگ شده اند، و ايران با ۳۱۷ اعدام در این سال، رتبه دوم را در اين زمينه دارد. اين در حالی است که بنا به گزارش عفو بين الملل، تعداد اعدام ها در ايران، در سال پیش از آن ۱۷۷ نفر بوده که امسال به ۳۱۷ نفر، افزايش يافته است. سياست اعدام در جمهوری اسلامی همواره مورد انتقاد گروه های حقوق بشر در جهان بوده است. در سپتامبر سال ۲۰۰۷، مجمع عمومی سازمان ملل با اکثريت آراء قطعنامه ای را تصويب کرد که بر اساس آن مجازات اعدام بايد برچيده شود، اما بسياری از کشورها نظير ايران، آن را اجرا نکرده اند. بر اساس آمار عفو بین الملل، طی سال گذشته ۱۲۵۲ نفر در ۲۴ کشور جهان اعدام شده اند و سه هزار و ۳۴۷ نفر در ۵۱ کشور نیز محکوم به مرگ شده اند، در حالی که ۲۷ هزار و ۵۰۰ نفر در انتظار اجرای حکم اعدام هستند. این گزارش می گوید که تعداد اعدام ها در سال ۲۰۰۶ بالغ بر ۱۵۹۱ نفر بوده است، که در سال گذشته این رقم کاهش يافته است. بعد از چين و ايران، عربستان سعودی با ۱۴۳ اعدام، پاکستان با ۱۳۵ و آمريکا با ۴۲ اعدام، رکورد داران اجرای اعدام در سطح جهان هستند که اين پنج کشور، مجموعا ۸۸ درصد اعدام های جهان را به خود اختصاص داده اند. بر اساس آمار عفو بین الملل، طی سال گذشته ۱۲۵۲ نفر در ۲۴ کشور جهان اعدام شده اند و سه هزار و ۳۴۷ نفر در ۵۱ کشور نیز محکوم به مرگ شده اند، در حالی که ۲۷ هزار و ۵۰۰ نفر در انتظار اجرای حکم اعدام هستند. در گزارش عفو بين الملل آمده است:«گرفتن جان افراد توسط دولت، يکی از اقدامات شديدی است که يک دولت می تواند مرتکب شود. ما از تمام دولت ها می خواهيم که به بيانيه سازمان ملل عمل کنند و يک بار برای هميشه اجرای مجازات مرگ را ممنوع کنند.

۳۴۷ اعدام در روزهای برگزاری المپيک
کيت آلن، مدير عفو بین الملل در بريتانيا، می گوید که بر اساس آمار موثق، روزانه ۲۲ نفر در چين اعدام می شوند که بر اين اساس، طی روزهای برگزاری المپيک، ۳۴۷ نفر اعدام خواهند شد. آمار موجود برای اعدام طی سال گذشته در چين، ۴۷۰ نفر است، اما برخی فعالان حقوق بشر معتقدند که آمار واقعی، ۸۰۰۰ اعدام طی سال گذشته است.. طبق آمار عفو بين الملل، در چين، ميزبان المپيک، که اعدام افراد مخفی نگه داشته می شود، طی سال گذشته حداقل ۴۷۰ نفر- متوسط ۹ نفر در هفته اعدام شده اند و ۱۸۶۰ نفر- معادل ۳۵ نفر در هفته- به مرگ محکوم شده اند. اين آمار، چين را در رديف اول کشورهای جهان در زمينه اعدام افراد قرار می دهد. در گزارش سازمان عفو بين الملل تاکيد شده است که اعدام های مخفی بايد متوقف شده و سانسوری که در اطراف پنهان نگه داشتن اين امر دیده می شود، بايد برداشته شود. در اين گزارش آمده که خيلی از کشورها می گويند که اعدام ها به خواست مردم است، پس مردم حق دارند که بدانند به نام آنها چه اتفاقی در حال رخ دادن است. سازمان عفو بين الملل از کميته بين المللی المپيک و خود ورزشکاران خواسته است که نسبت به اعدام ها در چين عکس العمل نشان دهند. حدود هفتاد جرم در چين نظير تقلب در ماليات، دزديدن سررسيدهای مالياتی، خراب کردن امکانات مربوط به توليد برق، فروختن داروی قلابی، اختلاس، پذيرفتن رشوه و خلاف های مربوط به مواد مخدر، مجازات اعدام دارند.

