Translate

Friday, June 14, 2013

گزارش تحلیلی خبرگزاری رویترز از رهبران در حصر جنبش سال هشتادوهشت

خبرگزاری رویترز به مناسبت سالگرد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در تحلیلی با قلم یگانه تربتی به بررسی وضعیت رهبران جنبش سبز پرداخته است. در این تحلیل چنین آمده که میرحسین موسوی و مهدی کروبی رهبران جنبش سبز در هیچ دادگاهی محکوم نشدند. اما هنوز در حصر امنیتی و تحت نظارت شدید قراردارند، به صورتی که حتا با خانواده­های خودشان که واقعن نگران سلامتیشان هستند نیز تماس بسیار محدود و کنترل شده­ای دارند. در ملاقات­های انجام­شده، ماموران امنیتی همیشه حاضرند و افراد تنها اجازه دارند در مورد مسائل خانوادگی و با صدای بلند صحبت کنند؛ اگر آهسته صحبت کنند، ماموران حفاظتی مستقیمن گوشزد می­کنند. موسوی و رهنورد دائمن با نیروهای حفاظتی بحث و جدل دارند و بدین گونه روزهاشان را شب می­کنند”.

متن کامل ترجمه تحلیل رویترز که در سایت ندای سبز آزادی منتشر شده، به شرح زیر است.
چهار سال پیش مردم ایران برای اعتراض به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری به خیابان ها ریختند، این بار حاکمیت با نگاه داشتن رهبران مخالفان در زندان خانگی و زدن قفل های آهنین بر در و پنجره ها، در به روی خطر بسته است. درحالی که مردم بزودی رئیس جمهور جدید را انتخاب می کنند، مقامات جمهوری اسلامی مشغول اندیشیدن تدابیری هستند که از تکرار ناآرامی های خیابانی جلوگیری کنند، حرکاتی اعتراضی که تا امروز بزرگترین چالش برای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی، کاندیداهای اصلاح طلبی که رهبری جنبش سبز را بر عهده داشتند، در هیچ دادگاهی محکوم نشده­اند ولی تحت نظارت دایمی، همچنان در حصر خانگی به سر می برند.
محمد تقی کروبی، پسر مهدی کروبی که ساکن بریتانیاست می­گوید “حصر ایشان حتا با توجه به قوانین و مقررات ایران هم غیرقانونی بوده و هیچ کس تاکنون مسئولیت این عمل غیرقانونی را برعهده نگرفته است”.

حکومت جمهوری اسلامی ادعا می کند که احتمال خیلی کمی وجود دارد ناآرامی های سال ۲۰۰۹/۱۳۸۸دوباره تکرار شود. اعتراضاتی که با سرکوب وحشیانه حکومت، به مرگ ده ها نفر، مجروح شدن صدها نفر و زندانی شدن هزاران نفر انجامید. از آن زمان به علت افزایش روزافزون قیمت ها و بالا رفتن نرخ بیکاری در نتیجه تحریم اقتصادی تحمیل­شده ناشی از برنامه هسته­ای ایران، سطح نارضایتی عمومی به شکل مشهودی بالا رفته است، با این حال اصلاح طلبان از رده های بالای حاکمیت کنار گذاشته شدند.
موسوی و کروبی سال ۲۰۱۱ پس از اعلام فراخوانی در حمایت از حرکت­های اعتراضی کشورهای عربی محصور شدند و بیش از دوسال است که در حصر خانگی به سر می­برند. حامیان آنان این عمل را یک نوع آدم ربایی می­دانند که توسط مقامات کلافه و ترسیده جمهوری­اسلامی برای سرکوب جبهه اصلاحات صورت گرفت. در مراسم تشییع پیکر آیةالله طاهری اصفهانی در این ماه، حامیان اصلاح طلبی شعارهایی برای آزادی این دو رهبر محصور سردادند.

