Translate

Sunday, February 3, 2013

پیشینه ی پنهان ماموتی نژاد


تحقیقی در پیشینه ی پنهان ماموتی نژاد و خانواده اش

امیر علوی

1) مقدمه
(منتشرشده در سایت پیک نت ولی با قدری انگولک!!)

با سلام، بنده در تدوین یک کتاب با نام محمودنامه (کاش اسمش را ماموت نامه می گذاشت)، کوشش هائی کردم اما به دلیل دشواری کار و علاقمندی به موضوعاتی دیگر، تنها یک فصل از کتاب را توانستم به پایان برسانم و بقیه مطالب تدوین نشده باقی ماند. این فصل به استانداری احمدی نژاد پرداخته و پیوست می باشد. ازآنجایی که از پاره ای از تحلیل های شما خوشم آمده، بقیه فصل ها را هم در صورت تدوین ارسال می کنم.
یکی از حدس ها اینست که گروهی ویژه در بالا کشیدن احمدی نژاد نقش داشته و اسامی برخی از آنها قابل استخراج است. احتمالن این گروه محفل ویژه ای بوده و به صورتی متشکل ولی پنهان به خود آقا وصل می باشند.
تصمیم داشتم از طریق وب سایت جداگانه ای مطالب را منتشر کنم که در شرایط کنونی و حضور در ایران مقدور نیست و سایتهای سیاسی دیگر را به خاطر سطحی و کم عمق بودن تحلیل های آنها نپسندیدم. مطالب همه برگرفته از آرشيو روزنامه ها و قوانين بوده مستند مي باشد. در باره باند يا محفل يا گروه مذكور سندي وجود ندارد. شواهد اين گونه حكايت مي كند.
براي نمونه در دولت دوم هاشمي چند وزير تغيير مي كند كه اولن و نوعن عناصر جديدي هستند و دومن هر دو به احمدی نژاد خط مي دهند. يك حدس اين است كه اين تغييرات هدفمند بوده و لااقل اين دو وزير به هاشمي به شكلي شايد نامحسوس تحميل شده اند. اين تغييرات كابينه را بگذاريد در كنار تغييراتي در مؤسسه كيهان، صدا و سيما، ديوان محاسبات و غيره. براي بنده روشن است كه فعاليت اين گروه عمدتن از اين برهه آغاز مي شود. آقاي مروج در اردبيل پيگير معرفي استاندار مي شود و بشارتي وزیر کشور در فهرست استانداران پيشنهادي نام محمود را وارد مي كند و شايد كسي هم حساس نمي شود. آقاي تابش عضو ديگري از اين محفل است و شايد رفيق دوست نيز. اين كه اين محفل چگونه و كي شكل مي گيرد مشخص نيست ولي ظاهرن يكي از اهداف آن عمل به عنوان بازوي ويژه رهبري و اجراي برنامه هاي بلندمدت بوده است. چگونگي عضوگيري و ساز و كار عمل آن نيز مشخص نيست. تنها به صورت غير رسمي از كسي شنيدم كه زماني جلسات مشكوكي در روزهاي پنج شنبه در بنياد مستضعفان تشكيل مي شده است. همچنين فكر مي كنم اين گروه نقش بازرسي و سركشي و گزارش گيري ويژه براي رهبري نيز دارد و حتي داراي فعاليت هاي برون مرزي است. رفت و آمد اين اشخاص به انگليس و آمريكا و تهيه گزارش هايي براي شخص رهبري نبايد كار دشواري باشد. براي نمونه حجم سفرهاي برخي مقامات به استان اردبيل حاكي از ياري رساندن به احمدی نژاد بوده و در زلزله اردبيل بنياد مسكن سنگ تمام گذاشت تا احمدی نژاد سربلند بيرون بيايد.
متأسفانه به دليل ناشناخته بودن بنده در حوزه سياسي، بسياري از حضراتي كه مي توانستند اطلاعاتي در اين زمينه داشته باشند، دريغ كردند يا شاید خودشان نيز ترسان و هم آلوده بودند. مثلن آقاي عبدالعلي زاده كه استاندار آذربايجان شرقي بوده و بخشي از استان خود را تحويل محمود مي دهد، پس از كلي پيگيري حاضر به دادن وقت ملاقات نشد. جديدن در جايي ديدم كه همان زمان يكي از نمايندگان استان انتقاداتي به مديريت محمود داشته است ولي پيدا كردن ايشان و اطمينان از سلامت وي دشوار بود. زماني با مهدي خزعلي صحبت كردم و مطالبي را براي وي گفتم، ولي نتوانستم مستندات حرف های ایشان را پیدا کنم.

واقعيت ها چنين است.
الف) احمدی نژاد نام خانوادگي خود را در بچگي تغيير داده است.
ب) نام خانوادگي پيشين وي سبورچيان گفته شده ولي احتمال می رودکه صباغيان بوده است.
پ) نام خانوادگي جديد احمدي نژاد است كه اصولن منسوب به احمد پدر جديد ايشان است.
ت) اين تغيير نام خانوادگي پس از مهاجرت از آرادان به نارمك تهران روي داده است.
ث) آرادان روستايي مهاجرپذير بوده است.
ج) احمدی نژاد به قول خودش چهارمين فرزند از هفت فرزند خانواده بوده است.
چ) نام فرزندان بزرگتر امير (؟)، داوود و پروين است كه از اولي عكسي يافت نشده و فردي رسانه اي نبوده ولي دومي و سومي شبيه محمود هستند.
ح) سه فرزند ديگر صدايي از آنها در رسانه ها درنيامده است و تصويري نيز ديده نشده است.
خ) عكس احمدی نژاد شباهتي به سه فرزند داراي عكس، ندارد.
د) احمدی نژاد در سال 84 گفتهبوده كه پدرش در سال 72 فوت كرده است.
ذ) سال 85 احمد (پدر) مرحوم مي شود و بزرگان زيادي در مراسم ختم وي حضور مي يابند.
حدس اينست كه خانواده احمدی نژاد بنا به دلائلي در زمان بچگي وي متلاشي شده و فردي خوشنام به نام احمد آنها را از پدر گرفته و به تهران مي آورد و نام خانوادگي آنها را تغيير مي دهد. سه فرزند ديگر از اين پدر هستند و قدرت نگرفتن آنها مي تواند به دليل ناتني بودن آنها و شايد وجود مشكلاتي در خانواده ناشي شده باشد. ذكر فوت پدر نیز امری غیرواقعی و شايد يك سوتي بوده كه با بروز شبهات سريعن سانسور شد. اين حدس همه اين واقعيت ها را توضيح مي دهد و مي تواند حقيقت داشته باشد؛ ولي هنوز يك حدس باقی است. تا زماني كه از سه فرزند ديگر خبري نشود يا از خويشاوندان كسي چيزي نگويد، نمي توان به درستي اين حدس اطمينان پيدا كرد. ولي شايد انتشار اين حدس و واقعيت هاي بنيادين آن باعث شود كه مثلن يكي از همكلاسي ها يا همكاران يكي از سه فرزند ديگر شواهدي دال بر درستي يا نادرستي اين حدسيات ارايه داده و حقيقت روشن گردد.
البته تحقيق کامل در اين رابطه با حضور احمدی نژاد و باندش در رأس قدرت بسیار دشوار است. براي نمونه در رابطه با وضعيت علمی احمدی نژاد بنده تنها توانستم يكي از همكلاسي هاي وي را بعد از چند ماه پيدا كنم و اساتيد وي از روی ترس يا ارادت پرهيز مي نمودند.

