Translate

Thursday, August 29, 2013

حال و روز ستارگانی که به پرسپولیس می روند

رونالدو بدهيد، كريم شيره‌اي تحويل بگيريد!
اندر احوالات پیوستن محمدرضا خلعتبری به محبوبترین تیم فوتبال آسیا!؟
اين يک آگهي تبليغاتي نيست بلكه حال و روز بازيكنان بزرگ و ستاره‌هايي است كه به پرسپوليس مي‌‌روند. پرسپوليس و يك فرد خير به نام هدايتي پيدا شده كه يك و نيم ميليارد تومان هزينه كند تا خلعتبري به پرسپوليس بيايد اما دواي پرسپوليس نه خلعتبري بلكه يك درد چندين و چند ساله است كه بلد نيست چگونه از ستاره‌ها و مربيان بزرگ بازي و كار بگيرد. مثال پرسپوليس مثال آن زنبيل به دستي است كه چون پول زيادي دارد از روي شكم سيري هر چه در بازار ببيند و هوس كند و چشمش را بگيرد آن را مي‌‌خرد بدون آن‌كه به آن نياز داشته باشد و بعد وقتي كه به خانه مي‌‌رود آن كالاها را گوشه خانه و يخچال مي‌‌اندازد و اينقدر مي‌‌‌ماند كه خراب شود. 
به نظر من پرسپوليس طي هفت هشت سال اخير در فصل نقل و انتقالات نه تنها دست خالي و بي‌‌مهره و بي‌‌ستاره وارد فصل جديد نشده بلكه هميشه بهترين‌هاي بازار نقل و انتقالات را هم خريده اما بلد نبوده از آنها بازي بگيرد. در حقيقت هنر يک مربي خوب اين است كه از بازيكنانش بهترين بازي را بگيرد و هنر يک مدير خوب هم اين است كه از مربيش بهترين كار را! در پرسپوليس معمولن نه مربيان اين تيم آن قدر هنرمند بوده‌اند و نه مديران اين باشگاه تا چنین کرده باشند! به همين كرانچار موفق در سپاهان نگاه كنيد! مگر همين مربي كروات چند سال پيش راحت در اختيار پرسپوليس قرار نگرفته بود، اما طبق معمول قرمزها بعد از چند مساوي و شكست در خروجي باشگاه را به او نشان دادند؛ در حالي كه در سپاهان به اندازه كافي از او حمايت شده و مي‌‌شود و در همين برنامه تلویزیونی 90 اخير ديديد كه رحيمي مديرعامل باشگاه گفت اگر دو سه ستاره ما هم بخواهند با كرانچار مشكل پيدا كنند ما طرف كرانچار را مي‌‌گيريم اما در پرسپوليس ستاره كه هيچ سياره هم به سرمربي تيم ترجيح داده مي‌‌شود! سياهه پرسپوليس پر از نام مربيان بزرگ داخلي و خارجي است كه در اين تيم به آنها هيچ‌گونه فرصتي داده نشده و اخراج شده‌اند اما در عوض در جاهاي ديگر موفق بوده‌اند.
بازيكنان بزرگ و ستاره نيز تقريبن چنين سرنوشتي داشته و دارند. مگر دو، سه سال پيش كه محمدنوري و فشنگچي جذب شدند بازيكنان كوچكي بودند؟ اين دو در آن روزها ستاره‌هاي ليگ بودند اما اين محمدنوري كجا و آن محمد نوري كجا. اين فشنگچي كه آن روزها ستاره ليگ بود كجا و اين فشنگچي كجا كه اصلا انگار از فوتبال محو شده است. كريم انصاري‌فرد، محمد قاضي و غلامرضا رضايي هم تنها نمونه‌هايي از اين سياهه بزرگ هستند. جالب اينجاست كه خيلي از هواداران پرسپوليس درخشش قاضي در ليگ امسال و ضعف او در پرسپوليس پارسال را به تباني او با استقلال برای پيوستن به اين تيم در فصل آينده ربط مي‌‌دهند!! غافل از آن كه اين استدلال‌هاي آبكی، خنده‌دار و دور از عقل و منطق نه تنها هيچ دردي از اين تيم دوا نکرده و نمي‌‌كند بلكه اين درد و بلا و زخم چركين را به طور موقت مخفي مي‌‌كند غافل از آن كه اين دمل چركين يک روز دهان باز مي‌‌كند و . . .
پرسپوليس بلد نيست و به عبارت بهتر جرات ندارد از ستاره‌ها و مربيان بزرگ بازي بگيرد و بي‌‌شک خلعتبري هم نمي‌‌تواند آن چنان دردي از اين تيم دوا كند.
كامران احمد‌پور، سایت نود دات نت ورزشی