تنهایی بی حد و مرز
منابع نزدیک به خانواده­های ایشان خبرگزاری رویتر را در جریان جزئیات حصر آنان قرار دادند که چگونه در تنهایی بی­حد و مرزی به سر می­برند، از هرگونه ارتباطی با دنیای بیرون محرومند، و تمامی فعالیت هایشان توسط نیروهای امنیتی کنترل می­شود. پایان این حصر قابل پیش بینی نیست، هیچ دادگاهی آنها را به جرمی متهم و محکوم نکرده، گرچه تندروها دلیل این عمل خود را مبارزه با “فتنه” اعلام کرده­اند.
موسوی ۷۱ ساله، به همراه همسرش زهرا رهنورد ۶۷ ساله هنرمند، مجسمه ساز و استاد دانشگاه، در خانه شخصی­شان نزدیک به مرکز شهر تهران در خیابان پاستور به سر می­برند. خانه، در محله­ای پر از ساختمان­های دولتی، و در نزدیکی محل اقامت خامنه­ای، تبدیل به یک زندان واقعی شده است. دو تا از درها جوش داده شده و در سومی تمام وقت تحت نظارت ماموران است. در اطراف خانه دوربین و نورافکن و دستگاه­های نظارتی نصب شده و به گفته دختران­شان، تمام دستگیره­ها از درها جدا شده تا هیچ امکان خروجی از داخل نباشد و حتا حریم شخصی زناشویی هم رعایت نمی­شود و ماموران محافظ بسیار خشن و بد دهن و بی ادب هستند. ماموران عقیده دارند که آنان بی دین و کافرند و هرچه برسرشان بیاید حقشان است، آنان مزدوران آمریکا و انگلیس هستند”. 

رویترز قادر به تماس مستقیم با خانواده آنان نشد تا بتواند تاییدی بر این جزئیات بگیرد.

موسوی، معمار است و آخرین نخست وزیر ایران طی ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ بوده و این مقام بعدن با تغییر قانون اساسی ملغی شد. پس از این دوره به مدت بیست سال از مرکز توجهات دور بود تا این­که در سال ۲۰۰۹ به عنوان نامزد اصلاح طلبان دوباره مطرح شد. همسر او رهنورد ستادی برای حمایت از او به راه انداخت و به این ترتیب زمینه جدیدی در بازی سیاسی کشور ایجاد کرد.
گفته شده که در دو ماهه اول حصر، ماموران محافظ در طبقه پایین خانه موسوی ساکن بوده­اند. این دو نفر هیچ کتاب، روزنامه یا وسیله نوشتن در اختیار نداشته­اند، تمام پنجره­ها جوش داده شده و هر دو نفر در اتاقی در طبقه بالای خانه زندانی بودند. ماموران کلیه مدارک شخصی، نقاشی­ها، مجسمه­ها، متون سیاسی و اجتماعی و اسناد باقیمانده از دوران نخست وزیری موسوی را ضبط کردند.
 رهنورد در همان ماه اول دچار مشکلات تنفسی شد که ماموران شکایات او را نشنیده گرفتند. تا زمانی که موسوی یکی از پنجره­ها را با مشت خود شکست و از آن پس اجازه دادند که گاهی یکی از پنجره ها باز شود تا هوای تازه به داخل بیاید.
زهرا رهنورد ۱۷ کیلو و موسوی ۱۲ کیلو کاهش وزن داشته­اند، خانم رهنورد از ورم مفاصل رنج می برد و موسوی در ماه آگوست به علت مسدود شدن عروق قلب در بیمارستان بستری شد.
موسوی در اثر گرفتگی عروق قلبی به مدت دو ساعت هوشیاری خود را از دست داده و در گوشه­ای می­افتد ولی کسی به درخواست­های خانم رهنورد برای کمک جوابی نداده است. خانواده موسوی درخواست کرده­اند تا پرونده پزشکی آنان را بگیرد، ماموران امنیتی با این درخواست مخالفت کردند.
نهایتن بعضی از محدودیت­های شدید اولیه رفع شد و امکان ملاقات با خانواده میسر شد. هرچند بازهم اتفاق می­افتد که در طول ماه، خانواده ایشان هیچ خبری از وضعیت معیشتی آنان نداشته باشند.
در ملاقات های انجام­شده، ماموران امنیتی حضور دارند و حاضران اجازه دارند فقط در مورد مسائل خانوادگی و با صدای بلند صحبت کنند. اگر آهسته صحبت کنند، ماموران حفاظتی مستقیمن گوشزد می­کنند. موسوی و رهنورد دائمن با نیروهای حفاظتی بحث و جدل می­کنند و می گویند همینطوری روزهایشان را شب می کنند”.

منبع خبری رویترز همچنین گفته که “ملاقات­ها بسیار محدود است، تعداد افراد نیز محدودیت دارد، همه چیز تحت نظر است و واقعن سخت است فهمیدن آن که چه بر آنان می­گذرد”.
موسوی و رهنورد که قبلن سحرخیز بوده­اند حالا دیر به خواب می روند و صبح­ها هم دیر بیدار می­شوند. آن­ها روز را با خواندن قرآن و نماز و عبادت می­گذرانند. گاهی وسایل نقاشی در اختیارشان قرار می­گیرد و نقاشی می­کنند. این زوج گاهی اجازه دارند در باغچه و حیاط دوری بزنند و هوایی بخورند. هیچ مجله، روزنامه و رادیویی در اختیارشان قرار نمی­گیرد، اما اجازه دارند برنامه­های تلوزیون­های دولتی را ببینند، گاهی به آنان اجازه می­دهند که به کتابخانه­شان سری بزنند، کتابخانه­ای که گفته می­شود بیش از ۱۵۰ هزار جلد کتاب دارد.