2) ماموتی از زیر عبای اکبر رفت به زیر عبای رهبر
اواخر سال 71، در دولت نخست هاشمی سیاستی جدید رقم خورد و تشكیل استان‌هایی تازه از جدایی شهرستان‌ها و بخش‌هایی از استان‌های موجود كشور آغاز شد. این سیاست در مورد آذربایجان شرقی میز به اجرا در آمد و با جدایی پاره‌ای از آن، استانی به نام اردبیل پا به عرصه تقسیمات كشوری ‌گذارد و بدین ترتیب ایران 25 استانی شد. این موضوع در مهرماه 1371 به تصویب دولت رسیده و در 22/1/72 پس از تعطیلات عید به تصویب مجلس هم ‌رسید. با تصویب این لایحه در مجلس، جشنی در اردبیل برپا ‌شد و شاید جشنی دیگر نیز در نارمك تهران. آنجا که احمدی نژاد زندگی می کرد.
در این زمان علی عبدالعلی‌زاده استاندار آذربایجان شرقی بود و کم کم باید خود را برای واگذاری بخشی از حوزه مدیریتش آماده می کرد.
مصوبه یاد شده در 29/1/72 به تصویب شورای نگهبان رسید و برای اجراء به دولت ابلاغ شد. ظاهرن به دلیل پیش رو بودن انتخابات دوره ششم ریاست جمهوری اجرای قانون به تأخیر افتاد.
وزیر كشور دولت پنجم كه آقای عبداله نوری بود انتخابات را در 21/3/72 برگزار نمود و از بین چهار نامزد تأیید شده آقای هاشمی با بیش از ده و نیم میلیون رأی از مجموع 8/16 میلیون آراء، برنده و برای بار دوم رئیس‌جمهور شد. رقبای وی كه آقایان توكلی، جاسبی و طاهری بودند چندان رأیی نیآورند و فقط آقای توكلی با توجه به رویكرد انتقادی‌اش بیش از چهار میلیون رأی‌ آورد و در استان كردستان از هاشمی نیز جلو می‌افتد. در این دولت حتی احمد خمینی نیز از هاشمی حمایت كرد.
پس از برگزاری انتخابات، استانداری اردبیل رسمن آغاز به كار كرد و آقای عبدالعلی‌زاده سرپرستی آن را عهده‌دار شد. این استان شامل شهرستان‌های اردبیل، خلخال، مشكین‌شهر، گرمی، پارس‌آباد و بیله‌سوار است.
بیستم تیرماه انتخابات تأیید و اعتبارنامه ریاست جمهوری هاشمی به تأیید و امضای شورای نگهبان ‌رسید، سنتی كه بعدها موضوعیت خود را از دست داد. دوازدهم مرداد ریاست جمهوری هاشمی توسط آقای خامنه‌ای و در حضور وزراء، نمایندگان مجلس و رؤسای قوا تنفیذ گشته و احمد خمینی حكم ریاست جمهوری را قرائت كرد و روز بعد مراسم تحلیف به اجراء در آمد.
در تاریخ 17/5/72 هاشمی كابینه دوم خود را با 22 وزیر به مجلس چهارم معرفی کرد كه در آن بین 16 نفر از وزرای پیشین حضور داشته، یك نفر جابجا شده و 5 وزیر نیز تغییر کردند. البته یك سال پیش محمد خاتمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی كناره‌گیری كرده و علی لاریجانی به جای وی منصوب شده بود كه این بار نیز در همان وزارتخانه باقی ‌ماند. ضمنن یكی از معاونین لاریجانی در آن دوره سردار ضرغامی بود كه بعدن نقش برجسته‌ای در سیما پیدا كرد. پنج فرد جدید، علی‌محمد بشارتی جهرمی به جای عبداله نوری برای وزارت كشور، محمدرضا هاشمی گلپایگانی به جای مصطفی معین برای وزارت فرهنگ و آموزش عالی، عباس احمد‌آخوندی رئیس بنیاد مسكن انقلاب اسلامی به جای سراج‌الدین كازرونی برای وزارت مسكن و شهرسازی، علیرضا مرندی به جای دکتر ایرج فاضل برای وزارت بهداشت و درمان، یحیی آل‌اسحاق به جای عبدالحسین وهاجی برای وزارت بازرگانی و محمد فروزنده به جای اکبر ترکان برای وزارت دفاع وارد کابینه شدند؛ ترکان در این کابینه به وزارت راه و ترابری رفت.
نکته‌ی جالب در این بین جایگزینی عبداله نوری و مصطفی معین است که چهار سال بعد در دولت نخست محمد خاتمی هر دوی آنها دوباره به جای خود باز گشتند. در كابینه معرفی‌شده به مجلس تنها محسن نوربخش رأی نیآورد كه به بانک مركزی رفت و بعدن مرتضی محمدخان وزیر اقتصاد شد. در این میان بویژه انتصاب بشارتی باعث مسرت و تبریك بخش‌های مختلف سپاه شد. نه بشارتی و نه هاشمی گلپایگانی هیچ یك قبلن وزیر نبودند. بشارتی كه متولد جهرم است و در سپاه و اطلاعات خدمت كرده و در اولین دوره مجلس نیز نمایندگی جهرم را بر عهده داشته است، از خرداد 63 قائم‌مقام وزیر امور خارجه بود و اینك شاید بنا بر توصیه‌هایی جایگزین عبداله نوری شد.
هاشمی گلپایگانی نیز كه متولد خانواده‌ای دینی و برجسته در نجف بوده و از آمریكا دكترا گرفته و در دانشگاه پلی‌تكنیك تدریس می‌كرد، از بدو تأسیس دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، در آنجا اشتغال داشت. این دو وزیر پس از پایان دولت هاشمی برای همیشه صحنه علنی سیاست را ترك كرده و به سایه رفتند. جالب است كه این دو وزیر با آرای بالایی به وزارتخانه‌های ذیربط رفته بودند: بشارتی با 225 موافق و 14 مخالف و هاشمی گلپایگانی با 220 موافق و 12 مخالف. بشارتی از نظر تعداد آرای موافق در رتبه ششم و گلپایگانی در رده نهم قرار گرفتند، در صورتی كه علی اکبر ولایتی رده دوازدهم را كسب کرده بود.
نوری در 30 مرداد با وزارت كشور خداحافظی كرد و بشارتی به وزارتخانه معرفی ‌شد و یك روز بعد معارفه هاشمی گلپایگانی و تودیع معین نیز صورت گرفت. این دو وزیر در دولت جدید كه ادامه همان دولت پیشین بود، تغییرات گسترده‌ای انجام دادند. بشارتی در استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، شهرداری‌ها، بخشداری‌ها و معاونین آنها و نیز در داخل وزارتخانه تغییرات گسترده‌ای انجام داد. البته تلاش وی برای تغییر غلامحسین كرباسچی شهردار تهران ناكام ماند و ظاهرن به دلیل حساسیت‌های موجود تغییرات استانداری‌ها را عمدتن بر معاونت‌های آنها متمركز كرد. گلپایگانی نیز در رؤسای دانشگاه‌ها دست به تحول ‌زد. بشارتی در گام نخست علیرضا تابش را به سمت معاونت سیاسی خود ‌گمارد و گلپایگانی دكتر شجاعی‌فرد را به معاونت پارلمانی وزارتخانه منصوب كرد كه مورد تبریك روزنامه‌ای بشارتی در اواخر شهریور نیز قرارگرفت. در این سال كه بحث تهاجم فرهنگی داغ بود، با تشكیل معاونتی به نام معاونت فرهنگی و امور مجلس در وزارت فرهنگ و آموزش عالی، دكتر شجاعی‌فرد در آنجا قرار گرفت و این انتصاب نیز توسط بشارتی رسمن تبریك گفته ‌شد. از استانداران بشارتی که در آینده‌ای نه چندان دور پرآوازه‌ شدند می‌توان به محمدرضا رحیمی در کردستان و علینقی جهرمی استاندار فارس که بعدها شد سید محمد، اشاره کرد؛ اینان بعدها از خواص ماموتی شدند و البته جهرمی كه پیش از بشارتی استاندار بود و شاید خود را كمتر از ماموتی نمی‌دانست، راهش نیمه‌تمام ماند.