ــ انتخابات ايران، حتا در مقايسه با انتخابات کشورهای اسلامی‌ای مانند مراکش، تونس، ليبی، اردن، لبنان، عراق، ترکيه، پاکستان، و افغانستان، غيردموکراتيک است. در همه کشورهای مذکور، انتخابات‌هايی آزاد يا نيمه‌آزاد برگزار می‌شود و همه طيف‌های سياسی، از چپ تا راست و از سکولار تا مذهبی، می‌توانند در آن‌ها شرکت ‌کنند. سخن گفتن از امکان شرکت نيروهای سکولار در انتخابات ايران بيشتر به طنز می‌ماند.
سياست خارجی ايران از ابتدا فاجعه‌بار بوده است. جمهوری اسلامی خود را نه حامی منافع ملی ايران، که پشتيبان نهضت جهانی اسلام می‌داند و منافع ملی ايران را به پای توهمات ايدئولوژيک قربانی می‌کند. سياست آمريکاستيزی و اسرائيل‌ستيزی و فلسطين‌محوری، با عنوان مبارزه با نظام سلطه، کشور ايران را از جايگاه شايسته‌اش در جهان ملت‌ها ساقط کرده و ايران را در جهان منزوی ساخته است. سياست خارجی جمهوری اسلامی با تروريسم عجين گشته و باعث شده است که نفوذ ايران در حوزه تمدنی‌اش، از جمله در قفقاز و آسيای مرکزی و کردستان، به شدت آسيب ببيند و منافع اقتصادی کلانی را از دست بدهد.
ــ جمهوری اسلامی با در پيش گرفتن سياستی فاجعه‌بار در مسئله اتمی صدها ميليارد دلار زيان به مردم ايران تحميل کرده و، با امضای توافق‌نامه ژنو، حق حاکميت ملی ايران در زمينه انرژی اتمی را خدشه‌دار ساخته است. اين در حالی است که پيش از روی کارآمدن جمهوری اسلامی قرار بود که تا سال ١٣٧٩ دست کم ٢٣ نيروگاه اتمی در ايران ساخته شود و همه مراحل، از استخراج اورانيوم و غنی‌سازی آن تا بازفراوری پلوتونيوم، در ايران انجام شود.

ــ خليج فارس، که پيش از جمهوری اسلامی کاملن زير نظارت ارتش ايران بود، به علت سياست‌های ماجراجويانه و ضدملی جمهوری اسلامی اکنون دوباره به اشغال ارتش‌های آمريکا و انگليس درآمده است.
ــ سهم و يکپارچگی سرزمينی ايران در دريای مازندران به شدت در خطر است. کشورهای پيرامون دريای مازندران با قراردادهای دوجانبه خود در عمل بخش‌های مهمی از سهم ايران در اين دريا را اشغال کرده‌اند. سهم ايران از منابع نفتی و گازی دريای مازندران شامل حدودن ٣ ميليارد تن معدل ٢٤ ميليارد بشکه نفت و ٣١٠٠ ميليارد متر مکعب گاز تقريبن صفر بوده است.  http://fr.ria.ru/world/20110504/189366821.html
ديگر کشورهای پيرامون دريای مازندران تقريبن همه ذخاير نفتی و گازی آن را در ميان خود تقسيم کرده‌اند و چيزی برای ايران باقی نگذاشته‌اند. اين کشورها تنها ١١ تا ١٣ درصد از کرانه‌های دريای مازندران را که تقريبن نفت و گازی در آن‌ها نيست، متعلق به ايران می‌دانند. همچنين هيچ يک از خطوط لوله نفتی استراتژيک دريای مازندران به سوی دريا‌های آزاد را از ايران نکشيدند. در نتيجه، ايران نه تنها ساليانه ميليارد‌ها دلار را از دست می‌دهد، که موقعيت سوق‌الجيشی‌اش در اين منطقه تضعيف شده است.