از من نخواهید چیزی بگویم 
مهدی کروبی  رهبر دیگر جنبش سبز ابتدا در خانه خود در شمال شهر تهران محصور بود. بعدن به یک خانه سه طبقه که متعلق به وزارت اطلاعات است منتقل شد. او در یک طبقه مستقر است و نیروهای امنیتی در دو طبقه دیگر. طبق گفته پسرش محمد تقی کروبی، او هیچ دسترسی به هوای آزاد ندارد. کروبی ۷۵ ساله در ماه نوامبر در پی علائمی چون کم­شدن وزن، سرگیجه و تهوع به بیمارستان منتقل گردید. سحام نیوز وبسایت نزدیک به او بلافاصله گزارشی در این رابطه منتشر کرد. پسرش می گوید “در حال حاظر از سلامتی جسمی برخوردار است و روحیه خوبی هم دارد. او هم اکنون به تلویزیون رسمی ایران و سه روزنامه دولتی دسترسی دارد. درخواست او برای دریافت روزنامه های بیشتر رد شده است”.
محمد تقی کروبی گفت که برادر دیگرش محمد حسین کروبی در هفت ماه گذشته تنها یک بار آن هم برای سال نوی ایرانی توانسته پدرش را ملاقات کند. سایر اعضا خانواده اخیرا اجازه دیدار هفتگی کروبی را یافته­اند، دیدارهای دو سه ساعته­ای که با حضور ماموران امنیتی صورت می­گیرد.
موسوی، رهنورد و کروبی، به علت انزوای طولانی خود تصمیم گرفته­اند هیچ اظهار نظری راجع به انتخابات این دوره نکنند. تقی کروبی از پدرش نقل کرده که “در حال حاضر به علت شرایط موجود اطلاعاتم از شرایط جامعه به صورت عام و از انتخابات به صورت خاص بسیار کم است، من به تصمیم دوستانم در این خصوص احترام می­گذارم، اما خواهش می­کنم از من نخواهید که چیزی بگویم زیرا چیزی نخواهم گفت”.

کلوب کتاب حصر خانگی
هرچند رهبران جنبش از ارائه نظر اجتناب می­کنند، اما هنوز در ایران صاحب نفوذ هستند.
در طول دوران حصر، موسوی چیزی شبیه به یک کلوب کتاب برای پیروانش به راه انداخت. در سال ۲۰۱۱ او اسارت خود را با “خاطرات یک آدم ربایی” اثر گابریل گابریا مارکز مقایسه کرد. کتابی غیرداستانی که در آن افرادی توسط مافیای مواد مخدر در کلمبیا ربوده می شوند. سفارش موسوی این کتاب را ظرف یک شبانه روز در ایران نایاب کرد. در سال ۲۰۱۲ کتاب “وجدان بیدار” اثر اشتفان تسوایک را پیشنهاد کرد، که در آن کاستیلو به تحمل مخالف توصیه می­کند و دربرابر جان کالوین، رهبر پروتستان­ها که دیگران را به دلیل اختلافات مذهبی محکوم می­کند، می­ایستد. در این کتاب تسوایک از کاستلیو چنین نقل قول می­کند. “تنها زمانی می توانیم با صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنیم که بر نفس خود غلبه کنیم. هرچند همیشه اختلاف نظر وجود خواهد داشت، اما می­توان به یک درک متقابل رسید، می­توان همدیگر را دوست داشت و پایه­های آشتی را گذاشت؛ می­شود در وقت نیاز به طناب یک ایمان واحد آویخت”.

یک منبع نزدیک به دختران موسوی گفته که او این کتاب را پیشنهاد کرده است چون با شرایط ایران قابل مقایسه است و می­توان به کمک آن “شرایط موجود را تجزیه و تحلیل کرد و راه­هایی برای مبارزه برگزید”.
موسوی در پیامی خطاب به مقامات گفته بوده “جنبشی که آغاز شده را نمی­توانید متوقف کنید، حتا اگر امروز آن را سرکوب کنید. این جنبش در برابر خواست شما خواهد ایستاد. من از هر فرصتی استفاده می­کنم تا آنچه را که باید، بگویم، اگر حتا یک رهگذر آن را بشنود به گوش همگان خواهد رسید.”   http://enghelabe-eslami.com