3) هنرپیشه آموزش دیده ای با کاپشن زرد و حرف های جنجالی
احمدی نژاد، فردی که طی 33 سال در جمهوری اسلامی مدارج و مراحلی تا رسیدن به ریاست جمهوری طی کرده، تا یکسال پس از انقلاب دانشجو بود و کوچکترین فعالیت انقلابی در کارنامه اش نداشت، او نخست خود را زیر عبای دو اکبر (هاشمی و سپس ناطق نوری) جای داد و به تدریج باندی برای خود درست کرد، علی محمد بشارتی وزیر کشور مورد تائید سپاه پاسداران زیر بغلش را گرفت، تا زمانی که از ماکو و اردبیل رسید اندک صباحی نگذشت که به تهران آمد و کت شلوارپوش گردید و طرح کاپشن زرد و کهنه را در انتخابات شهرداری تهران کلیدزد و تا اولین حضور در سازمان ملل بعنوان رئیس جمهور هم همان کاپشن تنش بود.
او ناسازگاری با زیردست ها و برکناری آنها را در اردبیل و ماکو اجرا کرده بود، یک سال در جبهه غرب در سپاه بود و در جنگ با کردها، از همان ابتدا، هر طرحی را که در اردبیل خواست افتتاح کند، یک نمایش و خودنمائی بزرگ از آن ساخت و مقابله با تهاجم فرهنگی را شاید پیش از آن که علی خامنه ای بر زبان آورد، او باب کرد. پس از رسیدن به مقام استانداری اردبیل در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی یک زندگینامه تهیه کرده و در مطبوعات منتشر کرد و این تنها شرحی است که تاکنون درباره زندگی او منتشر شده است. شرحی که صرفن درباره خود او و مدارج تحصیلی و محل تولدش است و کوچکترین اشاره ای به ایل و تبار، شجره و اجدادش و حتی اعضای درجه یک خانواده پدری و یا خانواده مادری اش در آن نیست و البته که در هیچ جای دیگر هم به طور رسمی نبوده و نیست!
دكتر محمدحسن شجاعی‌فرد استاد دانشكده‌ی مهندسی مكانیك و هم‌دانشكده‌ای دكتر كامران دانشجو در دانشگاه علم و صنعت بود و هست و علیرضا تابش پیش‌تر استاندار كردستان در دوره 63-67 و سپس استاندار گیلان در دوران وزارت محتشمی‌پور در دولت موسوی بود و این اواخر نیز ریاست بنیاد مسكن انقلاب اسلامی را عهده‌دار شده است. بدین ترتیب، محفلی برای مشاوره عمرانی احمدی نژاد در استانداری كردستان در زمان تابش برقرار بود. دكتر شجاعی‌فرد نیز در سال 1372 سمت مشاوره فرهنگی وزارت علوم را برای احمدی نژاد را بازی می کرد و شاید پس از استانداری وی كمرنگ ‌شد.
اوایل مرداد 1372 آقای خامنه‌ای سفری به آذربایجان شرقی كرد و شیخ بویوك مروج امام جمعه آن زمان اردبیل را به نمایندگی خود در استان اردبیل منصوب كرد. پس از درخواست نمایندگان استان اردبیل در مجلس برای تسریع در اجرای قانون تشكیل استان اردبیل، آقای مروج چند بار در آبان‌ماه همان سال در جلسات شورای اداری استان از وزیر كشور خواستار معرفی استاندار ‌شد و به نظر می‌رسید كه اشتیاق خوبی برای دیدار احمدی نژاد داشته است. سرانجام، پیگیری‌ها به نتیجه رسید و در آغازین روز آذرماه هیأت دولت به پیشنهاد آقای بشارتی احمدی نژاد را به استانداری اردبیل برگزید. یك هفته طول ‌كشید تا احمدی نژاد آماده عزیمت از نارمك تهران به ساختمان استانداری اردبیل شود و در تاریخ 8/9/72 احمدی‌نژاد به عنوان نخستین استاندار اردبیل معرفی شد. جالب است كه در همان زمان در مراسمی نامألوف كه حكایت از ابتكارات احمدی نژاد و حامیان او دارد، زندگینامه و سوابق وی در روزنامه‌ها به شرح زیر به چاپ می‌رسد.
"آقای احمدی‌نژاد در سال 1335 در خانواده‌ای مذهبی در روستای آرادان گرمسار به دنیا آمد. وی در سال 1354 وارد دانشگاه علم و صنعت و در رشته مهندسی راه و ساختمان مشغول تحصیل شد و تا سال 58 ضمن فعالیت‌های مذهبی در دانشگاه مشغول تحصیل بود. در سال 59 تا سال 63 به عنوان فرماندار ماكو و فرماندار خوی در استان آذربایجان غربی خدمت نمود و مجدداً در سال 63 به دانشگاه علم و صنعت بازگشت و تحصیلات خود را تكمیل و در سال 64 موفق به اخذ لیسانس مهندسی گردید. نامبرده از سال 64 تا 66 مشاور عمرانی استانداری كردستان و از سال 66 تا 67 به عنوان مسئول مهندسی لشگر 6 ویژه‌ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبهه‌های غرب انجام وظیفه نمود. آقای احمدی‌نژاد از سال 67 برای تحصیل در مقطع [فوق] لیسانس وارد دانشگاه شد و در سال 69 فوق‌لیسانس خود را در رشته مهندسی راه و ساختمان اخذ و در مقطع دكترا مشغول تحصیل گردید و به طور همزمان در هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت عضو و به تدریس پرداخت. نامبرده اكنون دروس خود را در مقطع دكترا گذرانده و مشغول تهیه تز دكترا در رشته راه و ساختمان با گرایش حمل و نقل می‌باشد. آخرین مسئولیت وی مشاور فرهنگی و اجتماعی وزارت فرهنگ و آموزش عالی بوده و با زبان آذری نیز آشنایی دارد.
این متن شاید نخستین و تنها زندگینامه‌ای است كه احمدی نژاد تنظیم كرده و به چاپ رسانده است.
یك روز بعد تنها كسی كه این سمت را به صورت روزنامه‌ای تبریك می‌گوید، فردی به نام حاج تقی بهرامی نوشهر است كه هویت ناشناخته‌ای در رسانه‌ها و در سطح خواص در آن زمان داشته است. وی احتمالن همان فرد فعال در بخش صنعت و از انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران و مدیرعامل کارخانه‌ی ذوب آهن اردبیل بوده که از اواسط دهه‌ی 80 در اتاق بازرگانی تهران فعالیت داشته است. او به پدرخوانده فولاد كشور آوازه دارد و مؤسس چندین شركت بزرگ فولاد در كشور است و در سیاست نیز نفوذ زیادی دارد. حاج تقی در سال 1384 فاز اول كارخانه ذوب آهن اردبیل را با حضور حداد عادل رئیس مجلس هفتم به بهره‌برداری ‌رساند. وی بعدها نظریه‌پردازی اقتصادی نیز كرده و برای توسعه و تورم نظر می‌دهد.
از دیگر انتصابات بعدی در سال 1372 می‌توان به ریاست غلامعلی افروز بر دانشگاه تهران، تصدی ریاست علیرضا رخشنده ‌رو بر دیوان محاسبات (این هر دو در مورخ 13/9 مورد تبریك رسمی بشارتی قرار گرفتند)، انتصاب محمدرضا رحیمی در استانداری كردستان، نزول اجلال حسین شریعتمداری بازجوی شکنجه گر در مؤسسه كیهان به جای سیدمحمد اصغری، انتصاب اسفندیار رحیم‌مشایی در اداره‌كل امور اجتماعی وزارت كشور و عضویت بعدی او در هیأت رسیدگی به تخلفات اداری كاركنان وزارت كشور، تشرف پاسدار علی لاریجانی به صدا و سیما برای جایگزینی محمد هاشمی و وزیرخوانده شدن مصطفی میرسلیم و تغییراتی در معاونت‌های وزارت كشور و وزارت فرهنگ و آموزش عالی و دانشگاه‌ها اشاره كرد.
از اتفاقات برجسته‌ی دیگر در سال 72 می‌توان به تشدید فعالیت بسیج و راه‌اندازی مؤسسه‌ی قرض‌الحسنه‌ی بسیجیان و مهمتر از همه خروج صدا و سیما از حوزه‌ی نفوذ و چنگ اکبرهاشمی با ورود لاریجانی به این سازمان و ایجاد تغییرات عمده در مدیران و انتصاب افراد تاریخ‌سازی چون سعید محمدی به معاونت سیاسی و علی کردان به معاونت اداری مالی سازمان و غیره اینها اشاره کرد.