ــ ايدئولوژی جمهوری اسلامی با اکثر هنرها از مجسمه‌سازی و نقاشی گرفته تا رقص و موسيقی در تضاد است و نگاهی خوش به آن‌ها ندارد؛ انقلاب اسلامی با آتش زدن سينماها به عنوان مظاهر فساد هم‌زمان بود. از سال ١٣٤٢ تا ١٣٥٧ تعداد سينماهای کشور ده‌ها برابر شده و به پانصد تا ششصد سالن رسیده بود؛ در دوره جمهوری اسلامی، تعداد آن‌ها نه تنها افزايش نيافت، که کاهشی چشمگیر يافت و به ٢٦٠ تا ٣١٥ سالن فعال رسيد. نکته قابل تأمل اين که ايران، با توجه به جمعيتش و بر اساس آخرين استانداردهای جهانی، به هفت‌هزار سالن نمايش فيلم نياز دارد که با توجه به ٢٦٠ سالن فعال در سال ۱۳۸۷، ايران بيش از ٦٧٠٠ سالن ديگر نياز دارد.  http://www.cinemadaran.com/cinema_list.html
سینمای ایران در کنار تمام مشکلاتی که دارد با مشکل مهمی به عنوان مشکل مخاطب رو به رو است. بحران مخاطبی که نه تنها ریشه در مسائل اقتصادی و فرهنگی دارد بلکه بخشی از آن نیز ناشی از کمبود فضاهای فرهنگی است. در واقع عدم رشد مراکز فرهنگی متناسب با رشد جمعیت و در کنار آن گسترش رسانه های جمعی و در دست بودن فیلم های روز خارجی مانع از آن است که تماشاگران چون گذشته، عطش رفتن به سینما را داشته باشند. بسیاری از ما صف های طولانی سینما را به یاد داریم که برای دیدن فیلم هایی چون عروس، اجاره نشین ها و مدرسه موش ها گاهی در روزهای تعطیل به چندین متر می رسید. اما این روزها با امکانات جدید و گسترش تعداد فیلم ها دیگر خبری از صف های طولانی نیست. این نکته مهمی است که در این سال ها کمتر فیلمی ساخته شده است که هم بتواند نظر مثبت منتقدان را به سمت خود جلب کند و هم نظر تماشاگران را.
