Translate

Monday, January 6, 2014

من هم از آیات الهی هستم!؟

آیـــــــــةالله
نخست:
وقتی یک پشّه و یک قورباغه آیةالله­اند، من چرا نباشم؟
آنجا که همه پدیده­های هستی انگشت اشاره به سمت حضرت ” او” دارند، من چرا از این گردونه دور افتم و قدر آیةاللهی خود را ندانم؟



بله، من محمد نوری زاد آیةالله­ام و چون آیةالله­ام، برای خود فتاوایی دارم. و براین باورم که هرکس در هرمرتبه ای که هست، برای خودش یک آیةالله تمام عیار است و حتمن نیزبرای خود فتاوایی دارد.

دیگر آن که وقتی یکی مثل حضرت شیخ علی فلاحیان گوش تا گوش سرمی­بُرد و تریلی­تریلی مواد مخدر رد می­کند و هم زمان بر لباس و ریش آیةاللهی خویش عطر می­افشاند، پس من یکی چرا در صدور فتاوای آیةاللهی خود دل دل کنم و از شماتت دیگران بهراسم؟

پس این شما و این تازه ترین فتاوای حضرت آیةالله محمد نوری زاد.

پرسش یک: حضرت آیةالله نوری­زاد، اخیرن شاهد افتتاح حوزه­های علمیه با شکوه دارای متعلقاتی چون خوابگاه­های هتل­گونه برای طلاب و استخر و جکوزی و باشگاه­های ورزشی برای طلاب و کتابخانه و سالن­های مجلل برای طلاب و خلاصه شاهد افتتاح این جور حوزه­های علمیه مجلل أن دَر مجلل برای طلاب نازدانه  هستیم.
نظر جناب شما دراین خصوص چیست؟ حلال است یا حرام است؟ جایزاست یا جایز نیست؟

پاسخ حضرت آیةاللهی:
ما کاری به این نداریم که اگر اکثر این طلاب نازنین از آی.کیو مناسبی برخوردار بودند، حتمن در کنکور سراسری دانشگاهها و در رشته­های شاخص و خاص پذیرفته می شدند و به آن سو می رفتند و قس علیهذا. اما حتمن به این کارداریم که هیچ کدامشان از این جور حوزه­های مجلل روحانی بیرون نمی آیند.
آن آخوندهایی که درحجره­های نداری، بر بستری از فقر و مسکنت زیستند و بر ساده زیستی خود غرور ورزیدند و در درس اخلاقِ خود آموختند که هماره خاک پای مردم باشند، همین که به ضرب انقلاب از نردبان قدرت بالا خزیدند، پوست از تن مردمان کندند و دریدند و آن کردند که مغولان با ایران و ایرانیان نکردند. حال اکنون ببیند آخوندهایی که از چنین حوزه­های مجللی بیرون بزنند با نسل بشر چه می­کنند.
ما که آیةالله نوری­زاد باشیم، اخیرن فیلمی دیدیم از مدارسی که کپری بودند. بی در و پیکر و شرم آور و بهت­انگیز با کودکان گرسنه ای که بر زمین غارت شده بلوچستان، هرمزگان و خوزستان نشسته بودند و درس می­آموختند.
به فتوای ما تا زمانی که کودکان ما در هر کجا سرپناه مناسب و حمام و مدرسه و لباس و غذای بایسته ندارند، آجر بر آجر این جور حوزه­های علمیه نهادن و اساسن آجر بر آجر هر جور حوزه علمیه با  هر مختصات و با هر نیّت نهادن جایز که نیست هیچ بل حرام أن+دَر حرام است و حتا داخل شدن بدانها نیز برای علم­آموزی حرام أن+دَر حرام است، چه رسد به تمتع ازین تشکیلات فرعونی جناب تمساح یزدی و ردیف بودجه­ای که هرساله از بیت­المال می­بلعد تا طلاب نازنینی در مجاورتشان تربیت شوند و  عربده کشی بیاموزند!؟

پرسش دو: نظر شما درباره جدایی دین از سیاست چیست؟
آیا همچون مرحوم سیدحسن مدرس با آن موافقید، یا همچون جنابان آیات بس عظام نوری همدانی و جنتی و شیوخ محترم و آبرومندی چون روح­الله حسینیان و پورمحمدی بر امتزاج دین و سیاست تا دسته و بیخ حریص­اید و برای همین امتزاج مصرانه برنامه­ها داشته و دارید؟

