خبرگزاری رویترز به مناسبت سالگرد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در تحلیلی با قلم یگانه تربتی به بررسی وضعیت رهبران جنبش سبز پرداخته است. در این تحلیل چنین آمده که میرحسین موسوی و مهدی کروبی رهبران جنبش سبز در هیچ دادگاهی محکوم نشدند. اما هنوز در حصر امنیتی و تحت نظارت شدید قراردارند، به صورتی که حتا با خانوادههای خودشان که واقعن نگران سلامتیشان هستند نیز تماس بسیار محدود و کنترل شدهای دارند. در ملاقاتهای انجامشده، ماموران امنیتی همیشه حاضرند و افراد تنها اجازه دارند در مورد مسائل خانوادگی و با صدای بلند صحبت کنند؛ اگر آهسته صحبت کنند، ماموران حفاظتی مستقیمن گوشزد میکنند. موسوی و رهنورد دائمن با نیروهای حفاظتی بحث و جدل دارند و بدین گونه روزهاشان را شب میکنند”.
متن کامل ترجمه تحلیل رویترز که در سایت ندای
سبز آزادی منتشر شده، به شرح زیر است.
چهار سال پیش مردم ایران برای اعتراض به تقلب در
انتخابات ریاست جمهوری به خیابان ها ریختند، این بار حاکمیت با نگاه داشتن رهبران
مخالفان در زندان خانگی و زدن قفل های آهنین بر در و پنجره ها، در به روی خطر بسته
است. درحالی که مردم بزودی رئیس جمهور جدید را انتخاب می کنند، مقامات جمهوری
اسلامی مشغول اندیشیدن تدابیری هستند که از تکرار ناآرامی های خیابانی جلوگیری
کنند، حرکاتی اعتراضی که تا امروز بزرگترین چالش برای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده
است.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی، کاندیداهای اصلاح
طلبی که رهبری جنبش سبز را بر عهده داشتند، در هیچ دادگاهی محکوم نشدهاند ولی تحت
نظارت دایمی، همچنان در حصر خانگی به سر می برند.
محمد تقی کروبی، پسر مهدی کروبی که ساکن بریتانیاست
میگوید “حصر ایشان حتا با توجه به قوانین و مقررات ایران هم غیرقانونی بوده و هیچ
کس تاکنون مسئولیت این عمل غیرقانونی را برعهده نگرفته است”.
حکومت جمهوری اسلامی ادعا می کند که احتمال خیلی
کمی وجود دارد ناآرامی های سال ۲۰۰۹/۱۳۸۸دوباره تکرار شود. اعتراضاتی که با سرکوب
وحشیانه حکومت، به مرگ ده ها نفر، مجروح شدن صدها نفر و زندانی شدن هزاران نفر
انجامید. از آن زمان به علت افزایش روزافزون قیمت ها و بالا رفتن نرخ بیکاری در
نتیجه تحریم اقتصادی تحمیلشده ناشی از برنامه هستهای ایران، سطح نارضایتی عمومی
به شکل مشهودی بالا رفته است، با این حال اصلاح طلبان از رده های بالای حاکمیت
کنار گذاشته شدند.
موسوی و کروبی سال ۲۰۱۱ پس از اعلام فراخوانی در
حمایت از حرکتهای اعتراضی کشورهای عربی محصور شدند و بیش از دوسال است که در حصر
خانگی به سر میبرند. حامیان آنان این عمل را یک نوع آدم ربایی میدانند که توسط
مقامات کلافه و ترسیده جمهوریاسلامی برای سرکوب جبهه اصلاحات صورت گرفت. در مراسم
تشییع پیکر آیةالله طاهری اصفهانی در این ماه، حامیان اصلاح طلبی شعارهایی برای
آزادی این دو رهبر محصور سردادند.
تنهایی بی حد و مرز
منابع نزدیک به خانوادههای ایشان خبرگزاری
رویتر را در جریان جزئیات حصر آنان قرار دادند که چگونه در تنهایی بیحد و مرزی به
سر میبرند، از هرگونه ارتباطی با دنیای بیرون محرومند، و تمامی فعالیت هایشان
توسط نیروهای امنیتی کنترل میشود. پایان این حصر قابل پیش بینی نیست، هیچ دادگاهی
آنها را به جرمی متهم و محکوم نکرده، گرچه تندروها دلیل این عمل خود را مبارزه با
“فتنه” اعلام کردهاند.