نکته تاسف بار اما در این میان آن است که آمار حکایت می کند ایرانیان هر پنج سال یک بار به سینما می روند و از این پس باید به آمار وحشتناک مطالعه دو دقیقه ای آنان در سال، آمار رفتن به سینما را نیز اضافه کرد. بگذریم از تئاتر و بازدید از گالری هنری و خرید آثار هنرمندان که اصلاً قابل گفتن نیست و تمام اینها بیانگر این مساله است که فعالیت های فرهنگی نه تنها جزء اولویت های ایرانیان نیست که هیچ سهمی در سبد خانوادگی آنان ندارد. اما در سینما چه بخواهیم و چه نخواهیم این مشکلی است که اگر خواسته باشیم از کنارش بگذریم و آن را کم اهمیت جلوه دهیم در آینده نه چندان دور هنر صنعت سینما را از دست خواهیم داد. نکته قابل تامل این است که ایران براساس تعداد جمعیت و آخرین استانداردهای جهانی به هفت هزار سالن نمایش فیلم نیاز دارد و با توجه به تعداد 260 سالن فعال در سال 87، کمبود سینمای ایران در این عرصه بیش از 6700 سالن است. امیرحسین علم الهدی مسوول تهیه و اکران فیلم های خارجی بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به تعداد سالن های سینمای فعال در ایران در گفت وگو با مهر چنین گفت. ایران با داشتن 210 سینما و 260 پرده اکران فیلم تنها توانسته از مجموع 804 شهر کشور فقط 75 شهر را سینمادار کند و حدود 729 شهر کشور سالن سینما ندارند. تعداد سینماها در فروش بالای فیلم های سینمایی در سینمای جهان نقش مهمی را ایفا می کند. فیلمی مانند شوالیه تاریکی که با فروش نزدیک به 9 میلیارد دلار لقب پرفروش ترین فیلم سال 2008 را به دست می آورد همزمان در 4500 سینما اکران شد. این را باید مقایسه کرد با فیلم دایره زنگی یا همیشه پای یک زن در میان است به عنوان پرفروش ترین فیلم های سینمای ایران در سال 87 که با فروش بیشتر از یک میلیارد تومان تنها در 30 سینما به نمایش در آمده اند. از سوی دیگر کمبود تعداد سینما باعث شده است تعداد زیادی از فیلم های تولید شده در سال های مختلف بدون هیچ دلیلی از چرخه اکران دور مانده و در انتظار زمان خالی سینماها باشند. به گفته علم الهدی و طبق معیارهای جهانی بر اساس هر 10 هزار نفر جمعیت یک سالن سینما تعریف می شود: اما در ایران با وجود 260 پرده نمایش برای هر 269231 نفر یک سالن سینما وجود دارد. چنانچه ایران بخواهد به استانداردهای جهانی نزدیک شود، باید هفت هزار سالن سینما داشته باشد، یعنی 6740 سینمای دیگر. البته در یکی دو سال گذشته اقدامات خوبی توسط شهرداری ها و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راه اندازی سینماها و مراکز فرهنگی صورت گرفته است. در تهران به جز سینمای پنج سالنه آزادی در طول دو سال گذشته سینماهای چند سالنه رازی، تماشا، اریکه ایرانیان، ملت و چند سالن دیگر راه اندازی شده است اما این تعداد سالن در مقایسه با کمبودی که ما در تعداد سینماها داریم غیر قابل مقایسه است. البته نباید از یاد برد که در کنار این افزایش سالن سینما برخی از سالن ها به دلیل فرسودگی به چرخه اکران وارد نمی شوند. تعدادی از سالن های سینما نیز از رده خارج و تعطیل شده اند که ناگوارترین آنها دو سالن سینما جمهوری است که در یکی دو ماه گذشته به دلیل آتش سوزی تعطیل شد. علم الهدی نیز با اشاره به افزایش سالن های تهران از طریق ساخت پردیس های سینمایی و سالن هایی که با بازسازی توسعه می یابند، چنین می­گوید. با در نظر گرفتن میانگین 10 میلیون نفر جمعیت شهر تهران، این شهر نیازمند یک هزار سینماست که در وضعیت فعلی حدود 80 سالن در تهران مشغول فعالیت اند و 920 سالن دیگر برای این کلانشهر نیاز است. وی با اشاره به جدولی که با موضوع سرانه سالن سینما در نشریه فوکوس درج شده، گفت که با نگاهی به این جدول که براساس آمارهای جهانی استخراج شده از نشریه فوکوس 2007 موسسه سمعی و بصری اتحادیه اروپاست، ایران از میان 57 کشور دارای سرانه سینما متاسفانه رتبه 53 را دارد و بالاتر از مصر و تونس و پایین تر از مراکش و اندونزی ایستاده است. متاسفانه این آمار برای کشوری با جمعیت هفتاد میلیونی ایران قابل قیاس نیست. به ویژه که به یاد بیاوریم بسیاری از شهرهای نه چندان کوچک نیز فاقد سالن نمایش فیلم هستند. علم الهدی با بیان اینکه نظریه پردازان سینما را یکی از مهم ترین شاخصه های توسعه نام نهاده اند، افزود: یکی از دلایل افزایش ضریب امنیت اجتماعی در جوامع امروزی رابطه مستقیم آن با تعداد سالن های سینما است و هر چه آمار سالن ها در جوامع رو به افزایش باشد، شاخص های امنیت اجتماعی آن کشور رو به بالا می رود. یکی از معضلاتی که کشورهای توسعه نیافته با آن درگیرند ضریب پایین تفریح دسته جمعی خانواده ها در بیرون از خانه است. نداشتن گردش درون شهری و سفر برون شهری و رفتن به تئاتر و کنسرت و فیلم دیدن در سینما که آن را تلطیف کننده فضای خشن جوامع شهری می نامند همگی نشان از ناخوشی مردمان چنین دیاری دارد.