4) ماموتی در استانداری
آغاز فعالیت احمدی نژاد در استان با بارش‌های شدید برف همراه است. از نخستین كارهای وی در استانداری می‌توان به برگزاری مراسمی به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه در اوایل دی‌ماه در مسجد جامع اردبیل و سخنرانی وی در آنجا در مورد وحدت حوزه و دانشگاه و تأکید بر سوژه تهاجم فرهنگی اشاره كرد. چند روز بعد او نخستین مجتمع فرهنگی هنری استان را افتتاح كرد كه اصولن از كارهای گذشتگان بوده است. یك هفته بعد نیز خواستار ایجاد گمرك در پنج منطقه مرزی استان آذربایجان شد كه این اندیشه نیز اصولن مربوط به دیگران بوده است. اواخر آذرماه وزیر كشور آقای علی فتح‌اللهی را به عنوان معاون سیاسی امنیتی احمدی نژاد و حدود یك ماه بعد فردی به نام رضا پیل‌پایه را به عنوان معاون عمرانی وی منصوب كرد.
در تاریخ 3/11/72 احمدی نژاد نخستین سفر شهرستانی خود را آغاز کرده همراه نماینده‌ی رهبری وارد شهرستان گرمی می‌شود تا مشکلات این شهرستان را بررسی کنند. ظاهرن در همان سفر رضایتی از فرماندار شهر حاصل نمی‌شود و اواخر سال سرپرستی برای فرمانداری معرفی می‌گردد. اوایل سال بعد احمدی نژاد اولین مصاحبه‌ی مطبوعاتی و رادیوتلویزیونی خود را در سمت استانداری اردبیل انجام می دهد و سه ماه بعد فرمانداری به نام علی‌پناه مقدم برای شهرستان گرمی منصوب کرده و در همان موقع پس از جستجوی فراوان سرانجام رحیم قربانی، مردی که بعدها چه در دوران اشغال شهرداری تهران و چه در دوران ریاست جمهوری با احمدی نژاد همراه بود ، در سمت معاونت برنامه‌ریزی و اداری مالی منصوب می‌گردد. یک هفته بعد فرماندار مشکین‌شهر را نیز عوض ‌می شودد. اواخر مرداد 73 نیز مصاحبه‌ی مطبوعاتی دیگری ترتیب داد و برنامه‌های عمرانی خود را اعلام کرد.
رحیم قربانی كه بعدها تا مقطع دكترا ادامه تحصیل داد و دكترای مدیریت صنعتی خود را از دانشگاه آزاد دریافت نمود، یك سال بزرگتر از محمود و متولد ارومیه می‌باشد. احمدی نژاد استاندار احتمالن دنبال معاون دیگری بوده است ولی سرانجام تقدیر به نام قربانی رقم می‌خورد تا در آینده هم نقش‌های مهمی را عهده‌دار شود. وی پس از استانداری احمدی نژاد در سپاه دارای سمت‌های مختلفی بوده است و بالاخره در شهرداری احمدی نژاد بر تهران به سمت معاونت هماهنگی و برنامه‌ریزی منصوب می‌گردد و در این سمت مسئولیت‌های دیگری نیز در شهرداری بر عهده می‌گیرد. وی در ریاست جمهوری احمدی نژاد به استانداری آذربایجان غربی قناعت می کند و از دیگران عقب می‌افتد. در آغاز شهریور و در استانداری 9 ‌ماهه احمدی نژاد، رئیس قوه‌ی قانونگذاری آقای ناطق نوری به اردبیل سفر می کند و طی سفری سه‌روزه و با همراهی وزیر صنایع نعمت‌زاده و نیرو زنگنه و بهداشت و درمان مرندی و رئیس جدید صدا و سیما لاریجانی و نیز نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی قاضی‌پور، نوعی‌اقدم، غریبانی، همتی و کاظمی، چند طرح عمرانی برای محمود افتتاح می‌کنند. در این سفر پر خیر و برکت فرودگاه اردبیل آغاز به کار کرده و تعدادی طرح دیگر نیز افتتاح می‌شود. آقای ناطق همچون رئیس‌جمهور به تعدادی از شهرستان‌ها نیز سرکشی کرده و با روحانیون و مسئولین استان دیدار می‌کند و در پایان در جلسه‌ی شورای اداری استان هم شرکت می‌کند. شایان ذکر است که در آن دوران رئیس مجلس نیز دارای سفرهای استانی زیادی بوده است که احتمالن برای تمرین ریاست جمهوری در آینده بوده است. در اواسط آبان گردهمایی سه‌روزه‌ی استانداران کشور در وزارت کشور برگزار شده و بشارتی معاونین و استانداران خود را نخست به دیدار رهبر و سپس به دیدار آقای ناطق نوری می‌برد.
چند روزی پس از سالگرد استانداری احمدی نژاد، حبیبی معاون اول هاشمی نیز در 27/9/73 با همراهی وزیر کشاورزی کلانتری و پست و تلگراف و تلفن غرضی و تعدادی از نمایندگان استان برای بازدیدی سه‌روزه وارد استان اردبیل می‌شود تا یک سد و چند طرح مخابراتی را افتتاح نماید. در خردادماه سال 74 استاندار شخصن چند طرح عمرانی و خدماتی در یکی از روستاهای خلخال به بهره‌برداری می‌رساند. در تیرماه نیز آقای میرسلیم وزیرجدیدفرهنگ و ارشاد اسلامی برای بازدید از یک نمایشگاه کتاب به اردبیل سفر می کند. یک ماه بعد احمدی نژاد میرسلیم را در آغاز مردادماه در گردهمایی استانداران با میزبانی احمد خرم در استانداری همدان ملاقات می‌کند. اواسط مهر نیز وی میزبان کازرونی وزیر مسکن و شهرسازی برای افتتاح چند طرح عمرانی می شود. بدین ترتیب محمود در دو سال آغازین دولت استانی خود بسیار مهمان‌نواز بوده و مورد توجه بوده است.
احمدی نژاد در مورخ 18/5/74 فرماندار خلخال را نیز در نزدیکی دومین سالگرد استانداری خود تغییر می‌دهد. وی اواخر مهر طرحی ابتکاری برای مبارزه با بی‌سوادی ارایه می‌دهد که «در هر روستای استان که در آن بی‌سواد وجود نداشته باشد، یک طرح عمرانی به اجراء در می‌آید.» عكس ها و تصاویر محمود هنگام بازدید از نمایشگاه عملكرد جهاد سازندگی استان در مهرماه هفتادوچهار و بسیاری مناسبات و مراسم دیگر نشان می¬دهد که ماموتی در آن زمانها كت‌ و شلوارپوش بوده و پروژه آن شکل و شمایلاتی که در بعدها در انتخابات ریاست جمهوری با پوشیدن کاپشن زرد برای خود می سازد، هنوز کلید نخورده بوده است!!