موسوی ۷۱ ساله، به همراه همسرش زهرا رهنورد ۶۷
ساله هنرمند، مجسمه ساز و استاد دانشگاه، در خانه شخصیشان نزدیک به مرکز شهر تهران
در خیابان پاستور به سر میبرند. خانه، در محلهای پر از ساختمانهای دولتی، و در
نزدیکی محل اقامت خامنهای، تبدیل به یک زندان واقعی شده است. دو تا از درها جوش
داده شده و در سومی تمام وقت تحت نظارت ماموران است. در اطراف خانه دوربین و
نورافکن و دستگاههای نظارتی نصب شده و به گفته دخترانشان، تمام دستگیرهها از
درها جدا شده تا هیچ امکان خروجی از داخل نباشد و حتا حریم شخصی زناشویی هم رعایت
نمیشود و ماموران
محافظ بسیار خشن و بد دهن و بی ادب هستند. ماموران عقیده دارند که آنان بی
دین و کافرند و هرچه برسرشان بیاید حقشان است، آنان مزدوران آمریکا و انگلیس
هستند”.
رویترز قادر به تماس مستقیم با خانواده آنان نشد تا بتواند تاییدی بر این
جزئیات بگیرد.
موسوی، معمار است و آخرین نخست وزیر ایران طی
۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ بوده و این مقام بعدن با تغییر قانون اساسی ملغی شد. پس از این دوره
به مدت بیست سال از مرکز توجهات دور بود تا اینکه در سال ۲۰۰۹ به عنوان نامزد
اصلاح طلبان دوباره مطرح شد. همسر او رهنورد ستادی برای حمایت از او به راه انداخت
و به این ترتیب زمینه جدیدی در بازی سیاسی کشور ایجاد کرد.
گفته شده که در دو ماهه اول حصر، ماموران محافظ
در طبقه پایین خانه موسوی ساکن بودهاند. این دو نفر هیچ کتاب، روزنامه یا وسیله
نوشتن در اختیار نداشتهاند، تمام پنجرهها جوش داده شده و هر دو نفر در اتاقی در
طبقه بالای خانه زندانی بودند. ماموران کلیه مدارک شخصی، نقاشیها، مجسمهها، متون
سیاسی و اجتماعی و اسناد باقیمانده از دوران نخست وزیری موسوی را ضبط کردند.
رهنورد در همان ماه اول دچار مشکلات تنفسی
شد که ماموران شکایات او را نشنیده گرفتند. تا زمانی که موسوی یکی از پنجرهها را
با مشت خود شکست و از آن پس اجازه دادند که گاهی یکی از پنجره ها باز شود تا هوای
تازه به داخل بیاید.
زهرا رهنورد ۱۷ کیلو و موسوی ۱۲ کیلو کاهش وزن
داشتهاند، خانم رهنورد از ورم مفاصل رنج می برد و موسوی در ماه آگوست به علت
مسدود شدن عروق قلب در بیمارستان بستری شد.
موسوی در اثر گرفتگی عروق قلبی به مدت دو ساعت
هوشیاری خود را از دست داده و در گوشهای میافتد ولی کسی به درخواستهای خانم رهنورد
برای کمک جوابی نداده است. خانواده موسوی درخواست کردهاند تا پرونده پزشکی آنان
را بگیرد، ماموران امنیتی با این درخواست مخالفت کردند.
نهایتن بعضی از محدودیتهای شدید اولیه رفع شد و
امکان ملاقات با خانواده میسر شد. هرچند بازهم اتفاق میافتد که در طول ماه،
خانواده ایشان هیچ خبری از وضعیت معیشتی آنان نداشته باشند.
در ملاقات های انجامشده، ماموران امنیتی حضور
دارند و حاضران اجازه دارند فقط در مورد مسائل خانوادگی و با صدای بلند صحبت کنند.
اگر آهسته صحبت کنند، ماموران حفاظتی مستقیمن گوشزد میکنند. موسوی و رهنورد دائمن
با نیروهای حفاظتی بحث و جدل میکنند و می گویند همینطوری روزهایشان را شب می
کنند”.
منبع خبری رویترز همچنین گفته که “ملاقاتها
بسیار محدود است، تعداد افراد نیز محدودیت دارد، همه چیز تحت نظر است و واقعن سخت
است فهمیدن آن که چه بر آنان میگذرد”.
موسوی و رهنورد که قبلن سحرخیز بودهاند حالا
دیر به خواب می روند و صبحها هم دیر بیدار میشوند. آنها روز را با خواندن قرآن
و نماز و عبادت میگذرانند. گاهی وسایل نقاشی در اختیارشان قرار میگیرد و نقاشی
میکنند. این زوج گاهی اجازه دارند در باغچه و حیاط دوری بزنند و هوایی بخورند.