اکران نامناسب مشکل دیگر بحران مخاطب
البته در کنار کمبود سالن سینما نامناسب بودن سیاست های اکران نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که باعث دلزدگی و سردرگمی مخاطبان سینما می شود. این معضلی است که به افزایش تعداد فیلم های در انتظار اکران نیز دامن می زند. علی سرتیپی مدیر شرکت پخش فیلمیران با بیان این که ناهمگون بودن فیلم هایی که همزمان به نمایش عمومی درمی آیند معضل اصلی اکران در سینمای ایران است، درباره میزان استقبال تماشاگران از فیلم های سینمایی به مهر گفت: متاسفانه در این سال ها با روند کاهش تماشاگر مواجه بوده ایم و منحنی تعداد تماشاگران سینما نزولی بوده است. مشخصاً دو سه دلیل وجود دارد که باعث شده تعداد تماشاگران سینمای ایران در سال 87 نسبت به سال 85 دچار کاهش و نسبت به سال قبل افزایش داشته باشد. او با تفکیک سال ها درباره دلایل این امر معتقد است: در سال 85 به طور کلی برای سینمای ایران سالی خوب بود. یکی از دلایل آن خود فیلم ها و دیگری امکانی بود که برای تبلیغات فیلم ها به واسطه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان به وجود آمد. این تبلیغات با قیمت های بسیار پایین و در برخی موارد به صورت رایگان پخش می شد و این مساله تاثیری بسزا در فروش فیلم ها داشت. این ناهمگونی اکران مشکلاتی از جمله کاهش مخاطب را به همراه می آورد. با آنکه نمی توان چارچوبی مشخص برای مشکلات اکران متصور بود، اما واقعیت این است که سینمای ما همواره با اکران یک فیلم دگرگون می شود و اگر در نیمه دوم امسال مثل سال گذشته فیلمی مانند توفیق اجباری اکران شود، بخش عمده مشکل کاهش مخاطب سینما برطرف می شود. او معتقد است که سقف 18 سالن برای اکران یک فیلم یا حتا افزایش قیمت بلیت ها مشکلی را به لحاظ مخاطب برای سینمای ایران به وجود نمی آورد و باید مشکل را در جای دیگر بررسی کرد.