4) پشت چاپلوسی ها همیشه توطئه در کمین است.
این درس بزرگ تاریخ را آیت الله خمینی خوب به یادداشت و روزی که سخنان چاپلوسانه "فخرالدین حجازی" آن ناطق چرب دهان را در حشینه جماران قطع کرد و گفت: "ادامه نده!" نشان که او در برابر چاپلوسی روئین تن است. آیت الله منتظری و آیت الله طالقانی هم که ساده و خاکی بودند و زیر بار چاپلوسی نمی رفتند. اما اطرافیان خمینی کم تجربه تر و جاه طلب تر و بی پایگاه تر از آن بودند که سرمست چاپلوسی اطرافیان نشوند. چنان که هاشمی شد و از آن خوف انگیزتر علی خامنه ای شده است.
در انتخابات مجلس پنجم، در دور اول در تهران تنها ناطق نوری و فائزه هاشمی انتخاب شدند. و همزمان با آن، احمدی نژاد چاپلوسی از هاشمی رفسنجانی را به عالی ترین درجه ممکن خود رساند و اعلام کرد:
سفر رئیس‌جمهور، این شخصیت بزرگ انقلابی و اندیشمند به استان اردبیل هم به لحاظ داخلی و هم خارجی دارای اهمیت بسیار فراوانی است. آیت‌الله رفسنجانی همیشه و در همه ابعاد در صحنه‌ها و شرایط دشوار انقلاب اسلامی، از عناصر تعیین‌کننده است و نام هاشمی در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد.
موضوع انتخابات مجلس پنجم از تیرماه مورد توجه قرار گرفته و آقای بشارتی و استانداران وی مدام بر عدم مداخله‌ی استانداران در انتخابات تأکید می‌ورزند. اواخر دی‌ماه وزارت کشور سمینار سه‌روزه‌ای برای استانداران و احتمالن برای هماهنگی آنها در مورد انتخابات مجلس پنجم برگزار می‌کند که طی آن استانداران دیداری نیز با هاشمی دارند.
با آغاز بهمن، آقای تابش مسئول ستاد انتخابات مجلس می‌شود. در این میان چالش‌هایی بین کارگزاران و جامعه‌ی روحانیت بر سر معرفی نامزدهای نمایندگی به وجود می‌‌آید و سرانجام کارگزاران فهرست جداگانه‌ای می‌دهد. در مورخ 8/11/74 احمدی نژاد بعنوان استاندار اردبیل در گفتگویی با خبرگزاری جمهوری اسلامی چنین می‌گوید: «کاندیداها باید با استفاده از این فرصت ویژگی‌های انقلاب اسلامی را به نحو مطلوب به مردم بیان کنند. تخریب دیگران خلاف قانون است و در موقع خود به این قبیل خلاف‌ها در سطح استان رسیدگی خواهد شد.
در اثنای بحث‌های انتخابات مجلس در اوایل بهمن آقای دکتر گلپایگانی دکتر جلیل شاهی یکی از هم‌دانشکده‌ای‌ها و رفقای احمدی نژاد را به عنوان مشاور در امور توسعه و برنامه‌ریزی و سرپرست کمیسیون ملی یونسکو در ایران منصوب می‌کند تا ارادت خود را به دانشگاه علم و صنعت و به ویژه دانشکده‌ی عمران بیش از پیش به اثبات برساند. در همین زمان احمدی نژاد برادر بسیجی حاج جمال گیوه‌ای را به ریاست سازمان برنامه و بودجه استان منصوب می‌كند.
از دهم بهمن نام‌نویسی نامزدهای نمایندگی مجلس آغاز می‌شود و احمدی نژاد خود را برای برگزاری اولین انتخابات آماده می‌سازد. در همین سال جمعیت دفاع از ارزش‌های اسلامی با محوریت آقای ری‌شهری و همراهی روح‌اله حسینیان و اعضایی دیگر اعلام موجودیت می‌كند و در كنار جامعه روحانیت و كارگزاران و مجمع روحانیون و سایر گروه‌ها، افرادی را در برخی حوزه‌ها معرفی می‌نماید. اتفاقی دیگر آن است كه گروه انصار حزب‌اله نیز متولد شده و فعالیت‌های سیاسی خود را شروع می‌كند. 18 اسفند روز رأی‌گیری بوده و از فردا آراء اعلام می‌شود. مطابق نتایج حاصله حدود دوسوم نمایندگان تغییر می‌یابند؛ البته تعداد قابل توجهی نیز رد صلاحیت شده بودند. با وجودی كه شورای نگهبان موفقیت زیادی كسب می‌كند اما ظاهراً بشارتی و تابش در جلب آراء چندان توفیقی نمی‌یابند و حتی عبداله نوری نیز وارد مجلس می‌شود.
در تهران تنها ناطق نوری و فائزه هاشمی در دور نخست مشخص می‌شوند و انتخاب 28 نفر دیگر به دور دوم كشیده می‌شود. اعتراضاتی از جمله توسط سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به نحوه شمارش آرای تهران صورت می‌گیرد. در این انتخابات غلامعلی افروز و داود دانش‌جعفری هم از تهران کاندیدا می‌شوند که در دور دوم که در فروردین 75 برگزار می‌شود، دانش‌جعفری در کنار ابوترابی، وحید دستجردی، باهنر، روحانی و عبداله نوری رأی می‌آورد ولی افروز همراه افرادی همچون بهزاد نبوی، معین، عسکراولادی و سلامتی از حضور در مجلس پنجم باز می‌ماند. دانش‌جعفری جای خود را به حسینعلی روحانی می‌دهد و افروز جای خود را در دانشگاه تهران به محمدرضا عارف می‌دهد.
نتایج انتخابات مجلس در استان اردبیل به شرح زیر است: در حوزه‌ی اردبیل، احد قضائی و ابراهیم پیرنعمتی جایگزین میرنقی قاضی‌پور و نورالدین نوعی‌اقدم می‌شوند و علی‌محمد غریبانی دوباره وارد مجلس می‌شود؛ در حوزه‌ی مشکین‌شهر، سیداحمدی نژاد نوری‌زاده به جای احمد همتی می‌آید؛ در مغان فیروز احمدی جای خود را به حسن الماسی می‌دهد و سیدمطهر کاظمی همچنان نماینده‌ی خلخال می‌ماند. بدین ترتیب، از 6 نماینده‌ی اردبیل در مجلس چهار نفر تغییر می‌یابند و در مجلس جدید در کل 54 نفر متمایل به طیف خط امام وجود دارند.
احمدی نژاد مشغول اجرای طرح‌های عمرانی است. در اردیبهشت‌ماه بحث اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها مطرح می‌شود. اواخر خرداد سمینار دوروزه‌ی استانداران برگزار می‌شود و در اواسط تیرماه احمدی نژاد چند فرماندار خود را عوض می‌کند. در تابستان نمین شهرستان شده و تعداد فرمانداران احمدی نژاد به 7 نفر ارتقاء پیدا می‌کند و نخستین فرماندار این شهرستان با حضور بشارتی معرفی می‌گردد. در دهم شهریور احمدی نژاد نیز همچون برخی استان‌های دیگر، شرکت سرمایه‌گذاری توسعه‌ی استان را تأسیس می‌کند. عكس زیر مربوط به اوایل شهریور 75 است و حكایت از روابط خوب احمدی نژاد با وزارت ارشاد میرسلیم نیز دارد.
از شهریورماه بحث دور سوم ریاست جمهوری هاشمی و تغییر قانون اساسی مطرح می‌گردد که یکی از مخالفین آن آقای بشارتی است. در سوی دیگر درخواست‌ها برای نامزدی میرحسین موسوی آغاز می‌شود که در نهایت به نتیجه نرسیده و سیدمحمد خاتمی کاندیدا می‌شود.
بیست و سوم مهرماه احمدی نژاد در مصاحبه‌ای مطبوعاتی در مورد سفر هاشمی در آینده به استان چنین می‌گوید: «سفر آینده‌ی رئیس‌جمهور این شخصیت بزرگ انقلابی و اندیشمند به استان اردبیل هم به لحاظ داخلی و هم خارجی دارای اهمیت بسیار فراوانی است. ... آقای هاشمی به خاطر تصویب لایحه‌ی استان شدن اردبیل حق بزرگی بر مردم استان دارد، لذا باید از ایشان استقبال تاریخی و به‌یادماندنی صورت گیرد.» وی همچنین از افتتاح 240 طرح در سفر هاشمی خبر می‌دهد. همچنین وی در یک گفتگوی اختصاصی با روزنامه ایران گفته بود: «آیت‌الله رفسنجانی همیشه و در همه ابعاد در صحنه‌ها و شرایط دشوار انقلاب اسلامی، از عناصر تعیین‌کننده است و نام هاشمی در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد.»
در روز یک‌شنبه 29 مهرماه 75 دیدار دوروزه‌ی هاشمی از استان آغاز می‌شود و وی در فرودگاه اردبیل توسط احمدی نژاد و مروج و مردمی که 20 کیلومتر از فرودگاه تا ورزشگاه تختی حضور دارند، مورد استقبال قرار می‌گیرد. نمونه‌ای از شعارهای مردم در این روز که اصولن از سوی استانداری هدایت می‌شده عبارتند از هاشمی، هاشمی، تو نور چشم مایی! خامنه‌ای زنده باد هاشمی پاینده باد! ای مالک اشتر علی به شهر ما خوش آمدی! بانی استان ما به شهر ما خوش آمدی!» استقبال هدایت‌شده‌ی مردمی به گونه‌ای است که هاشمی در سخنرانی خود از آن به «حضور حماسه‌ای» تعبیر می‌کند. هاشمی در این سفر کارخانه‌ی سیمان اردبیل را افتتاح می‌کند که مراسم افتتاحیه از سیمای جمهوری اسلامی پحش می‌شود و هاشمی به مدیرعامل کارخانه نشان تقدیر اعطاء می‌کند. در این سفر طرح‌های دیگری مانند سد و شبکه آبیاری قوری‌چای و دو سد دیگر و نیز یک بیمارستان در روز نخست و 105 طرح عمرانی و تولیدی در روستاها و نیز یک کارخانه‌ی لاستیک در روز دوم افتتاح می‌شود. هاشمی در ساعات پایانی سفر خود در شورای اداری استان رضایت خود را از پیشرفت طرح‌ها اعلام می‌نماید.
پیرو این سفر، احمدی نژاد و مروج در هفتم آبان‌ماه طی چاپ بیانیه‌ای مشترک در مطبوعات و در اقدامی ابتکاری این چنین از سفر هاشمی تقدیر می‌کنند. این متن اصولن توسط استانداری و شاید شخص احمدی نژاد تنظیم شده و توسط مروج اندكی ویراسته می‌شود.

