بر هر محقق منصفی آشکار
است که تفرقه و اختلاف میان مسلمانان و نیز عمود خیمه خرافات و بدبختی و ستمکشی
شیعیان ریشه در افسانهی غدیرخم دارد.
البته شکی نیست که
پیامبر اسلام، جمله معروف "من کنت مولاه، فهذا علی مولاه" را در غدیر خم
گفته است. ولی همان طور که از خود حضرت علی نقل شده، باطل و دروغ تنها در صورت آمیختگی
با راست و حقیقت میتواند موجب فریب و گمراهی مردم شود. کاری که شیطان صفتان انجام
دادند این بود که جملهی راست پیامبر در غدیرخم را گرفتند و برداشت و تفسیری دروغ
و تفرقهانگیز بر آن پوشانده و به این وسیله نه تنها انگ کفر و ارتداد بر شاگردان
مکتب اسلام زدند بلکه تا قیام قیامت، بذر کینه و تفرقه را در میان مسلمانان
پاشیدند. کار بدانجا رسید که از دل این شجره خبیثه، فرعون ولایت مطلقه فقیه خارج
شد و خون به دل مردم ایران کرد! از آنجا که ماه برای همیشه پشت ابر نمیماند، در
اینجا 10 پرسش جنجالی خطاب به محققان و علمای شیعه مطرح میشود و از
عموم شیعیان درخواست میگردد تا پاسخ درستی برای این سئوالات پیدا نکردهاند، دست
از تقلید کورکورانه از آخوندها برداشته و گریبان آها را رها نسازند. روحانیت به
معنار عام، از ابتدا تاکنون، باید برای قرنها دروغپردازی و شارلاتانیزم و
کلاهبرداری و تفرقه افکندن میان مسلمانان و به قول خودشان "فساد فیالارض"
تحت پیگرد قرار گیرد.
1) چرا
علی در هیچ یک از آثار شیعه نگفته که عموم مردم در غدیر خم با وی برای خلافت بیعت
کردند؟ به خصوص در میان آن حجم از نامهها و خطابهها و . . . پس از شهادت حضرت
عثمان که تمام دعواها بر سر خلافت حضرت علی بود؟ چرا؟
2) چرا هیچ کس، حتا
یک نفر از فرمانروایان و حاکمان عرب زبان، چه پیش و چه پس از پیامبر، برای تعیین و
معرفی جانشین خودش از کلمه مولی استفاده نکرده است؟ مگر این واژه معنای خلیفه و
اولی الامر و جانشین نمیدهد؟
3) چرا جوانان
طرفدار علی در سقیفه بنی ساعده به واقعه بیعت با او در غدیر خم هیچ اشارهای نکرده
و به جای آن می گویند "لا نبایع الا علیا: ما جز با علی بیعت نمیکنیم"
در حالی که اگر در غدیر خم بیعت کرده بودند باید میگفتند "ما بیعت خود با
علی را نمیشکنیم! چرا؟
4) میدانیم که
بسیاری از مردم مدینه و قبائل اطراف در غدیرخم حاضر نبودهاند؛ چرا پیامبر پس از
بازگشت به مدینه از آن تعداد غایبین برای علی بیعت نمیگیرند؟
5) چرا در خصوص
واقعهی مهم بیعتشکنی 120 هزارنفره هیچ مثل و شعری در همان زمان ساخته نشده؟ و سر
زبانها نیفتاده؟
6) چرا در
قرآن صراحتن نام علی به عنوان خلیفه و جانشین نیامده؟ چرا حتا یک آیه وجود ندارد
که "ای پیامبر، امر تعیین خلیفه و جانشین به عهده و وظیفه توست"؟ اگر می
گویید نباید نام علی میآمد! دستوری به صورت کلی که می توانست صادر شود. نا سلامتی
مهمترین و اهم اصول و فروع اسلام است که بر تمامی ارکان دین اشراف و در آنها
مدخلیت دارد!
7) چرا طی 70 روز
فاصله غدیر خم تا رحلت پیامبر هیچ سوء قصدی به جان حضرت علی صورت نگرفت؟
8) چرا در خصوص
این موضوع مهم پیامبر از کلمه مولی که حدود 27 معنی مختلف میدهد، استفاده میکند؟
جالب است که حتا یکی از این 27 مورد معنای خلیفه و جانشین و اولی الامر نمیدهد!
در حالیکه در لسان عرب برای این موضوع مهم کلمات فراوانی مانند مالک، اولی الامر،
سلطان، والی، حاکم، امام و . . . وجود داشته است.
9) چرا حتا یک نفر
از این 120 هزار نفری که به قول ما شیعیان در غدیر خم با حضرت علی بیعت کردند پس
از شنیدن ماجرای به قول شما "کودتا در سقیفه" به سوی مدینه نمیآید تا
جویای امر شود؟
10) آیا می دانید
چرا علمای شیعه حاضر نیستند تسلیم این واقعیت شوند؟ آیا به خاطر ترس از برچیده شدن
دکان خمس و ذکات و سهم امام و صیغه و در
یک کلام دکان تقلید کورکورانه جاهلانه و تخطئه شدن تنور داغ ولایت فقیه و سایر خرافات
تاریخی برای همیشه نیست؟
هموطنان عزیز مراقب
باشند که این روباهان مکار برای فریب مردم از هزار و یک سفسطه و حربه لفظی استفاده
میکنند. مثلن گاهی به این سئوالات پاسخ های نامربوط میدهند! به عنوان مثال، در
پاسخ به این سئوال که چرا در سقیفه کسی به واقعه غدیر خم اشاره نکرده، میگویند "
انصار فهمیده بودند که عمر و ابوبکر میخواهند خلافت را غصب کنند، پس میان خودشان
گفتند اگر بنا به این است، که ما خودمان زودتر این کار را میکنیم." ولی این
پاسخِ آن سئوال نیست! ما نپرسیدیم که چرا انصار در سقیفه حاضر شدند که شما چنین
پاسخی میدهید. ما پرسیدیم چرا در سقیفه کسی به واقعه غدیر خم اشارهای نکرده است.
در پاسخ به سئوال اول (عدم اشاره حضرت علی به بیعت مردم در غدیرخم)، روایاتی را میآورند
که "آیه ابلاغ و اکمال در شأن رویداد غدیرخم نازل شده". در صورتی که این
پاسخ سئوال ما نیست، زیرا ما پرسیدهایم "چرا حضرت علی نگفته که مردم در غدیر
خم با وی بیعت کرده بودند!
ممکن است بگویند چنین
مسائلی بوده ولی توسط خلفا سانسور شده و راه به کتابهای تاریخی پیدا نکرده. آیا
عجیب نیست که اصلن واقعه غدیرخم و روایت مشهور پیامبر "من کنت مولاه . .
." توسط 110 نفر از صحابه نقل و وارد تاریخ شده ولی اشاره به خود آن واقعه "غدیرخم"
سانسور شده باشد؟!
به راستی
آیا در میان دو میلیون احادیث شیعه و سنی و صدها هزار برگ اسناد و روایات تاریخی
نمیتوان برای مهمترین اصل مذهب یعنی ولایتمطلقه در غدیرخم یک سند برای پاسخ به
یک سئوال ساده پیدا کرد؟ آیا نمیخواهیم قبول کنیم که مذهب ما لبریز از شرک و ظلم
و ستم است؟