تابوشکنی و تابو ستیزی!؟
بگوییم دودول یا شومبول!؟
چی چی بنویسیم؟ چی چی بخونیم؟
سایت مرد-روز دات کام
فرض کنیم که ما شدیم بهترین پدرو مادر دنیا و از همان بدو خروج بچه از رحِم مادر (شکرخدا این اندام زنانه یک اسم مشترک در همه جا دارد!) شروع به آموزش فرزندمون و دادن اطلاعات درست به اون کردیم. اجازه بدین به عنوان یک جوان بزرگ شده از بطن سطوح فرهنگی میانی (و گاهی پایینتر از میانی) جامعه ایرانی تصویری از واقعیت موجود رو به ارائه بدهم.
فکر میکنم دنیای آموزشی پسران با دختران در ایران از نظر میزان آمیختگی با فرهنگ کوچه و خیابون فاصله نجومی داشته که گرچه در سالهای اخیر و با درخشش نسل متفاوت امروزی از میزان ابن فاصله کم شده، اما هنوز بین شنیدههای یک پسر نوجوان و یک دختر نوجوان تفاوت زیادی وجود داره.
پسرهای ایرانی قبل از پایان دوره ابتدایی حداقل به طور جسته و گریخته با اسامی سه حرفی دوحرفی که با حرف کاف" شروع میشن آشنایی کلی پیدا میکنند. تصور نمیکنم اکثر دختران ایرانی در اون سنین انگیزه چندانی برای شنیدن این نامها از خودشون نشون بدهند و احتمالن که بیشتر دغدغه و نگرانی اونها شروع خونریزیها و بلوغ جنسی و تبریکات مادرها و مادربزرگها و آن جشن کذایی تکلیفه.
با باز شدن پای پسر بچه به مدرسه راهنمایی و تجربه اولین افت تحصیلی ناشی از بروز اولین علائم بلوغ و محیط غریب و ناخوشایند مردانه، این دو اسم کاف دار هم بسیار بیش از قبل شنیده میشن و جالب اینجاست که اولین جرقههای شنیداری پسر نوجوان در کاربردهای این اسامی در فحاشی و جوکهای رکیکیه که برای اون سنین سرگرمی هیجان انگیز، مخفی و کثیف اما آمیخته با لذتی خاص محسوب میشه.
متاسفانه این دو اسم "کاف"داری که با قدمتی بسیار زیاد در فرهنگ ما وجود دارند، فاصله شون از همین نقطه، با کاربردهای اصولی تر مذهبی، پزشکی، اجتماعی و حتا ادبی بیشتر و بیشتر میشه. امروز برای بخش بزرگی از جامعه ایرانی کاملن جا افتاده که نامهای "کاف"دار برای آلت تناسلی هیچ جایگاهی به جز برای فحاشی یا لطیفه سرایی کوچه بازاری ندارند و تقصیر این امر بر گردن ماست!؟
اما از ابداعات جالب توجه ولی ناخوشایند در فرهنگ ما، تفکیک کاربرد اسامی مختلف آلت تناسلی در جایگاه های مختلف حرفهای و اجتماعیه ایرانه. مثلن در پزشکی برای مردان عوام از همان آلت ساده یا هر اشارهای که منظور رو برسونه استفاده میشه و برای زنها هم بیشتر به سوی نامها و اسامی لاتین یا عربی تمایل هست و بین خود پزشکها هم اسامی کاملن علمی برای گرفتن بار منفی اخلاقی این اعضای مظلوم و گرانبها کاربرد دارند. اما در مذهب با صراحت و سادگی خاص علمای مذهب، از الفاظ عرب ی به وفور استفاده میشه و بار منفی اسامی تقریبن در این روش به صفر میرسه.
آلت تناسلی کاربرد خاص دیگری ندارد به جز کاربرد اصلی اون که تصور میکنم هر تک زوج ایرانی، یک فرهنگ خاص نامگذاری برای خودشون داشته باشند که میشه نزدیک به ۳۰ میلیون فرهنگ متفاوت در ایران. حالا از افرادی که بجای صدا زدن اسم همسرشون، آنها را با اسم پسرشون صدا میکنند (مثلن به فاطمه میگن حسن!) را درنظر بگیرید تا ما مدعیان روشنفکری. شاید رایجترین فرهنگ مشترک، حتا در دنیا و در این فضای خاص، همان زبان ایما و اشاره باشه و سوم شخص مفرد! مثل ببرش بالا، بیار اینور، ببر اونور . . . !
حالا بیایید فکر کنیم که راه حل چیست؟ بگوییم دودول و ناز؟ از واقعیات خیلی دورند و بیشک ایجاد تناقض میکنند، اگر پسر من در مدرسه به همکلاسی خودش بگه دودولم زخم شده، با خطر تمسخرو استهزای دسته جمعی همکلاسیهای خودش مواجه میشه، گاهی یک اشتباه استراتژیک مثل این میتونه تمام اعتماد به نفس نوجوون رو برای تمام دوران مدرسه ازش بگیره و ناچار بشن تقاص مودب بودن را پس بدهند.
اگر هم به بچه ۵ سالمون بگیم که این (معامله) توئه! با خطر آبروریزی وحشتناکتری برای خودمون مواجه میشیم. مثل این که بچه در جمع فامیل فریاد زنان اعلام کنه که مامان فلانی به معامله من دست زد! شاید مثلن آلت برای پسر راه حل میانه و منطقی تری باشه که هم کاربرد خانگی اون رو پوشش میده و هم اجتماعی. در مورد دخترها هم واقعن نمیدونم چه اسم معنی دار و عامیانه و در عین حال مودبانهای میشه انتخاب کرد.
اما به هر حال دراین برزخ و گذار نسلها، بیشک این وظیفه خطیر بر عهده بنده و شماست که به یک روش میانهای برای فرزندانمون دست پیدا کنیم، بلکه اونها از این آمیخته و ملغمه فرهنگی که ما درگیر اون بودیم و هستیم نجات پیدا کنند.