محضر مبارک ریاست جمهور محترم و محبوب كشورحضرت آیت‌اله هاشمی دامت تأییداته و بركاته
سلام علیكم،
الطاف و عنایات مبذوله در تحمل رنج سفر دوروزه به استان منتظر و مشتاق دیدار (اردبیل) و برخورد متفقدانه آن بزرگوار از اقشار مختلف با چهره متبسم و جذاب كه حاكی از لطف و مهر درون بود و استماع خواسته‌های این خطه حسینی و تابعان ولایت و بررسی مشكلات و نیازهای مردم و اعلام منصفانه و عادلانه بودن و اجابت آنها، ما را به یاد سخنی كه در اوایل شكل‌گیری استان فرموده بودید: «ما می‌خواهیم در پیشانی كشور عزیزمان استان معمور و آباد داشته باشیم» انداخت و خدا را شكرگزار این نعمت پربركت انقلاب اسلامی هستیم. و صمیمانه تشكرات قلبی خود را به حضور آن مقام منیع و ذخیره‌ی انقلاب و یار و یاور امام(ره) و رهبر معظم اعلام و ابراز داشته و از خداوند متعال مسألت داریم كه شایستگی حضور را در مسیر تحكیم ارزش‌های والای اسلامی به زعامت مقام معظم رهبری مدظله‌العالی و با تداوم توفیقات حضرتعالی در پاسداری از حریم ارزش‌ها عطا فرماید. و نیز از وزرای محترم و معاونین و مدیران و مسئولین سازمان‌ها و نهاد ریاست جمهوری كه در این سفر حضرتعالی را همراهی نمودند، سپاسگزاریم.
امام جمعه اردبیل- مروج، احمدی‌نژاد- استاندار

جالب است که در آبان‌ماه 75 طرح استیضاح وزیر کشور با 22 امضاء و در 8 محور تقدیم هیأت رئیسه می‌شود. این طرح به خاطر وجود ایراداتی برگردانده شده و اصلاح می‌شود و این بار با 17 امضاء تقدیم می‌گردد ولی در نهم آبان‌ماه که سرانجام قرائت می‌شود، تعداد امضاء‌ها 12 نفر و تعداد محورها نیز 12 مورد است. از جمله‌ی محورهای استیضاح می‌توان به «دستور اعطای درجه به محافظین وزیر»، «دخالت در امور مدارس» و «ضعف مدیریت» اشاره کرد. بشارتی در سیزدهم آبان با معاونین خود به دیدار هاشمی رفته و حمایت او را جلب می‌کند. در نهایت به دلیل این که تعداد دیگری از امضاءکنندگان طرح، امضای خود را بازپس می‌گیرند و امضاءها به كمتر از ده نفر می‌رسد در روز چهارشنبه 16/8/75 خبری از استیضاح نمی‌شود و بشارتی پیروز از میدان بیرون می‌آید.
اواخر آبان شهرستان دیگری با مرکزیت گیوی در اردبیل متولد می‌شود که احمدی نژاد نام آن را کوثر می‌گذارد و بدین ترتیب تعداد فرمانداری‌های استان به 8 عدد می‌رسد. فرمانداری این شهرستان در 10 دی‌ماه با حضور آقای تابش آغاز به کار می‌کند. احمدی‌نژاد که در فعالیت‌های عمرانی تلاش زیادی دارد در دهم آذرماه اعلام می‌کند که «بر اساس ارزیابی سازمان مدیریت، استان اردبیل در سال 74 از نظر شاخص‌های عمرانی مقام اول را کسب کرده است.» ظاهراً بر همین اساس است که احمدی نژاد در زندگینامه‌ی خود به نمونه شدن خود در استانداری اردبیل طی سه سال متوالی اشاره می‌کند.
احمدی نژاد در 27 بهمن‌ماه برنامه‌های ویژه «دهه توسعه‌ی استان اردبیل» را با همایش سبلان سبز و با پیام ناطق نوری آغاز می‌کند. در آغاز این دهه که از 25 بهمن تا 5 اسفند ادامه دارد، احمدی نژاد اعلام می‌دارد که «استان اردبیل . . . به مقام پیشتازی سازندگی استان‌های کشور در 73 و 74 رسیده است.»
سه‌شنبه 7/12/75 سمینار دوروزه‌ی استانداران کشور برگزار شده و طی آن مسئولین وزارت کشور با رهبری، هاشمی، یزدی و ناطق نوری دیدار می‌کنند. در این دیدار مدیران وزارت كشور لوحی را تقدیم هاشمی كرده و از خدمات وی در هشت سال ریاست جمهوری تشكر می‌كنند. در این لوح چنین می‌نویسند.
«شما یاری وفادار و سرداری استوار برای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) بودید و لقب عزیز را از ایشان گرفتید و امروز هم چون كوهی سترگ و سلحشوری بزرگ، در كنار مقام معظم رهبری حضرت آیت‌اله خامنه‌ای قرار دارید. ... بر خود لازم می‌دانیم مراتب تبریك به خاطر این همه تعالی و تشكر به جهت این همه دستاورد را تقدیم‌تان كنیم. شما تقوا و پرهیزكاری را معنی كردید، به روحانیت و حوزه‌های علمیه آبرو دادید، پرچم آزادگی را در دستان نیرومندتان فشردید، سعه صدر را به همگان آموختید، درس ایثار و گذشت و تحمل را به ما دادید و با دیدگان خدای‌بین‌تان همه را جزخود مشاهده كردید و به افراد به میزان تقوی و معرفت‌شان و تعهد و كاردانی‌شان بها دادید و حاصل این مدیریت بانشاط، دولتی پرافتخار به وجود آورد كه صیت شهرت آن از مرزهای زمان و مكان فراتر رفته است و فراتر خواهد رفت.»

