Translate

Sunday, July 21, 2013

خامنه ای و سخنانی که فراموش نخواهند شد

یک)
ستایش رهبر ج. اسلامی از جنایات لاجوردی در زندان اوین!

از سخنرانی­های فراموش نشدنی علی خامنه­ای که در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شده، سخنانی است که پس از ترور اسدالله لاجوردی، جنایتکار زندان اوین، گفته است. خامنه­ای در آن به اصطلاح جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه تربيت مدرس 12/6/1377 چنین گفته است. "شهادت آقاى لاجوردى دردناك بود؛ زيرا ايشان خدمات زيادى به انقلاب كردندايشان بعد از كناره­گيرى از سمت خود، در يک روسرى فروشى شهيد شد. آيا حكومت اسلامى نبايد از افرادى كه سابقن خدمتگزار نظام مقدس بوده­اند، حمايت و حفاظت معقول بنمايد؟ آيا سرنوشت آقاى خلخالى هم همين خواهد بود؟ (البته صادق خلخالی بعدها مغضوب رهبر شد و توسط وی ترور سیاسی شد!) به هرحال، ايشان شخصيت برجسته­اى بود. پیش از انقلاب ايشان را مى­شناختم . در آن دوره ، ايشان در چشم خود من و بيشتر كسانى كه در خط مبارزه بودند، فردی پولادين به حساب مى­آمد. (همه می­دانند که لاجوردی به رسم توبه و بخشش ملوکانه، در مراسم سپاس آریامهر در زندان شرکت کرد و همراه با حبیب­الله عسگراولادی و جمعی دیگر از زندانیان مذهبی چون منتظری و طالقانی و بقیه جدا شده و دسته جمعی آزاد شدند و رفتند دنبال زندگی­شان تا آن که پس از انقلاب همه شدند انقلابی و در راس ارگان­ها و نهادهای مهم حکوتی قرار گرفتند.) همان طور كه من در اطلاعيه ى شهادت ايشان هم نوشتم، واقعن آدمى بود كه در ميدان­هاى سخت هميشه حاضر بود و هيچ ابايى از ورود در كارهاى دشوار نداشت. البته سرنوشت او مورد غبطه­ى ماست؛ خوشا به حالش. وقتى خبر شهادت لاجوردى را به من دادند، گفتم حيف بود كه ايشان با آن سوابق بميرد؛ بايد شهيد مى شد!"



دو)

البته نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیک‌تر است.

مسئولت هرگونه خونریزی به عهده افراد و فرماندهان  پشت صحنه این ماجراست. کسانی که بخواهند برای اصلاح ابرو چشم را کور کنند، مسئول هر خونی که ریخته شود هستند.

ميان آقاي هاشمي و رئيس جمهور از سال 84 اختلاف نظرهای متعددی درباره مسائل خارجی، نحوه اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی وجود داشته كه البته نظر رئيس جمهور به نظر بنده نزديكتر است.

سه) این دست خط و این قرآن اهدائی را ملت و تاریخ فراموش نخواهند کرد!
 این دست خط ملوکانه­ی مقام معظم و رهبر فرزانه است. البته او پس از جان به­در بردن از حادثه ترور، سالهاست که با دست چپ می­نویسد. اشاره وی در نماز جمعه پس از کودتای انتخاباتی 88 و فرمان سرکوب خونین مردم به بدن ناقص و نیمه جان، همین دست بود! احمدی­نژاد با همین دست خط، پشت قرآن اهدائی رهبر به وی بدرقه شد، اما تردید نیست که ملت به نوع دیگری او را بدرقه کردند و تاریخ نیز در آینده بدرقه ای متفاوت از او خواهد کرد. دلقکی که در حد ملیجک دربار ناصرالدین شاه هم نبود و بزرگترین ضربات را به اقتصاد و هویت ایرانی زد و با پنهان شدن پشت شعارهای پوچ و جنجالی، ژست هائی گرفت که رهبر جمهوری اسلامی آن را احیای شعارهای انقلاب نامید. این دست خط، پشت قرآن، به این آسانی فراموش نخواهد شد. با آغاز کار دولت روحانی و فاش شدن آنچه که در دوران احمدی­نژاد بر سر ایران و ایرانی آمد، انگیزه نوشتن این دست خط بیشتر آشکار خواهد شد. در حقیقت خامنه­ای از خود و دسته گل­اش یعنی کودتا به سود احمدی­نژاد و علیه موسوی، دفاع کرده است. در بی تدبیری او همین بس که احمدی­نژاد می­رود و از این پس هرچه از دوران 8 ساله او فاش شود، پاسخگو همان است که این قرآن را با این دست خط به احمدی­نژاد هدیه کرده است!


پیک­نت سی و یکم تیرماه