پاسخ حضرت آیةاللهی:
جدایی دین از سیاست نه تنها یک ضرورت اجتماعی و منبعث از کلی تجربیات پرهزینه بشری، بل یک واجب شرعی است و هرکس در هر لباسی اگر قدمی در اتصال دین و سیاست بردارد در ردیف دشمنان دین و بشریت قرار می­گیرد.
دفع دخل مقدر:
بر این سیاق دفع می­کنیم که هرگاه پرسنده­ای بپرسد چرا؟ ما پیشاپیش پاسخ داده باشیم چون که آخوند جماعت در درازنای تاریخ همه جور خطا مرتکب شده بود الا آدمکشی و تاراج اموال مردم و آبرو بردن و بی خانمان کردن و دروغ گفتن­های ملی و ترویج ریاکاری و هدر دادن فرصت ها وخسته کردن نسل­ها که این همه نیز به برکت انقلاب اسلامی و آخوندهایی مثل همین­ها که شما یک چندتاشان نه همه را، برشمردید، صورت اجابت بخود گرفت و دست آخوندهای اسلامیِ ایران را به خون و آبرو و مال حرام آغشته کرد و آن شد که نباید می شد. لهذا ما مصرانه­تر از مرحوم مدرس بر جدایی دین از سیاست اصرار می ورزیم.
البته فصل این جور حرفها مدتهاست که سرآمده و دکان و بازارش رونقی ندارد و ما و شما بر سر سوراخی فلوت می زنیم که شیپور زنانی بس ماهرتر پیش از ما انواع ملودی­ها را نواخته­اند و هرچه را موجود بوده برداشته و برده­اند.
مثل همین شعار مرگ برآمریکا. که ما هنوز مثل آدم­های صغیر و نا بالغ ازخود می پرسیم امام خمینی موافق شعار مرگ بر آمریکا بوده است یا نه؟ که اگربوده ما همچنان ادامه­اش بدهیم و خدای ناکرده مبادا به این وحی مُنزَل پشت کنیم.

پرسش سه: جمهوری اسلامی تا کنون حدود سی میلیارد دلار به بشار اسد کمک نقدی کرده است. حالا ارسال کمک­های تسلیحاتی، دارویی، غذایی و اقلامی از این دست بماند
 آیا شما با این رویه که عمدتن به دستور شخص رهبر انجام پذیرفته و می­پذیرد موافقید؟
وجه شرعی این مراودات در چیست؟

پاسخ حضرت آیةاللهی:
صورت ظاهر پرسش شما به یک مراوده ملی بند است.
یعنی وقتی یک کشوری درمعرض خطر قرار گرفته آیا ما باید به آنجا مدد برسانیم یا نه. اما از آنجا که در مراودات فیمابین پای پول مردم و اسلحه مردم و دارو و مواد غذایی مردم در میان است پرسش شما پای به وادی استفتاء می نهد و مرا ناگزیر از پاسخگویی می کند.
سخن کوتاه کنم که این رفتارِ رهبر حرام أن+دَر حرام بوده و تأکید می­کنم حرام أن+دَر حرام است.
دفع دخل مقدر:
هرگاه پرسنده ای بپرسد که چرا؟ ما پاسخش را از پیش داده باشیم چون که در مال مردم صرفن و مؤکّدَن تنها باید با اجازه خود مردم دست بُرد و گرنه مگر دزدان جز این می­کنند؟

پرسش چهار: نظرشما درباره حجاب اجباری و گشت ارشاد و همه این محدودیت­های این چنینی چیست؟
آیا موافقید یا مخالف؟

پاسخ حضرت آیةاللهی:
حقیر پیشنهاد دارم که این گشت ارشاد برود یک گشتی در کوچه پس کوچه­های آقایان بزند و میزان رُفت و روب ایشان را و آقازاده­هاشان را و نیز بستگان و دوستان شان را یک برآوردی بکند و بعدش ازخود بپرسد آیا باید از این غارت عظما تنش بلرزد یا از آشکار شدن چند تار موی تنی چند از بانوان؟
مختصر مراجعه به دنیای عقل نشان می­دهد که در امر دین و گرایشات دینی تحکم و اجبار و شلاق و خط کشی­های حکومتی، بیش از آن که به رواج یک امر دینی پا بدهد، به اشاعه و گسترش نفرت از دین خدا و پیغمبرش و تخفیف و ذلت هرچه از مقدسات که باقی مانده، سرعت می­دهد.
الاحقر من الاحقر
آیةالله حاج شیخ محمد نوری­زاد
(متن کمی انگولک شده است)