5) عبدالله نوری زودتر از بقیه احمدی نژاد را شناخت و برکنارش کرد!
شاید هنوز احمدی نژاد از سمینار استانداران به اردبیل بازنگشته بود، که زلزله‌ای به شدت 5/5 ریشتر در ساعت 16:31 استان احمدی نژاد را لرزاند که با توجه به سرمای زیاد استان، تلفات زیادی به بار می‌آورد. در این زلزله احمدی نژاد سه روز عزای عمومی در استان اعلام می‌کند و آقای هاشمی برای کمک به زلزله‌زدگان از مردم درخواست کمک می‌کند. پیرو این زلزله آقای زرگر معاون عمرانی وزارت کشور و رئیس ستاد حوادث غیرمترقبه همراه هیأتی وارد استان می‌شود و 12 اسفند نیز نمایندگان رهبری (آقای سیدعلی غیوری نماینده‌ی رهبری در جمعیت هلال احمر) و هاشمی در استان حاضر می‌شوند. پس‌لرزه‌های زلزله ادامه یافته و خسارات بیشتر می‌شود و چند روز بعد تعداد کشته‌ها 965 نفر و تعداد زخمی‌ها 2600 نفر اعلام می‌گردد. احمدی نژاد در 15 اسفند اعلام می‌دارد که «تاکنون 11 هزار و 112 خانواده با حمعیتی حدود 68000 نفر آسیب دیده‌اند و کار بازسازی از اول فروردین آغاز می‌شود.» آقای حمزه شکیب رئیس مرکز مقابله با سوانح طبیعی بنیاد مسکن نیز از مناطق زلزله‌زده بازدید می‌کند. آقای خامنه‌ای که در سفر خوزستان حضور داشته‌اند گزارش نماینده خود را در خوزستان دریافت نموده و از مردم برای افزایش کمک‌ها دعوت می‌نمایند و پیرو دستور وی کمک‌رسانی به این مناطق شدت می‌یابد. با وجودی که پیش (16/11/75) و پس (20/2/76) از این زلزله، زلزله‌های دیگری در شمال و جنوب خراسان باعث تلفات گسترده‌تری شد، ولی عمده‌ی توجهات به ویژه از طرف بنیاد مسکن و جمعیت هلال احمر و نیز بانک‌ها (به ویژه بانک سپه) متوجه بازسازی اردبیل بوده است.
اواخر اسفند بخش "نیر" هم شهرستان شد و استان اردبیل 9 شهرستانی گشت. بدین ترتیب، احمدی نژاد با پشتیبانی بشارتی، در طی چهار سال شهرستان‌های استان خود را از شش به نُه رساند و شاید اگر یک دوره نیز بر مسند باقی می‌ماند این تعداد بیشتر نیز می‌شد.
در تاریخ 27/12/75 آقای خامنه‌ای، هاشمی را به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد و اعضای مجمع را نیز معین کرد. پس از تعطیلات نوروز 76 كه هاشمی اینك رئیس مجمع هم بود، همراه هیأتی به منظور بازدیدی یك‌روزه از مناطق زلزله‌زده وارد اردبیل می‌شود و مورد استقبال گرم مروج و احمدی نژاد قرار می‌گیرد. (ظاهرن قرار بوده است كه این بازدید در سال 75 صورت گیرد ولی به دلیل نامساعد بودن هوا، سفر وی لغو می‌شود.) وی سپس از روستاهای زلزله‌زده دیدار كرده و اعلام می‌كند كه كه كار بازسازی تا زمستان پایان خواهد یافت. وی در همان روز جلسه ستاد حوادث غیرمترقبه را تشكیل می‌دهد و آغاز عملیات بازسازی را اعلام می‌نماید. وی در این جلسه اعلام می‌كند كه برای كمك به آسیب‌دیدگان، در كل یك میلیون و دویست هزار تومان وام قرض‌الحسنه و دویست هزار تومان كمك بلاعوض به هر خانوار داده خواهد شد. در این جلسه احمدی نژاد و زرگر نیز گزارش‌هایی ارایه می‌دهند.
در تاریخ 10/1/76 اعلام می‌شود كه 70 درصد امور نجات آسیب‌دیدگان توسط نیروهای بسیج انجام شده است. در 19/1 نیز مراسم اربعین جان‌باختگان زلزله با حضور و سخنرانی حجت‌الاسلام سیدرضا تقوی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی برگزار می‌شود. روز بعد احمدی نژاد در گفتگویی مطبوعاتی، گزارشی از خسارات و اقدامات ارایه داده و با اعلام تخریب 1320 واحد مسكونی و تلف شدن 10 هزار واحد دامی بیان می‌دارد كه طبق برنامه تنظیم‌شده تا آغاز فصل سرما 8500 سرپناه ساخته خواهد شد. به گفته وی بنیاد مسكن علاوه بر تأمین وام بر ساخت واحدها نیز نظارت فنی خواهد داشت.
اردیبهشت‌ماه نام‌نویسی از نامزدهای ریاست جمهوری هفتم آغاز می‌شود و اواسط اردیبهشت صلاحیت آقایان خاتمی، ری‌شهری، زواره‌ای و ناطق نوری تأیید می‌شود. با مسئولیت آقای تابش انتخابات در دوم خرداد برگزار می‌شود و در ساعات آغازین شب شنبه شمارش آراء پایان می‌یابد. بر اساس نتایج شمارش آراء، حدود 89 درصد از واجدین شرایط شركت كرده و از حدود 29 میلیون رأی‌دهنده بیش از 20 میلیون نفر به آقای خاتمی رأی می‌دهند. آقای ناطق نوری با حدود 7 میلیون و 243 هزار رأی دوم، آقای ری‌شهری با 771 هزار رأی سوم و آقای زواره‌ای با 743 هزار رأی چهارم می‌شود؛ 341 هزار رأی نیز باطله بوده است. بدین ترتیب، با وجود علاقمندی احمدی نژاد و بشارتی به ریاست جمهوری آقای ناطق نوری، آقای خاتمی رئیس‌جمهور می‌شود.
احمدی نژاد از نتیجه انتخابات ناامید نمی‌شود و كار بازسازی روستاهای زلزله‌زده را پی می‌گیرد. لیكن در اوایل تیرماه سیل و تگرگ هم به استان خسارت می‌زند. نوزدهم تیر، آیت‌اله غیوری نماینده رهبری در هلال احمر، در جمع هیأتی دوباره در اردبیل حضور می‌یابد و خواستار تسریع در پرداخت وام مرحله دوم به زلزله‌زدگان اردبیل می‌شود.
در همین مقطع دستگیری‌ها در شهرداری تهران آغاز می‌شود كه در نهایت به محاكمه تعدادی از مسئولین شهرداری و در نهایت كرباسچی می‌انجامد. اواسط مرداد نیز ریاست جمهوری خاتمی تنفیذ شده و وی سوگند یاد می‌كند. از انتصابات آغازین خاتمی، گماردن ابطحی به ریاست دفتر خود و حسن حبیبی به معاونت اول می‌باشد. 21 مرداد خاتمی كابینه 22نفره خود را به مجلس معرفی می‌كند و ناطق نوری با وجود رقابت ناكام با وی در ریاست جمهوری، روز 29 مرداد برای تمام وزراء رأی اعتماد می‌گیرد. در این كابینه، كمترین رأی موافق را آقایان مهاجرانی (وزارت ارشاد)، مظفر (وزارت آموزش و پرورش) و نوری (وزارت كشور) به دست می‌آورند. عبداله نوری و مصطفی معین كه چهار سال پیش از وزارتخانه‌های كشور و آموزش عالی خداحافظی کرده بودند، این بار به جای خود باز می‌گردند.
با آغاز به كار دولت، احمدی نژاد نیز فعالیت تبلیغاتی خود را گسترش می‌دهد. وی در 29 مرداد اعلام می‌كند كه طی سال گذشته (1375) بیش از 1300 طرح عمرانی در استان به بهره‌برداری رسیده است. وی همچنین به تشكیل 3 شهرستان و 6 بخش جدید نیز اشاره می‌كند و در ادامه می‌گوید: «سردار بزرگ سازندگی نیز یك میلیارد تومان برای راه‌آهن استان اردبیل منظور نمود كه شركت راه‌آهن جمهوری اسلامی و وزارت راه و ترابری متولی اجرای آن هستند.»
معارفه عبداله نوری در آغاز شهریور و با حضور مقامات وزارت كشور و استانداران صورت می‌گیرد و در همین روز و پس از گذشت نزدیك به شش ماه از زمان رخداد زلزله، احمدی نژاد آمار مصدومین اردبیل را تصحیح كرده تعداد كشتگان را از 965 به 800 نفر تقلیل می‌دهد. عبداله نوری به تدریج مسئولین را تغییر می‌دهد و در گام نخست دو معاون خود (زرگر و تابش) را عوض می‌كند و مصطفی تاج‌زاده را جایگزین تابش می‌نماید. در همین زمان نیز معین مشاور فرهنگی خود را عوض كرده هادی خانیكی را در آن سمت می‌گمارد. از اواسط شهریور تغییر استانداران آغاز می‌گردد و جهرمی در فارس و بانك در كرمان عوض می‌شوند. یك هفته بعد، محمدرضا رحیمی نیز در كردستان جای خود را به عبداله رمضان‌زاده می‌دهد. در همین اثناء اتفاق دیگری می‌افتد و آن جدایی محسن رضایی از فرماندهی سپاه و انتصاب به عضویت مجمع تشخیص مصلحت و دبیری آن می‌باشد.
در واپسین روز شهریور احمدی نژاد خاتمی را به دیداری دوروزه از اردبیل می‌برد تا از مناطق زلزله‌زده بازدید كند. در این سفر كه به دلیل عدم مساعدت هوا، خاتمی به تبریز رفته و به صورت زمینی عازم اردبیل می‌شود، آقایان مظفر (وزیر آموزش و پرورش)، عبدالعلی‌زاده (وزیر مسكن)، غیوری و رئیس بنیاد مسكن خاتمی را همراهی كردند. روز قبل از سفر خاتمی، احمدی نژاد در مصاحبه‌ای مطبوعاتی با اعلام این سفر و آغاز سال تحصیلی توسط خاتمی اعلام می‌كند كه «دفتر ریاست جمهوری بر پرهیز از هر گونه اسراف و استفاده از امكانات دولتی برای استقبال از رئیس‌جمهور تأكید كرد.» خاتمی در این سفر در ورزشگاه تختی اردبیل سخنرانی نموده و از چند روستای زلزله‌زده بازدید می‌كند.
خاتمی در این سفر با ابراز رضایت خود از بازسازی مناطق، اعلام می‌كند كه 6500 واحد مسكونی بازسازی شده و تا پایان آبان 5800 واحد نیز به بهره‌برداری خواهد رسید. احمدی نژاد نیز در مصاحبه‌ای مطبوعاتی در هفته بعد اعلام می‌كند كه تا پایان سال 12500 خانوار اسكان پیدا خواهند كرد. بر خلاف میل احمدی نژاد، عبداله نوری حضور احمدی نژاد را در استانداری اردبیل برنمی‌تابد و در بیستم مهر موافقت هیأت دولت را برای تغییر چهار استاندار و از جمله استاندار اردبیل جلب می‌كند.
عبداله نوری با وجود تغییر اكثریت استانداران، ابتدا برای اردبیل استاندار جدیدی پیشنهاد نمی‌دهد اما بعدا استاندار زادگاه احمدی نژاد آقای سیدحمید طهایی را به جای احمدی نژاد تعیین می‌ کند. طهایی سه روز بعد در سمنان تودیع می‌شود و اثاثیه خود را برای حضور در اردبیل جمع می‌كند. بیست و یكم مهر نیز احمدی نژاد آخرین جلسه شورای اداری استان را تشكیل داده و اعلام می‌كند كه استانش از نظر سرعت اجرای طرح‌ها مقام اول را به دست آورده است. آخر مهر با حضور عبداله نوری، طهایی در اردبیل معارفه و احمدی نژاد تودیع می‌شود و بدین ترتیب عمر كمتر از چهار سال استانداری احمدی نژاد به سر می‌رسد.
احمدی نژاد كه شاید برنامه خود را برای ریاست جمهوری ناطق و ارتقای خود به سمتی مانند وزارت تنظیم كرده بود، ظاهراً با آمدن خاتمی به ماندن در استانداری نیز رضایت می‌داد ولی عبداله نوری وی را ناامید كرد. او اینك باید خانواده خود را از اردبیل برداشته و به پایتخت برگرداند تا نخست دكترای ناتمام خود را با راهنمایی دكتر بهبهانی به پایان برساند و سپس در فكر سمت دیگری باشد. وی كه برنامه بازسازی را تا پایان سال تنظیم كرده بود، اجرای برنامه را تا ساخت 7800 واحد (بنا به نوشته خودش در سوابق اجرایی) به انجام رساند و بهره‌برداری از بقیه را به دست طهایی سپرد و استان را با كت‌وشلوار و از فرودگاه اردبیل ترك كرد. او كه علاقه‌ای نیز به سرعین (تنها جاذبه عمده استان) و آبگرم آن دارد و بارها از آنجا بازدید كرده است، حالا می‌تواند برای آخرین بار نیز سری به آنجا بزند.