چند سینما در کشور داریم؟
تعداد سالن‌های سینما حاكی از این است كه بخش‌های خصوصی و دولتی در این زمینه به كار بیشتری باید بپردازند و در توسعه این بخش آستین بالا بزنند. مجمد مسچی، مدیر موسسه سینما شهر، آمار دقیق سینماهای فعال در كشور را 212 سینما با 315 سالن دارای 122هزار و 760 صندلی اعلام كرد و گفت که از تعداد سینماهای فوق 110 سالن مجهز به صدای دالبی است؛ 80 سینما مجهز به سیستم دیجیتال كه از میان آن‌ها 75 سینما با سیستم E-cinema و پنج سینما D-cinema هستند. تا شش ماه اول سال بعد حدود 35 سینما به ظرفیت سینماهای كشور اضافه خواهد شد. مسچی با اشاره به سالن‌های جدیدی كه به بهره‌برداری خواهند رسید، اظهار كرد: مجموعه «كوروش» در خیابان ستاری را خواهیم داشت كه با 12 سالن بزرگترین پردیس سینمایی كشور محسوب می‌شود كه دو سالن آن تا جشنواره فیلم فجر به بهره‌برداری خواهد رسید و سایر سالن‌ها تا عید نوروز كامل می‌شوند. در مهرشهر كرج، سینما پرشین را خواهیم داشت كه با چهار سالن تا عید نوروز به بهره‌برداری می‌رسد و همچنین سینما «تیراژه» در نظام‌آباد كه با دو سالن از اكران عید نوروز افتتاح خواهد شد. سینما كاپری گرگان با دو سالن بیش از یك ماه است كه به صورت آزمایشی افتتاح شده و بعد از ماه صفر رسماً آغاز به كار خواهد كرد. همچنین سینما سروش به احتمال خیلی زیاد تا جشنواره فیلم فجر و نهایتاً تا نوروز با سه سالن بازگشایی می‌شود. در شهرک اكباتان مجموعه­ای با پنج سالن به نام مگامال در حال ساخت است كه به مرحله سفت‌كاری رسیده و تا نیمه اول سال 93 افتتاح خواهد شد.
http://danakhabar.com/fa/news     هفتم دی ماه 139 

ــ در جمهوری اسلامی، صنف روحانی و آخوند بر کليت دولت و نظام  حکومتی در ايران حاکم شده است. ساختار جمهوری اسلامی به گونه‌ای است که همه امور در حول محور يک فقيه می‌چرخد که ولی ملت ايران است. همه امور ديگر، از جمله حقوق ملت، در حاشيه و در ذيل اصل ولايت فقيه است. قانون اساسی و ساختار جمهوری اسلامی به گونه‌ای است که هر گونه اصلاح اساسی در آن ناممکن است زیرا هرگونه اصلاح اساسی و بنيادين در جمهوری اسلامی به فروپاشی ساختار آن می‌انجامد.
شايد بتوان گفت که مصيبت‌بارترين اتفاق برآمده از انقلاب اسلامی افتادن دوباره امر قضا به دست روحانيان بود. در دوران رضاشاه، با ايجاد دادگستری جديد، امر قضا از دست آنان خارج شده بود. روحانيانی مانند آية‌الله خادمی اولين محاکم شرع را بدون توجه به قانون و پس از گذشت بيش از پنجاه سال در دی‌ماه ۱۳۵۷، يعنی حتا پيش از پيروزی انقلاب، تشکيل دادند. خلخالی اولين حاکم شرع جمهوری اسلامی بود و بدين ترتيب چنین روحانيانی اداره دستگاه قضا را بدست گرفتند. در دوران پهلوی دستگاه دادگستری استقلال نسبی خود را حفظ کرد؛ اما در دوران جمهوری اسلامی، دادگستری ايران استقلال خود را کاملن از دست داده و به زير سلطه روحانيت و ولی فقيه درآمده است. اکنون قوه قضاييه جمهوری اسلامی اسباب سرکوب منتقدان، فعالان سياسی و مردم معترض شده است.
طبق قانون مجازات اسلامی، انسان‌ها را به جرم داشتن باوری متفاوت از آنچه نظامی اسلامی الزام می دارد، می‌توان کشت و زنان را می‌توان سنگسار کرد؛ در حالی که پدر خانواده اگر کودک خود را بکشد مجازات چندانی در انتظارش نخواهد بود. در دوران جمهوری اسلامی، پس‌رفتی عظيم در زمينه حقوق زنان ايرانی رخ داد و بسياری از دستاوردهای دوران پيشين در اين زمينه از ميان رفت يا تضعيف شد.
