هموطن علاف روحانی مشو
زینب این تعزیه خوانی مشو

از پس آن یاوه گـوی بددهـن
محو استاد سخنرانی مشو
با مـواعیــدش خـودارضـایــی مکــن
همچنین در خواب، شیطانی مشو
در عروسـی و عـزای ایـن رژیـم
مثل مرغ و جوجه قربانی مشو
خر همان خر، رهبری بر آن سوار
خوشـدل از تعویض پالانـی مشو
بگذر از سبز و بنفش و سرخ و زرد
در حصــار رنـگ، زنـدانــی مشـــو
خـانـه ات روشــن ز دزد بـا چـــراغ
بی خودی شاد از چراغانی مشو
تا کلید خانه دست سارق است
در شکایت از نـگهبـانــی مشـــو
گول بی.بی.سی و وی.او.ای مخور
خـام حـرف مفت و مجـانــی مشـو
توی رودرواسی امت در نمـان
وامــدار جهـل و نـادانـی مشو
راه خـود را زود پیـدا می کنی
منکــر ادراک ایـرانـــی مشـــو
از کنار گود لنگش کـن مگـو