6) آغاز ریاست جمهوری خاتمی، پایان کار احمدی نژاد در اردبیل 
با تغییر احمدی نژاد و برخی استانداران دیگر در دولت خاتمی، انتقادها به عزل و نصب‌های جناحی آغاز می‌گردد. همچنین از اواخر سال مهاجرانی نیز مورد انتقاد قرار می‌گیرد. او نیز اخراج ضرغامی را از وزارت ارشاد در پرونده‌اش ثبت می‌كند كه این بار نه لاریجانی كه شمخانی وی را در وزارت دفاع می‌پذیرد.
ضعف برخی طرح‌های احمدی نژاد در دوره استانداری طهایی نمود می‌یابد. او كه در دوران احمدی نژاد خود استاندار سمنان بود، یك ماه و نیم پس از حضور در استان اردبیل و پس از بازدید از یكی از طرح‌های عمرانی استان، در جلسه شورای اداری استان می‌گوید: «چه طور است كه یك بنای قدیمی با صدها سال بدون هیچگونه آسیبی همچنان مقاوم است ولی یك طرح عمرانی پس از گذشت 3 سال از احداث تخریب و یا دچار صدمات می‌شود؟» چنانچه به جای طهایی، استانداری جناحی و تازه‌كار مثل احمدی نژاد در همان استان قرار می‌گرفت، شاید كه ضعف‌های مدیریتی وی را بیشتر و بهتر بیان می‌كرد.
دو ماه پس از كوچ احمدی نژاد از اردبیل برنامه ناتمام بازسازی احمدی نژاد كه با مسئولیت معاون عمرانی وی آقای پیل‌پایه جریان داشت، به پایان می‌رسد و در كل 11100 واحد مسكونی احداث و 1000 واحد نیز تعمیر می‌گردد و این كار توسط بنیاد مسكن و با مشاركت خود مردم به انجام می‌رسد.

پایان