هیچ مجله، روزنامه و رادیویی در اختیارشان قرار نمیگیرد، اما اجازه دارند برنامههای
تلوزیونهای دولتی را ببینند، گاهی به آنان اجازه میدهند که به کتابخانهشان سری
بزنند، کتابخانهای که گفته میشود بیش از ۱۵۰ هزار جلد کتاب دارد.
از من نخواهید چیزی بگویم
مهدی کروبی رهبر دیگر جنبش سبز ابتدا در خانه خود در شمال
شهر تهران محصور بود. بعدن به یک خانه سه طبقه که متعلق به وزارت اطلاعات است
منتقل شد. او در یک طبقه مستقر است و نیروهای امنیتی در دو طبقه دیگر. طبق گفته
پسرش محمد تقی کروبی، او هیچ دسترسی به هوای آزاد ندارد. کروبی ۷۵ ساله در ماه
نوامبر در پی علائمی چون کمشدن وزن، سرگیجه و تهوع به بیمارستان منتقل گردید.
سحام نیوز وبسایت نزدیک به او بلافاصله گزارشی در این رابطه منتشر کرد. پسرش می
گوید “در حال حاظر از سلامتی جسمی برخوردار است و روحیه خوبی هم دارد. او هم اکنون
به تلویزیون رسمی ایران و سه روزنامه دولتی دسترسی دارد. درخواست او برای دریافت
روزنامه های بیشتر رد شده است”.
محمد تقی کروبی گفت که برادر دیگرش محمد حسین
کروبی در هفت ماه گذشته تنها یک بار آن هم برای سال نوی ایرانی توانسته پدرش را
ملاقات کند. سایر اعضا خانواده اخیرا اجازه دیدار هفتگی کروبی را یافتهاند،
دیدارهای دو سه ساعتهای که با حضور ماموران امنیتی صورت میگیرد.
موسوی، رهنورد و کروبی، به علت انزوای طولانی
خود تصمیم گرفتهاند هیچ اظهار نظری راجع به انتخابات این دوره نکنند. تقی کروبی
از پدرش نقل کرده که “در حال حاضر به علت شرایط موجود اطلاعاتم از شرایط جامعه به
صورت عام و از انتخابات به صورت خاص بسیار کم است، من به تصمیم دوستانم در این
خصوص احترام میگذارم، اما خواهش میکنم از من نخواهید که چیزی بگویم زیرا چیزی
نخواهم گفت”.
کلوب کتاب حصر خانگی
هرچند رهبران جنبش از ارائه نظر اجتناب میکنند،
اما هنوز در ایران صاحب نفوذ هستند.
در طول دوران حصر، موسوی چیزی شبیه به یک کلوب
کتاب برای پیروانش به راه انداخت. در سال ۲۰۱۱ او اسارت خود را با “خاطرات یک آدم
ربایی” اثر گابریل گابریا مارکز مقایسه کرد. کتابی غیرداستانی که در آن افرادی
توسط مافیای مواد مخدر در کلمبیا ربوده می شوند. سفارش موسوی این کتاب را ظرف یک
شبانه روز در ایران نایاب کرد. در سال ۲۰۱۲ کتاب “وجدان بیدار” اثر اشتفان تسوایک
را پیشنهاد کرد، که در آن کاستیلو به تحمل مخالف توصیه میکند و دربرابر جان
کالوین، رهبر پروتستانها که دیگران را به دلیل اختلافات مذهبی محکوم میکند، میایستد.
در این کتاب تسوایک از کاستلیو چنین نقل قول میکند. “تنها زمانی می توانیم با صلح
و آرامش در کنار هم زندگی کنیم که بر نفس خود غلبه کنیم. هرچند همیشه اختلاف نظر
وجود خواهد داشت، اما میتوان به یک درک متقابل رسید، میتوان همدیگر را دوست داشت
و پایههای آشتی را گذاشت؛ میشود در وقت نیاز به طناب یک ایمان واحد آویخت”.
یک منبع نزدیک به دختران موسوی گفته که او این
کتاب را پیشنهاد کرده است چون با شرایط ایران قابل مقایسه است و میتوان به کمک آن
“شرایط موجود را تجزیه و تحلیل کرد و راههایی برای مبارزه برگزید”.
موسوی در پیامی خطاب به مقامات گفته بوده “جنبشی
که آغاز شده را نمیتوانید متوقف کنید، حتا اگر امروز آن را سرکوب کنید. این جنبش
در برابر خواست شما خواهد ایستاد. من از هر فرصتی استفاده میکنم تا آنچه را که
باید، بگویم، اگر حتا یک رهگذر آن را بشنود به گوش همگان خواهد رسید.” http://enghelabe-eslami.com