جمهوری اسلامی با الغای قانون حمايت از خانواده و تصويب قوانين ضدزن و ضدکودک بيشترين ستم را بر زن و کودک و خانوادهُ ايرانی تحميل کرده و باعث تباهی جامعه شده است. در قوانين جمهوری اسلامی، زن گويی نيمه‌انسان است.
ــ ميزان احکام صادره در محاکم ايران خود نشانه‌ای روشن از آشفتگی وضع کشور در حوزه‌های مختلف است. بسياری از مردم ايران به جرم‌های مختلف، از جمله بدحجابی، نپرداختن مهريه، صدور چک بی‌محل، بازداشت يا زندانی شده‌اند. تنها در نه‌ماهه اول سال ١٣٨٦، نيروی انتظامی جمهوری اسلامی يازده و نيم ميليون حکم قضايی را اجرا کرده است.
اين عدد شگفت‌انگيز نشانه نبود امنيت و وضع اجتماعی نابهنجار جامعه ايرانی است؛ اگرچه بخشی از اين احکام در جهت سرکوب زنان ايران و مبارزه با بدحجابی صادر شده است. اين همه در حالی است که قوه قضاييه بر دزدی‌ها و جنايات مسئولان حکومتی چشم بسته است.
ــ غارت‌ها و فسادهای مالی‌ رخ‌داده در دوران جمهوری اسلامی احتمالن بزرگ‌ترين غارتگری‌ها و فسادهای مالی در تاريخ بشر بوده است. ميزان اين فسادها چنان کلان و نجومی است که قابل تصور نيست. در دوران جمهوری اسلامی، قبح فساد مالی کاملن ريخته و شنيدن خبر فساد مالی، هر اندازه کلان، برای مردم عادی شده است.
اين وضع نابسامان اقتصادی، سياسی، اجتماعی، و فرهنگی در کنار پيشرفت کشورهای همسايه و نيز حملات و تبليغات پردامنه حکومت عليه ايرانيگری و هويت ايرانی کار را بدان جا رسانده است که نيروهای جدايی‌خواه در بعضی مناطق کشور پايگاه‌های اجتماعی گاه گسترده پيدا کرده‌اند؛ به طوری که در صورت خلأ قدرت خطر تجزيه ايران را تهديد می‌کند.
ايران در چند دهه گذشته بزرگ‌ترين فرصت خود را برای تبديل شدن به قدرتی بزرگ در جهان از دست داد. تا پيش از سقوط شوروی، ايران در منطقه‌ای بود با غلبه اعراب در آن؛ اما با سقوط شوروی، علاوه بر خاورميانه عربی، ايران با کشورهايی مستقل در قفقاز و آسيای مرکزی همسايه شد؛ و اين نخستين بار پس از ٢٥٠ سال بود که تهديد مستقيم روسيه نسبت به يکپارچگی سرزمينی و حاکميت ملی ايران تقريبن از ميان رفت و، از آن مهم‌تر، سرزمين‌های حوزه فرهنگی ايران از سلطه روسيه آزاد شد و در ارتباط مستقل با ايران قرار گرفت.
به هنگام استقلال اين کشورها، اگر ايران حکومتی معقول می داشت، به راحتی می‌توانست خلأ پديد آمده در اين کشورها را پُرکند و قفقاز و آسيای مرکزی را به حوزه‌های دوستی و همکاری با خود تبديل کند. ايران می‌توانست محور نيرومند يک اتحاديه منطقه‌ای نيرومند گردد و بزرگی از سر گيرد. بدبختانه اين فرصت زرين تاريخی به راحتی از کف رفت.
اگر ايران از همه امکانات جغرافيايی، سوق الجيشی، انسانی، منابع زيرزمينی و طبيعی، فرهنگی، و تمدنی خود استفاده می‌کرد، بی‌شک به جای وضعیت کنونی، در ميان نيرومندترين کشورهای جهان قرار می‌گرفت.